• پنج شنبه 30 فروردین 1403
  • الْخَمِيس 9 شوال 1445
  • 2024 Apr 18
سه شنبه 9 دی 1399
کد مطلب : 120292
+
-

عقربه‌ها به سوی طرابلس می‌چرخد

با تغییر معادلات میدانی و بین‌المللی به سود دولت وفاق ملی در لیبی، موضع حامیان ژنرال حفتر نسبت به جنگ علیه طرابلس تغییر کرده است

گزارش
عقربه‌ها به سوی طرابلس می‌چرخد

سیاوش فلاح‌پور- روزنامه‌نگار

بحران لیبی همچنان دستخوش روابط میان قدرت‌های منطقه‌ای و بین‌المللی است؛ قدرت‌هایی که گاه با مصالحه و گاه با تنش‌های میان خود، بر سرنوشت این کشور بزرگ آفریقایی طی یک دهه گذشته تأثیر گذاشته‌‌اند. طرابلس، پایتخت لیبی در هفته اخیر میزبان 2هیأت عالی‌رتبه از مقامات مصری و ترکیه‌ای بوده است؛ 2کشوری که لیبی را به صحنه جنگ نیابتی میان خود تبدیل کرده‌اند. اگرچه سفرهای مقامات ترکیه به طرابلس اتفاق جدیدی نیست، چرا‌که این شهر، مقر متحدان ترکیه در بحران لیبی به‌شمار می‌رود، اما بازشدن پای میهمانان مصری به طرابلس، می‌تواند نشانه‌ای مهم از تغییر معادلات در جنگ داخلی این کشور باشد.
براساس گزارش‌های منتشر‌شده در رسانه‌های خبری، هر یک از هیأت‌های نامبرده در این سفرها تلاش کرده‌اند روابط خود با دولت وفاق ملی در پایتخت لیبی را تقویت کنند. به نوشته خبرگزاری آناتولی، هیأت ترکیه به ریاست خلوصی آکار، وزیر دفاع و همچنین با مشارکت فرماندهان نیروهای دریایی و هوایی، آخرین جزئیات توافق امنیتی و نظامی میان طرفین را بررسی کرده‌اند. این توافق شامل افزایش کمک‌های لجستیکی و مستشاری ارتش ترکیه به دولت وفاق و همچنین تربیت «نیروهای واکنش سریع» لیبی در اردوگاه‌های نظامی ترکیه می‌شود. از سوی دیگر، هیأت مصری نیز با حضور شخصیت‌های دیپلماتیک و امنیتی از جمله عباس کامل، رئیس سازمان اطلاعات این کشور با نمایندگان دولت وفاق بر سر تقویت روابط دوجانبه و البته «گشایش سفارت مصر در طرابلس» رایزنی کرده‌اند.
نباید فراموش کرد که مصر تا کمتر از یک سال قبل، دولت مستقر در طرابلس به ریاست فایز السراج را به رسمیت نشناخته و نیروهای نظامی تحت کنترل آن را «میلشیای تروریستی» می‌نامید. عبدالفتاح سیسی، رئیس‌جمهور مصر پیش از این، زمانی که نیروهای دولت وفاق موفق به پیشروی علیه شبه‌نظامیان خلیفه حفتر در نزدیکی شهر نفتی «سرت» شده بودند، در اظهارنظری بی‌سابقه هشدار داد‌ با اشغال این شهر توسط دولت وفاق، ارتش مصر مستقیما برای مداخله در جنگ لیبی ورود خواهد کرد. به این ترتیب، می‌توان گفت مواضع رسمی مصر نسبت به بحران لیبی و مشخصا دولت وفاق در طرابلس (که از حمایت ترکیه برخوردار است) برای نخستین‌بار طی 6سال گذشته تغییر کرده است.

چرا مصر تغییر موضع داده است؟
مصر در 6سال گذشته مهم‌ترین متحد و پشتیبان خلیفه حفتر در شرق لیبی علیه دولت وفاق بوده است. اگرچه کشورهای دیگری نظیر امارات، عربستان سعودی، فرانسه، روسیه و حتی رژیم صهیونیستی هم در اردوگاه حامیان حفتر حضور دارند، اما بدون‌شک بار اصلی حمایت نظامی و لجستیکی از شبه‌نظامیان مستقر در بنغازی همواره بر دوش قاهره بوده است. مقامات عالی‌رتبه مصر ازجمله رئیس‌جمهور این کشور بارها دولت وفاق را نیرویی تروریستی نامیده‌اند که با حمایت ترکیه و قطر به‌دنبال ایجاد بی‌ثباتی و آشوب در شرق دریای مدیترانه و شمال آفریقا‌ست. اما چرا ناگهان تمام این مواضع زیر پا گذاشته شده و مصر، درحالی‌که حفتر همچنان مشغول جنگ با دولت وفاق است، برای مذاکره با این دولت عازم طرابلس می‌شود؟ پاسخ این سؤال هنوز به‌طور قطعی روشن نیست اما در میان بخش عمده تحلیل‌های منتشرشده، 2عامل به‌طور مشترک دیده می‌شود:
1- شکست ترامپ: با وجود آنکه نهادهای حکومتی آمریکا نظیر پنتاگون و وزارت خارجه از حامیان دولت وفاق به شمار می‌روند، اما دیدگاه شخصی ترامپ در حمایت از خلیفه حفتر، بسیاری از معادلات لیبی را تحت‌الشعاع قرار داده بود. او در سال2019 در اقدامی که منجر به غافلگیری بسیاری از سیاستمداران و تحلیلگران شد، با خلیفه حفتر تماس تلفنی برقرار کرده و از «مبارزه او علیه تروریسم» تقدیر کرد. اکنون روشن است با پیروزی بایدن، وضعیت بحران لیبی نیز تغییر خواهد کرد. عبدالباری عطوان، سردبیر روزنامه رأی‌الیوم پیش‌بینی کرده که دولت مصر تا پیش از مستقر‌شدن جو بایدن در کاخ سفید تلاش می‌کند جایگاه خود در بحران لیبی را از حامی یک جبهه نظامی به قدرتی میانجیگر بین طرفین تغییر دهد.
2- واقعیت‌های میدانی: خلیفه حفتر در سال‌های 2017 و 2019 دو حمله بزرگ را برای فتح طرابلس و بستن پرونده درگیری‌های نظامی در این کشور آغاز کرد. او تصور می‌کرد با تکیه بر حمایت‌های گسترده نظامی و مالی مصر، عربستان و امارات و همچنین در سایه چراغ سبز قدرت‌هایی نظیر فرانسه و روسیه در شورای امنیت قادر است نیروی نظامی محدود طرف مقابل را در هم شکسته و آخرین مانع پیش‌روی خود برای تصرف کامل لیبی را از میان بردارد. در این میان اما مقاومت جدی دولت وفاق، حمایت‌ مالی قطر و در نهایت ورود نظامی ترکیه تمام پیش‌بینی‌های حفتر را بر باد داد و بحران لیبی را به جنگی فرسایشی تبدیل کرد. البته ماجرا به اینجا محدود نماند، چرا‌که دولت وفاق در تابستان امسال با استفاده از حمایت‌های تسلیحاتی ترکیه توانست خطوط نظامیان حفتر در مرکز لیبی را در هم شکسته و به‌طور بی‌سابقه‌ای تا نزدیکی شهر سرت پیشروی کند. این نبرد نقطه عطفی مهم در جنگ داخلی لیبی بود؛ چرا‌که با تغییر خطوط نبرد، احتمال سقوط طرابلس و شکست دولت وفاق را به صفر نزدیک کرد. نایل الشافعی، تحلیلگر مصری معتقد است تغییر موضع مصر در قبال دولت وفاق، می‌تواند واکنشی به تغییر معادلات میدانی و از بین رفتن رؤیای فتح طرابلس باشد.
تمام اینها در حالی است که هنوز نشانه‌ای از تغییر موضع سایر حامیان حفتر، یعنی امارات، عربستان، روسیه و فرانسه نسبت به بحران لیبی دیده نمی‌شود. اگرچه برخی منابع غیررسمی مدعی شده‌اند سفر اخیر محمد بن‌زاید، ولیعهد ابوظبی به مصر، می‌تواند نشانه‌ای از هماهنگی 2کشور در پرونده لیبی باشد، اما با وجود این، هیچ‌یک از کشورهای نامبرده تا‌کنون مانند مصر، دست‌کم به شکل رسمی تغییر موضعی در قبال دولت وفاق از خود نشان نداده‌اند. حال باید منتظر ماند و دید آیا افزایش هزینه دفاع از حفتر در دوران بایدن، تغییری در مواضع این کشورها ایجاد خواهد کرد یا نه؟

چرا لیبی برای قدرت‌های منطقه و جهان مهم است؟
  انرژی: معمولا ریشه جنگ‌ها و بحران‌های نظامی بزرگ را باید در منابع انرژی جست‌وجو کرد. جنگ لیبی هم از این قاعده مستثنی نیست. لیبی در دوران قذافی، یکی از مهم‌ترین تولیدکنندگان نفت جهان بود که نقش مهمی در اقتصاد اروپا داشت. طی سال‌های گذشته اما صادرات نفت این کشور عمدتا به‌طور غیررسمی، با قیمت ارزان و توسط کمپانی‌های نفتی فرانسوی یا ایتالیایی صورت گرفته است. بنابراین تسلط هر یک از نیروهای موجود در این کشور بر بخش‌های نفت‌خیز، از اهمیت زیادی برای قدرت‌هایی نظیر فرانسه، روسیه، ترکیه و... برخوردار است.
البته نفت تمام ماجرا نیست و لیبی به‌دلیل موقعیت جغرافیایی، نقش مهمی در معادلات گاز مدیترانه نیز دارد. کشورهای مصر، یونان و قبرس به‌همراه رژیم صهیونیستی در سال2019 مجمع گازی مدیترانه را برای مقابله با ترکیه در بازارهای گاز تاسیس کردند. ترکیه نیز به فاصه کوتاهی با دولت وفاق ملی لیبی بر سر ترسیم خطوط مرزی در شرق دریای مدیترانه به توافق رسید. بر این اساس، سرنوشت جنگ داخلی لیبی بر معادلات پیچیده گاز در دریای مدیترانه نیز تأثیر دارد.
  تجارت و عمران: لیبی در دوران قذافی یکی از مهم‌ترین مقاصد سرمایه‌گذاری و صادرات کالاهای ترکیه در منطقه بود، اما با سقوط دولت و آغاز بحران داخلی، سرنوشت تمام این سرمایه‌گذاری‌ها در سایه ابهام قرار گرفت. ترکیه به‌خوبی می‌داند که درصورت سیطره مخالفانش بر لیبی، آینده‌ای در بازارهای این کشور نخواهد داشت. در مقابل، اگرچه تولیدات تجاری مصر توان رقابت با ترکیه را ندارد، اما شرکت‌های عمرانی این کشور (که عمدتا وابسته به ارتش هستند)، بازسازی ویرانی‌های به‌جا مانده از جنگ لیبی را حق خود می‌دانند.
  اسلام سیاسی و اخوان‌المسلمین: ترکیه طی سال‌های گذشته به مهم‌ترین پایگاه جریانات اسلامی نظیر اخوان‌المسلمین تبدیل شده است و بر این اساس، حمایت از دولت اسلامگرای وفاق ملی نیز در دستور کار آنکارا قرار دارد. در مقابل، دولت نظامی مصر، گروه‌های اسلامی نامبرده را تهدیدی مهم برای امنیت ملی خود تلقی می‌کند و روشن است که دیدگاه مثبتی به روی کار آمدن یک دولت اسلامگرای نزدیک به ترکیه در مرزهای غربی خود ندارد.

این خبر را به اشتراک بگذارید