• چهار شنبه 5 اردیبهشت 1403
  • الأرْبِعَاء 15 شوال 1445
  • 2024 Apr 24
سه شنبه 9 دی 1399
کد مطلب : 120276
+
-

10باور غلط که در زمستان می‌تواند باعث مرگ کوهنوردان شود

نگاه
10باور غلط که در زمستان می‌تواند باعث مرگ کوهنوردان شود

سهند عقدایی-کارشناس کوهنوردی

روز جمعه اول دی‌ماه 99، در کوه‌های شمال تهران بورانی درگرفت و در پی آن کوهنوردان زیادی درگیر حادثه شدند. در این یادداشت قصد دارم به 10باور اشتباه بپردازم که سرمنشا بسیاری از حوادث و تلفات سالیان اخیر در میان کوهنوردان بوده‌است.
1-از مسیری که جان‌پناه دارد صعود می‌کنیم، پس امن هستیم!
در بیشتر آن دسته از شهرهای ایران که به کوهستان نزدیک هستند، معمولا یکی، دو جان‌پناه در مسیرهای پر صعود وجود دارد.
وجود جان‌پناه نقطه اتکای ذهنی کوهنوردانی است که تجربه و اعتماد به نفس صعودهای زمستانی در مسیرهای بکر را ندارند، اما باید توجه داشت که در زمستان به دقیقه‌ای ممکن است شرایط در ارتفاعات تغییر کند. حتی در یک روز آفتابی، وقتی در ارتفاعی بالاتر از 3هزارمتر داریم صعود می‌کنیم تنها با وزیدن یک ساعته بادی  منطقه‌ای با سرعت بالاتر از 40کیلومتر که بسیاری اوقات هواشناسی هم پیش‌بینی نمی‌کند، دما ممکن است معادل تا منفی 20درجه کمتر شود و شرایط را برای کوهنورد طاقت‌فرسا کند. در این وضعیت کوهنوردانی که تجربه و تجهیزات کافی نداشته و با اتکا به جان‌پناه آمده باشند، ممکن است مجال رسیدن به پناهگاه را پیدا نکنند.
از دیگرسو بارها در زمستان دیده‌ایم که به‌خاطر خرابی درب جان‌پناه یا بی‌توجهی کوهنوردان، کل جان‌پناهی که به امید پناه گرفتن در آن صعود کرده‌ایم، پر از برف می‌شود و قابل استفاده نیست.حوادث زیادی که هر زمستان در کوه‌های شمال تهران، با وجود بیش از 10 پناهگاه و جان‌پناه روی می‌دهد نمونه‌ای است از این موضوع که جان‌پناه اگرچه صعود را راحت می‌کند اما ایمن نمی‌کند!
2-جایی که کوهنوردان زیادی صعود می‌کنند می‌رویم، خیال‌مان راحت است!
مسیرهای شلوغ کوهنوردی، حس امنیت را به کوهنورد غیرحرفه‌ای می‌دهد. با این اطمینان که هر جا بقیه می‌روند ما هم می‌رویم و اگر مشکلی پیش بیاید تنها نیستیم!
اما در کوهستان وقتی شرایط دشوار می‌شود افراد با تجربه و قوی هم تا حدی قادر به کمک هستند که جان خودشان به خطر نیفتد. اینکه از دیگرانی که ما را نمی‌شناسند بخواهیم در شرایط سخت آب و هوایی که باید مراقب خود و همنوردان گروه خود باشند، بیایند و در نقش منجی ما ظاهر شوند، انتظاری منطقی نیست. جمله طلایی در کوهنوردی هست که «تا جایی صعود کن که بتوانی خودت از همانجا برگردی نه تا آنجایی که دیگران مجبور باشند تو را برگردانند.»
در حوادث زیادی دیده‌ایم که کوهنوردان بسیار با تجربه که از پس خود بر می‌آمده‌اند برای امداد به افراد کم تجربه‌تر مانده‌اند و متأسفانه هم خودشان و هم فرد حادثه دیده، باهم جان باخته‌اند. تراژدی بام اورست در بهار1996 نمونه‌ای از این دست حوادث بود که کتاب و فیلم معروف «در هوای رقیق» به وقایع‌نگاری آن می‌پردازد. در آن حادثه کوهنوردان بزرگی چون راب هال و اندی کروم برای امداد به جمعی از کوهنوردان گرفتار شده در بوران، در ارتفاعات اورست در فاصله‌ای نه چندان دور از چادرهای‌شان زمینگیر شدند و نهایتا خود در کنار 6نفر دیگر، تنها در چند ساعت هوای خراب، جان باختند!
3-در کوهی که در آن جاده کشیده شده کوهنوردی می‌کنیم، اگر هوا خراب شد از جاده برمی‌گردیم!
در زمستان و در کوه‌های پر برف، تنها مسیر امن، صعود و فرود از روی یال‌ها است. دامنه‌ها و دره‌های پربرف، محل فرو ریختن بهمن‌هاست. جاده‌های کوهستانی همگی با عبوری عرضی و به شکل زیگزاگ از دامنه‌ها و سینه کش‌های پر شیب بالا می‌روند و شیب‌های برفی را جا به جا برش عرضی می‌دهند و لذا در زمستان هم در مسیر بهمن و هم عامل تحریک
 فرو ریختن بهمن هستند.
خطرناک‌تر اینکه جاده‌ها، سکویی مسطح هستند که بهمن در مسیر ریزش خود این حفره‌های مصنوعی را پر می‌کند و بارها دیده شده افراد و خودروهایی که در جاده‌ها اسیر بهمن شده‌اند، زیر چندین متر برف مدفون شده‌اند حال آنکه در دیگر نقاط، برف فرو ریخته، عمق چندانی نداشته است.
حادثه بهمن88 در جاده شمشک به دیزین که منجر به جان باختن 8نفر از کوهنوردان و کارآموزان شد حادثه‌ای از این دست بود.
4-مسیر را بلدیم، تابستان یک‌بار این قله را صعود کرده‌ایم.صعودهای تابستانه معمولا از مسیرهای پا خورده‌ای است که کمترین درگیری را با نوارهای سنگی و صخره‌ای کوه‌ها دارد. این مسیرها گاهی از قعر دره‌ها می‌گذرد یا با عبور عرضی و زیگزاگی دامنه ها. اما زمانی که برف زیادی در کوهستان نشسته تنها مسیر ایمن صعود از راس یالهاست که محل تقسیم برف است. در زمستان حتی به قیمت درگیری با معابر سنگی و صخره‌ای باید از رفتن به دامنه‌ها و سینه کش‌های کوه اجتناب کنیم. بنابراین به صرف اینکه راه صعود تابستانه یک کوه را می‌شناسیم دلیل نمی‌شود که در زمستان هم بتوانیم از مسیری ایمن صعود کنیم.
5-بارش برف دیشب تمام‌شده است؛ امروز هوا صاف است!
دیشب تا صبح می‌بارید اما هواشناسی برای امروز، هوایی آفتابی بدون وزش باد پیش‌بینی کرده است! پس بزن که بریم!
و اشتباه از همین جا شروع می‌شود چون تا 2 روز بعد از بارش برف، کوهستان فرصت می‌خواهد بهمن هایش را بتکاند و برف‌های تازه و پودری که ناپایدار روی هم انباشته شده‌اند به عمق دره‌ها فرو ریزند.
حالا اگر در فردای بارش، روزی گرم و آفتابی هم پیش رو داشته باشیم که خطر دوچندان می‌شود!
6-هرچه گروهی که همراه‌شان به کوه می‌رویم بزرگ‌تر باشد، صعودمان ایمن‌تر است!
اگرچه انسان به غریزه در گروه‌های بزرگ‌تر احساس امنیت بیشتری می‌کند، اما این قاعده برای کوهنوردی زمستانه صادق نیست.در کوهنوردی زمستانه حفظ ریتم حرکت و تناوب توقف، شرط مهمی برای حفظ گرمای بدن است. گروه‌های پرتعداد کندترند و سرعت افراد متفاوت است و همین مسئله باعث می‌شود تا کوهنوردان با توانایی‌های مختلف نتوانند به ریتم مطلوب خود برسند و بارها گروه مجبور به توقف شود.در زمستان بهترین ترکیب، گروه 5-4نفره‌ای است که توان جسمانی و سرعت افراد نزدیک به هم باشد و در آن میان حداقل 2فرد باتجربه حضور داشته باشند.
7-با تله‌کابین برمی‌گردیم. جای نگرانی نیست!
کوهنوردی شامل صعود و فرود است. باوری عجیب در اذهان برخی به‌وجود آمده که پایین آمدن به زانوها آسیب می‌رساند؛ پس از مسیرهایی صعود می‌کنند که بتوانند با تجهیزاتی مثل تله کابین یا تله سیژ برگردند!
این باور جدا از مغایرتش با فیزیولوژی ورزشی، در زمستان می‌تواند مشکل آفرین باشد. نبود آمادگی جسمی و روانی کوهنورد برای فرود از همه آن ارتفاعی که صعود کرده است، نقطه ضعفی است که در شرایط بحران قابل جبران نیست.ساعات کار تله‌کابین‌ها محدود است و منتظر ما نمی‌مانند تا به ایستگاه‌های بالایی برسیم. در توفان‌های شدید بنا به دستورالعمل‌های ایمنی کابین‌ها متوقف می‌شوند و البته همیشه احتمال خرابی دستگاه‌های ساخت بشر وجود دارد.
در ساعات عصرگاهی هر جمعه، سرگردانی جمعی از کوهنوردان، بعد از تعطیلی ایستگاه 7تله کابین توچال، صحنه‌ای تکراری است که بارها دیده‌ایم!
8- تجهیزات کوهنوردی خوبی داریم، مشکلی با سرما نداریم!
گرچه تجهیزات خوب، شرط لازم کوهنوردی زمستانی ایمن است، اما شرط کافی آن، مهارت در مراقبت از بدن در برابر سرماست.باید بدانیم در دماهای کمتر از منهای 10درجه، خصوصا اگر وزش باد هم داشته باشیم، بهترین برندهای دستکش ، کفش و جوراب هم به تنهایی برای حفاظت بدن در برابر سرمازدگی کافی نیستند. در این شرایط کوهنورد باید به تناوب انگشتانش را تکان دهد، با اینکه در سرما دشوار است، اما پیوسته مایعات و مواد غذایی پر انرژی مصرف کند و اینکه مراقب باشد به موقع و قبل از سرد شدن بدن، البسه گرم و ضد‌بادش را بپوشد، نه زمانی که انگشتان از فرط یخ زدگی دردناک شده‌اند.بارها دیده شده کوهنوردان کم تجربه در هنگام شروع وزش بادهای شدید، به جای توقف آزاردهنده و باز کردن کوله و درآوردن و پوشیدن البسه گرم، تنها بر سرعت گام هایشان می‌افزایند! گویی در کوهستان وسیع مجالی دارند برای فرار!
این موارد اگرچه ساده و بدیهی به‌نظر می‌آیند، اما مهارت استفاده از تجهیزات کوهنوردی و حفاظت از بدن در شرایط دشوار، با تکرار و در کنار مربیان مجرب کسب می‌شود.
9-این روزها آمادگی بدنی خوبی دارم، از پس شرایط برمی‌آیم!
اینکه هر هفته کوه برویم و حتی طی هفته هم ورزش کنیم خیلی خوب است، اما ما را روئین تن نمی‌کند! بد نیست به چند اطلاعات علمی ذیل توجه کنیم تا بیشتر درک کنیم سرما با بدن انسان چه می‌کند:
وقتی لباس‌های ما به‌خاطر تعریق خیس می‌شوند، اتلاف حرارت بدن بسته به میزان رطوبت 5 تا20برابر بیشتر می‌شود.در هوایی مفرح با برودت 1- درجه اگر بادی با سرعت 25کیلومتر بر ساعت وزیدن گیرد، دمای معادل و محسوس برای بدن انسان تا 18-کاهش می‌یابد.در زمانی که بدن شروع به لرزیدن می‌‌کند، متابولیسم عضلات در حال لرزش تا 5 برابر بیشتر از حالت عادی فعال می‌شود و قند خون را به سرعت می‌سوزاند.بنابراین توجه داشته باشیم در سرمای شدید، اگر مهارت محافظت نباشد، قوی‌ترین بدن‌ها هم تنها کمی دیرتر تخلیه می‌شوند.
10-امکان ندارد مجبور شویم شب در کوه بمانیم؛ هر طوری شده حتما تا عصر برمی‌گردیم!
با همه مهارت‌ها و برنامه‌ریزی‌ها، در محیط وحشی کوهستان باز هم متغیرها و مشکلات دور از ذهن زیاد پیش می‌آیند و گاهی همه برنامه ما را به هم می‌ریزند. پس هر بار که در زمستان به کوه می‌رویم باید این آمادگی را داشته باشیم که شاید مجبور شویم شب را بدون سرپناه در کوهستان بمانیم. در چنین شرایطی شرط زنده ماندن آشنایی با تکنیک‌های بقا در زمستان است. از کندن غار برفی و شب مانی در آن، تا حفظ انرژی درونی با عایق بندی بدن با وسایل موجود و جیره بندی خوراک و آب باقی مانده. مهارت‌هایی که جز از طریق آموزش و تمرین به‌دست نمی‌آیند.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید