نهادهای نظارتی به کن بیایند
عباس محبعلی | خبرنگار :
در سالهایی که موضوع مهاجران غیرقانونی در ایران مطرح بوده، مسئولان، مردم و کارشناسان از جنبههای مختلف در مورد آن صحبت کرده و به آسیبشناسی آن پرداختهاند، اما در همه این سالها هیچگاه درباره چگونگی زاد و ولد و مرگ و میر این مهاجران حرفی به میان نیامده است.
این در حالی است که نسل 50 سال پیش مهاجران و پناهجویان افغانستانی که برای فرار از هجوم شوروی به افغانستان وارد ایران شدند امروز دیگر هیچ حافظه تاریخی از کشورشان ندارند و به واقع باید آنها را ایرانی دانست. جالب اینکه نسل امروز اتباع بیگانه که در ایران متولد شدهاند، گاهی با کسب مهارتهای تخصصی و تحصیل در مدارس ایران، جذب بازارهای غیرخدماتی و تخصصی میشوند و بازار کارگری کشور، در حال خالی شدن از آنان است.
با این حال بر اساس سرشماری سال 1395 بیش از یک میلیون و نیم افغانستانی در ایران زندگی میکنند که هرچند آمار چندان مستندی نیست، اما حضور همین تعداد نیز وضعیت اجتماعی و فرهنگی سه استان بزرگ کشور یعنی قم، تهران و البرز را بحرانی کرده است. بر اساس قانون حضور اتباع بیگانه در 15 استان کشور ممنوع است و به جز این 3 استان که نام برده شد در باقی استانها نیز تنها در چند شهرستان محدود، حق اقامت برای آنها وجود دارد و مهاجران نباید بین شهرها و شهرستانها عبور و مروری داشته باشند.
جالب اینکه حضور حدود 600 هزار تبعه افغانستانی در استان تهران و وجود فرصتهای شغلی فراوان، بیشتر مهاجرتها را به شهر تهران و محلههای حاشیهای غرب این کلانشهر کشانده است و نکته مغفول در این میان نبود نظارت بر زاد و ولد و مرگ و میر این جمعیت عظیم است. جمعیتی که پس از چند دهه دارای نظام و ساختار اجتماعی شده و بده و بستانهای پنهان بدون نظارت دستگاههای نظارتی در زیر پوست شهر شکل دادهاند. به واقع آماری نیز از میزان تخلف این اتباع که بیشترشان بدون گذراندن مراحل قانونی وارد کشور شدند، وجود ندارد.
امروز محله کن از چند جهت محله جذابی برای حضور گسترده مهاجران است. اول اینکه بازار کار در بیش از 160 هکتار فضای باغی فراهم است و در نسل جوان محله نیز انگیزههای لازم برای اداره این باغها وجود ندارد.
دوم بیتکلیف ماندن طرح تفصیلی کن و فریز شدن باغها در 15 سال گذشته موجب شده است عمده فضای باغی کن تبدیل به فضاهای بیدفاع شهری شوند و اتباع بیگانه و غیرمجاز تا زمان پیدا کردن فرصت شغل در این مکانها سکونت پیدا کنند.
سوم روستای کن در سه دهه گذشته با نزدیک شدن شهر به مرزهای آن تبدیل به یک محله بزرگ و در نهایت با تقسیمبندیهای ناعادلانه محلههای شهران شمالی، شهران جنوبی، کوهسار و بهاران از دل آن بیرون آمد و در عمل محله به وجود آمده فاقد زیرساختهای شهری، خدماتی و امنیتی مانند پاسگاه نیروی انتظامی شد. همین موضوع، فضای امنی برای حضور بدون نظارت و حساب و کتاب اتباع بیگانه پدید آورد.
پایگاه بسیج «سلمان» کن بهعنوان نیرویی مردمی در چند ماه گذشته گزارشهای مختلفی از دستگیری اتباع بیگانه حین ارتکاب جرم ارائه کرده است و با ارائه مستندات مختلف خواستار برخورد قاطع با اتباع بیگانه شده است اما تاکنون دستگاههای نظارتی و امنیتی نسبت به این موضوع بیتوجه بودهاند.
از همه مهمتر اینکه در این سالها هیچ نظام مشخصی برای نظارت بر میزان مرگ و میر، دفن و زاد و ولد اتباع بیگانه تعریف نشده است و این جمعیت عظیم همچنان بدون هویت و نظارت در شهر تهران و حاشیههای آن بهویژه محلههای کن، فرحزاد، حصارک، مرادآباد، باغ فیض و روستاهای بالادست منطقه 5 مانند سولقان، سنگان و امامزاده داود(ع) زندگی میکنند.
اتفاقی که توسط مسئولان و مردم کن در مورد دفن اموات اتباع بیگانه در باغها و خانههای فرسوده گزارش شده است، زنگ هشداری است که باید توسط نهادهای نظارتی و امنیتی شنیده شود.