• پنج شنبه 30 فروردین 1403
  • الْخَمِيس 9 شوال 1445
  • 2024 Apr 18
پنج شنبه 25 دی 1399
کد مطلب : 121888
+
-

گزارشی از سفر به یادماندنی آیت‌الله هاشمی به سرزمین فاطمه س

ثبت همیشگی فدک

ثبت همیشگی فدک


الناز عباسیان

«فدک» با نام دردانه محمد مصطفی(ص) گره خورده و هزاران سال است که نام این باغ، بوی یاس فاطمی را با زخمی که بر پهلو نشسته، تازه می‌کند. فدک تاریخچه پرفراز و نشیبی داشته و در هزار سال گذشته سرنوشت آن در هاله‌ای از ابهام فرو رفته و اینک این منطقه مهم به حال خود رها شده است اما جالب است بدانید مرحوم آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در آخرین سفرش به سرزمین وحی  که بعنوان سخنران ویژه کنفرانس علمای جهان اسلام صورت گرفت، با توجه به رابطه دوستی با ملک عبدالله بن عبدالعزیز، پادشاه وقت سعودی، اقدامی بی سابقه انجام داد و راهی فدک شد. او در این سفر، همراهان زیادی ازجمله عکاسان و فیلمبرداران را با خود به منطقه فدک برد و رهاورد ماندگار این اقدام، ثبت همیشگی فدک در برابر چشمان جهانیان بود؛ ثبتی پر فروغ تا نتوانند فدک را نیز به مرور به وادی فراموشی بکشانند. هوش وافر آیت‌الله هاشمی آنجا خود را بیشتر به رخ می‌کشد که او شیخ‌سعودی را مقابل دوربین فیلمبرداری می‌آورد و از او می‌خواهد که تاریخچه فدک را بیان کند و شیخ نیز آشکارا بیان می‌کند: «رسول‌الله(ص) فدک را به دخترش فاطمه(س) بخشید و...». این بازدید تاریخی، جلوه‌های بی‌نظیر عاطفی هم داشت که پیشنهاد می‌کنیم با ما همراه باشید تا بخشی از این سفر ماندگار را مرور کنیم.

ماجرای فدک چه بود؟
فدک، منطقه‌ای در شمال شرق مدینه است که ماجرای آن به فتح‌خیبر در سال هفتم هجری و شکسته شدن ستون فقرات یهود برمی‌گردد. در این فتح اهالی فدک به این نتیجه رسیدند که بدون درگیری تسلیم شوند و همراه با این اقدام، فدک را نیز به پیامبر خدا(ص) هبه کردند و ایشان هم به فرمان خدا و آیه ۲۶سوره اسراء «وَ آتِ ذَا الْقُرْبی حَقَّه» آن را به دخترش فاطمه(س) بخشیدند که درآمد آن خرج ضعفای بنی‌هاشم می‌شد. بعد از رحلت پیامبر(ص) این باغ غصب شد و پس از آن توسط خلفای بنی‌امیه و بنی‌عباس هم دست به‌دست گشت و گاهی به اولاد حضرت فاطمه(س) برگردانده شد و باز هم پس‌گرفته شد اما اینکه در حدود هزار سال اخیر با چه سرنوشتی مواجه شده مشخص نبود. تا اینکه در قرن اخیر به‌دلیل دیوارهای مستحکمی که به طول۶کیلومتر در۶ کیلومتر در چهار طرف آن برای حفاظت اهالی از دزدان و اشرار وجود داشت به «حائط» معروف شد که به‌معنای دیوار است ولی نام فدک همچنان در اسناد و مدارک و بر زبان‌ها باقی‌ماند به‌طوری‌که حتی هم‌اکنون بر تابلوی ورودی شهر زیر نام حائط، کلمه «فدک» نیز به چشم می‌خورد.

بازدید تاریخی از وادی فاطمه
دوشنبه ۲۰خرداد ۱۳۸۷ روزی است که باید در تاریخ معاصر اسلامی ثبت شود؛ در این روز آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، رئیس مجلس خبرگان رهبری و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام وقت، طی یک سفر ده روزه خود به عربستان سعودی، از وادی فاطمه(س) یا همان منطقه تاریخی فدک نیز دیدن کرد. سفر آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی به فدک برای مسئولان عربستانی که وی را همراهی می‌کردند نیز بسیار جالب بود و تازگی داشت به‌طوری‌که در بازگشت به مدینه ضمن تشکر از او که با این اقدام موجب شدند آنها نیز برای نخستین بار قدم به فدک بگذارند، گفتند ما تاکنون از چنین مسائلی مطلع نبودیم و آنچه در فدک دیدیم و شنیدیم برای خود ما نیز تازگی داشت. آیت‌الله هاشمی در این مراسم، پس از یک سخنرانی بی‌نظیر که مستقیم و برای نخستین بار از همه کانال‌های تلویزیون عربستان سعودی در حضور بیش از ۸۰۰ نفر از دانشمندان، علما، فقها و صاحبان فکر و فتوا پخش می‌شد مبانی نظری عملی و علمی اسلام را در محورهای چهارده‌گانه تبیین کرد. 

میراثی فرهنگی از صدراسلام 
آیت‌الله هاشمی خود در مصاحبه‌‌ای که ۷ مرداد ۱۳۸۷ در تهران داشتند به این سفر خاطره‌انگیزشان اشاره کرده و می‌گوید: «سال‌هاست که به‌خاطر تأثیری که از میراث فرهنگی صدراسلام در سازندگی انسان‌ها می‌شناسم، همیشه به این فکر بودم که باید نقبی در عربستان بزنم. مکه و مدینه معلوم است و معمولاً همه می‌رویم. باید به جاهایی برویم که متأسفانه از دست بیرون رفته است. یکی از آثار بد تفکر وهابی‌ها و سلفی‌ها، تخریب آثار اسلامی است. خودشان این را توحیدی می‌دانند. فکر می‌کنند توجه به گذشته و قبور و آثار قدیم، انسان را از خدا دور می‌کند. اشتباه می‌کنند، چون خود قرآن مکرر از مردم خواسته که در زمین بگردند و آثار گذشتگان را ببینند و عبرت بگیرند. در هر سفری که به آنجا می‌رفتم، از آنها خواهش می‌کردم و موافقت می‌کردند. اما انصافاً از علمای تندروی وهابی می‌ترسند. چون آنها عکس‌العمل نشان می‌دهند و حرام می‌دانند. به‌هرحال آنها را قانع کردم. آنها هم از سر دوستی و میهمان‌نوازی، گاهی خواسته‌های مرا رد نمی‌کنند. نخستین چیزی که از آنها خواستیم، این بود که اجازه بدهید ما خیبر و فدک را ببینیم». هاشمی در سفر قبلی به منطقه خیبر رفته و در این سفر اصرارش به بازدید از فدک بود:«اولین لحظه‌ای که در منطقه فدک وارد شدیم، چیزی مثل یک هدیه آسمانی دیدیم. در مسیر از مدینه از جاده اصلی به طرف شهر منحرف شدیم. تابلوی بزرگی جلوی چشم ما آمد که روی آن نوشته شده بود: «الحائط ترحب بکم» زیر آن هم کلمه «فدک» را به‌صورت درشت نوشته بودند. معنای این تابلو این بود که اسم فعلی این شهر حائط، امّا اسم قدیم آن فدک است. من خیلی خوشحال شدم. از آن لحظه بحثم با آن وزیری که همراه ما بود، عوض شد. 
راجع به فدک خیلی حرف زدیم». او در بخشی از خاطراتش از شعف روحانی‌اش در این سفر می‌گوید:«من انگار پرواز کردم؛ نخستین بار که کلمه فاطمه را آنجا از زبان آن آقا (پیرمرد خوش اخلاق به نام آقای جابری که از طایفه جابری بود) شنیدیم. پیرمرد توضیح داد و همانجا که ایستاده بود، گفت:«هذا وادی فاطمه». بعد نخلستانی بود که قسمتی از آن سرسبز بود و قسمت دیگر آن داشت از بین می‌رفت. گفت: «هذا بستان فاطمه». کنار این نخلستان، ساختمان جالبی بود که گفت: «هذا مسجد فاطمه». از دور هم چشمه‌هایی را نشان داد و گفت «هذا عیون فاطمه». واقعاً هر چه که می‌خواستم، در آنجا به‌دست آورده بودم».

نوشیدن از آب چشمه‌های فدک
اتفاق جالب دیگری که در این سفر افتاد زمانی بود که آیت‌الله هاشمی از آب یکی از چشمه‌های منطقه فدک می‌نوشد. چشمه‌‌ای که جابر درباره آن چنین می‌گوید:«فدک دارای هفت چشمه آب بوده که به «عیون فاطمه» معروف است که به‌دلیل اهمال و بی‌توجهی به کشاورزی آب آن کم شده.» آیت‌الله هاشمی فورا همین جا می‌گوید که می‌خواهم از آب چشمه فاطمه بخورم اما جابر و دیگر همراهان، وی را منع می‌کنند و می‌گویند که او این کار را نکند چون نمی‌دانیم وضع آب چگونه است. اما به گواه همراهان این سفر و البته دوربین‌های فیلمبرداری که این لحظات تاریخی را ثبت و ضبط کرده‌‌اند، هاشمی درحالی‌که قطرات اشک چشمانش را پر کرده می‌گوید آیا بی‌سعادتی و حیف نیست که انسان تا اینجا بیاید و از چشمه فاطمه سیراب نشود؟ این جمله باعث شد که قطرات اشک چشمان همراهان نیز در چشمه بریزد. خودش در این‌باره می‌گوید: «آخرین چشمه‌ای که رفتیم، آب داشت و قدری خزه روی آن را گرفته بود. دیدم آب در آنجا جاری است و رفتم که کمی آب بخورم. البته نمی‌گذاشتند و می‌گفتند: امکان دارد آلوده باشد. ولی مشتی از آن آب را خوردم که هنوز طراوت آن را در گلوی خود احساس می‌کنم، از بس که برای من لذتبخش بود».

این خبر را به اشتراک بگذارید