• پنج شنبه 30 فروردین 1403
  • الْخَمِيس 9 شوال 1445
  • 2024 Apr 18
سه شنبه 2 دی 1399
کد مطلب : 119542
+
-

قصه‌هایی برای مقابله با مرگ

نگاه
قصه‌هایی برای مقابله با مرگ

حمیدرضا اسلامی‌-عضو شورای سردبیری

در سال 1348میلادی طاعون بخش‌هایی از اروپا و ازجمله فلورانس را فراگرفت. به فاصله‌ای اندک، جیووانی بوکاچیو کتابی نوشت به نام دکامرون. حکایت 7زن و 3مرد که از شر بیماری کشنده به خانه‌ای در پیرامون شهر پناه می‌برند تا همه‌گیری طاعون بگذرد؛ قرنطینه‌ای ناچار، اما خودخواسته. آنها برای گذران وقت و افزودن به صبر و شکیبایی خویش قرار می‌گذارند که هر کدام 10حکایت بگویند. پس دکامرون چنان که از نامش پیداست، مجموعه‌ای از 100حکایت است که 10نفر روایت کرده‌اند؛ داستان‌هایی با مضمون خوش‌باشی و در فضای طنز و مطایبه، اما چنان که بعدها در موردش گفته‌اند و نوشته‌اند تصویری واقع‌نما از وضعیت اجتماعی فلورانس در میانه قرن چهاردهم میلادی. این کارکرد جمعی کتاب در ایران ما هم سابقه دارد. هنوز هستند بزرگانی که به یاد می‌آورند شاهنامه‌خوانی پدرانشان را در شب‌های طولانی و سرد زمستان که پای و جای بیرون شدن از خانه نیست و اغلب آنها که نویسنده و شاعر و هنرمند و اهل علم هستند، آنچه شده‌اند را تا حدی مدیون آن کتابخوانی دوره کودکی می‌دانند. در میان کتاب‌های فارسی چند کتاب است که به‌طور خاص مناسب خوانده شدن توسط یکی و شنیده شدن از سوی دیگران است؛ ازجمله همین شاهنامه که پر است از ماجراهای هیجان‌انگیز و عبرت‌آموز؛ داستان‌هایی که کوچک و بزرگ را یکسان جلب می‌کند و برخلاف دکامرون به قول امروزی‌ها محدودیت سنی ندارد.
شیوه داستان‌گویی دکامرون را متاثر از داستان‌های کهن یونانی و از آن مهم‌تر داستان‌های هزار و یک شب می‌دانند. هر کدام از این  2کتاب، دکامرون و هزار و یک شب، در زمینه یا محتوای خود برای عقب راندن مرگ طراحی شده‌اند. هزار و یک شب چنان که می‌دانیم محصول تلاش دختری خلاق برای دور کردن عفریت مرگ است. شاهی هست که از بی‌وفایی زنی به خشم آمده و تقاص آن را از همه زنان بی‌گناه می‌گیرد. در هزار و یک شب، قصه و روایت قدم به قدم مرگ را دور می‌کند و خواننده از هنگامی که قصه شب اول به پایان می‌رسد، مطمئن می‌شود که زور قصه از شاه و از مرگ بیشتر است. بعید می‌دانم و سراغ ندارم که کتاب‌ها و داستان‌هایی با این کارکرد در روزگار ما ساخته و پرداخته شده باشد. (شاید قصه‌های مجید استثنا باشد) جای آن را مجموعه‌های داستانی تلویزیونی گرفته است؛ مجموعه‌هایی که در کنار همه فواید آن جلوی خلاقیت‌ها و تصورات بیننده را می‌گیرد. به جز آن رابطه‌ای بین اعضای خانواده ایجاد نمی‌کند؛ همان‌که یک نفر بخواند و دیگران گوش کنند.
جذابیت شاهنامه و هزار و یک شب کم‌نظیر است. اینها حکم دروازه ورود به دنیای کتابخوانی را هم می‌توانند داشته باشند. از این دو گذشته، بی‌تامل بسیار، چند کتاب دیگر هم هست که خواننده و شنونده را حیرت‌زده خواهد کرد و گمانم از گناه و کوتاهی ماست که مهجور مانده‌اند. سمک عیار اگر نه قدیمی‌ترین، بدون شک هیجان‌انگیزترین داستان در ژانر حادثه‌ای و تعقیب و گریز است. فراز و نشیب داستان و گرفتاری و رهایی مکرر شخصیت‌های داستان بسیار قابل پذیرش و مهیج است. طنازی دلچسبی هم نثر ساده و قابل فهم آن را زیباتر کرده است. سمک عیار پر است از نام‌های زیبا که ماجراهای زیباتر می‌آفرینند: نام‌هایی چون خورشیدشاه، فرخ‌روز، شغال پیل‌زور، گندمک، آهوگیر، ستاره‌شمر، شیرچنگال، پیل‌آزمای، شیرزاد، هرمزگیل، خردسب شیدو، روزافزون، سامانه و ماهستون. از سمک عیار هرچه بگویم کم گفته‌ام. باور کنید هیچ از داستان‌های مهیج، حادثه‌ای و در عین حال تخیلی این روزگار کم ندارد. اما کتاب‌هایی چون طوطی‌نامه و جوامع‌الحکایات هم هستند که در کنار گلستان سعدی می‌توانند به ما در غلبه بر همه‌گیری و احساس ناخوشایند در خانه ماندن‌های طولانی کمک کنند و البته مورد اول و دوم ممکن است بیشتر به درد بزرگ‌ترها بخورد.
اگر نگران فهم نثر و نظم هزار سال پیش (و کمتر از آن) هستید، باید بدانید و آگاه باشید که بر چنین نگرانی‌ای تنها با خریدن کتاب و آغاز خواندن پیروز خواهید شد. آغاز کار کمی دشوار است و ممکن است به استفاده خیلی اندک از واژه‌نامه‌ها ناگزیر شوید، اما این دشواری خیلی زود رنگ می‌بازد و به ساختار نثر و نظم هر کتاب عادت می‌کنید. مهم آن است که با صدای بلند بخوانید و همه در دریافت معنای کلمات همکاری کنید.

این خبر را به اشتراک بگذارید