• پنج شنبه 30 فروردین 1403
  • الْخَمِيس 9 شوال 1445
  • 2024 Apr 18
چهار شنبه 29 فروردین 1397
کد مطلب : 12594
+
-

آشنایی با دارنده رتبه اول مسابقات دوومیدانی بچه‌های سندرم‌داون تهران

مدال شجاعت بر گردن قهرمان دلگیر

مدال شجاعت بر گردن قهرمان دلگیر

رابعه تیموری | خبرنگار:

منطقه 17


وقتی تلویزیون حسین رضازاده را با بر و بازوی ورزشکاری نشان می‌داد که به آسانی وزنه‌های سنگین را بالای سر می‌برد، محمد کوچولو دوست داشت مثل رضازاده، یک قهرمان باشد. زمان زیادی طول کشید تا آرزوی محمد برآورده شود. او حالا قهرمان است. «‌‌محمد کرد» در محله ابوذر زندگی می‌کند و مقام اول مسابقات دوومیدانی بچه‌های سندرم‌داون تهران را به دست آورده است. 
    
چهره‌ای گرم و معصوم دارد و خنده‌های کودکانه‌اش او را دوست‌داشتنی‌تر می‌کند. نمی‌تواند خوب صحبت کند، اما از لابه‌لای حرف‌های دست‌وپا شکسته‌ و پرهیجانش، می‌توانی منظورش را حدس بزنی. «محمد کُرد» ته‌تغاری خانواده است که با بیماری سندرم‌داون به دنیا آمده. قبل از او این خانواده 5 فرزند هم داشتند که مثل او بیمار نبودند. محمد از کودکی عاشق ورزش و قهرمان‌شدن بود، اما هیچ‌کس آرزوی دل گنجشکی او را جدی نمی‌گرفت. او از 5ـ 6 سالگی که به زحمت و با هزار دارو و درمان توانایی راه‌رفتن پیدا کرد و  وقتی صدای اذان بلند می‌شد، جلوتر از پدر و مادر و با سر و روی خیس از آب وضو خودش را به صف‌ نمازجماعت مسجد محل می‌رساند.

نمازگزاران مسجد محمد را دوست داشتند و اگر یک نوبت او را در مسجد نمی‌دیدند احوالپرسش می‌شدند، اما یکی از اهالی خیلی با رفت‌وآمد محمد به مسجد موافق نبود. هر بار که او مخالفتش را عنوان می‌کرد پدر و مادر و اهالی مراقب بودند حرف‌هایش به گوش محمد نرسد، ولی آن روز با صدای بلند از خادم خواست محمد را به مسجد راه ندهد. دل کوچک محمد از شنیدن این حرف شکست و گریان و غصه‌دار از مسجد بیرون رفت. محمد دیگر از خانه بیرون نمی‌رفت، کمتر می‌خندید و هر روز افسرده‌تر و گوشه‌گیرتر می‌شد. 


شروع زندگی ورزشی محمد

مادر به توصیه خواهر و برادرهای محمد تصمیم گرفت ته‌تغاری‌اش را برای ورزش به بوستان محل ببرد تا از این حال و هوا دور شود. آن روز وقتی محمد از سر و کول دستگاه‌های ورزشی بالا و پایین می‌رفت، مادر دوباره خنده و شادی او را دید. بعد از آن، ورزش صبحگاهی و دویدن در بوستان‌های آلاله و شهدای گمنام برنامه هر روز محمد شد. پدر خانواده کرد وقتی باخبر شد برای بچه‌های سندرم‌داون تهران مسابقه ورزشی برگزار می‌شود، محمد را به منطقه 4 و محل برگزاری مسابقه برد. در مسابقه طناب‌کشی، یک گروه پرتعداد از بچه‌های کوچک و بزرگ سندرم‌داون یک طرف بودند و محمد یک طرف، اما محمد حریف همه آنها بود و به قول خودش «‌‌یک دفعه و زود» قهرمان شد! در مسابقات دوومیدانی بچه‌های سندرم‌داون هم ته‌تغاری 29 ساله خانواده کرد،

نخستین دونده‌ای بود که خودش را به خط پایان رساند و قهرمان شهر شد. «‌‌رقیه کرد» خواهر محمد است. او می‌گوید: «برادرم آرام و مهربان است. مراقب بچه‌های کوچک محل است و اگر پدربزرگ و مادربزرگ‌ها به کمک نیاز داشته باشند با خوشحالی به آنها کمک می‌کند.» خانم کرد قدردان محبت اهالی به محمد است و می‌گوید: «افراد مبتلا به سندرم‌داون عاطفی هستند و اطرافیانشان باید شرایط آنها را درک کنند.» محمد از قهرمان‌شدنش خوشحال است و تصمیم گرفته بیشتر تلاش کند تا یک قهرمان ورزشی معروف شود. 


ته‌تغاری عزیز خانه

محمد برای پدر و مادر و خواهر و برادرها خیلی عزیز است و هریک از آنها برای خوشحال‌کردن او هر‌کاری از دستشان برمی‌آید، انجام می‌دهند. داماد خانواده هم همبازی محمد است و هم رقیبش روی تشک کشتی. در خانه وقتی محمد و علی‌آقا با هم کشتی می‌گیرند و مچ می‌اندازند، همیشه محمد برنده میدان است و رقابتشان به دور افتخار او در حیاط خانه ختم می‌شود. مادر برای بزرگ کردن محمد بیشتر از فرزندان دیگرش گیس سفید کرده و این روزها نگرانی از آینده او، آرام و قرارش را گرفته است. محمد این احوال و دلنگرانی‌های مادر را حس می‌کند و وقتی مادر با غصه می‌گوید: «اگر من و بابا نباشیم، تو چیکار می‌کنی؟‌» صورت رنجکشیده او را می‌بوسد و معصومانه می‌گوید: «ناراحت نشو! علی آقا را در کشتی زمین می‌زنم! با داداش ابوذر می‌رم خرید، آبجی‌ رقیه من را بازار می‌برد، بچه‌های کوچه با من بازی می‌کنند، می‌دوم، جایزه می‌گیرم...» محمد چند سال در مدرسه مهرطلبان درس خوانده و می‌تواند اسم خودش و جمله «بابا آب داد» را بنویسد. در نقاشی‌های او گاهی خورشید روی زمین است و درخت در آسمان. کوه سبز و قرمزی هم که می‌کشد، بیشتر شبیه گل و سبزه است، اما وقتی با هیجان درباره آنها توضیح می‌دهد، همیشه نام خورشید را «مامان» می‌گذارد و درخت را «بابایی». محمد از قهرمان‌شدنش خوشحال است و دوست دارد یک قهرمان ورزشی معروف شود. او از آبجی‌رقیه شنیده نباید وزن قهرمان‌های ورزشی زیاد باشد و سخت مراقب خورد و خوراکش است تا یک قهرمان حرفه‌ای و تمام‌عیار شود. 
 

این خبر را به اشتراک بگذارید
در همینه زمینه :