• پنج شنبه 6 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 16 شوال 1445
  • 2024 Apr 25
سه شنبه 20 آبان 1399
کد مطلب : 115346
+
-

اعترافات خواستگار جنایتکار در دادسرای جنایی

اعترافات خواستگار جنایتکار در دادسرای جنایی

خواستگار سابق یک زن که شوهر وی را به قتل رسانده بود، در دادسرای جنایی تهران جزئیات جنایتی را که مرتکب شده بود بازگو کرد. او اعتراف کرد که با همدستی زن مورد علاقه‌اش، پیش از این 2 بار قصد گرفتن جان شوهر او را داشتند، اما موفق نشدند تا اینکه سومین بار به آنچه می‌خواستند رسیدند.
به گزارش همشهری، راز این جنایت 27مهرماه فاش شد. آن روز تیم جنایی پایتخت در جریان قتل مرد جوانی در خانه‌ای حوالی شرق تهران قرار گرفتند و راهی آنجا شدند. مقتول بر اثر ضربات چاقو به قتل رسیده بود و همسرش سعی داشت با داستان‌سرایی، مأموران پلیس را گمراه کند. این زن ابتدا مدعی شد که برای خرید از خانه بیرون رفته و وقتی برگشته با جسد خونین همسرش روبه‌رو شده و با داد و فریاد همسایه‌ها را خبر کرده است؛ اما در مرحله بعد مدعی شد که داخل اتاق بوده و بعد متوجه شده که شوهرش چاقو خورده است. این زن مدعی شد که وقتی شوهرش را غرق درخون دیده و از او پرسیده که چه اتفاقی رخ داده است، شوهرش گفته که سامان به او چاقو زده است. به گفته زن جوان، سامان خواستگار سابق او بوده و پس از ارتکاب جنایت متواری شده بود.
با توجه به اظهارات ضد ‌و نقیض زن جوان، وی بازداشت شد و بازجویی از او ادامه داشت تا اینکه لب به اعتراف گشود و راز قتل شوهرش را فاش کرد. او گفت: شوهرش رفتار خوبی با وی نداشته و به همین دلیل با همدستی خواستگار سابقش به نام سامان، نقشه قتل او را کشیده و آن را اجرا کرده است. با اعترافات وی، تحقیقات برای دستگیری سامان شروع شد و وی که در یکی از شهرهای شمال شرقی کشور پنهان شده بود دستگیر شد.
متهم به قتل از شهرستان به تهران انتقال یافت و صبح دیروز در دادسرای جنایی تهران حاضر شد تا جزئیات جنایتی که مرتکب شده را شرح بدهد. او اتهامش مباشرت در قتل عمدی مرد جوان است و در جلسه تحقیق اعتراف کرد که پیش از این 2 بار قصد کشتن مقتول را داشته که موفق نشده بود. با اعترافات مرد جوان، برای او قرار بازداشت صادر شد و تحقیقات تکمیلی در این پرونده ادامه دارد.

گفت‌وگو با متهم

از چه زمانی تصمیم به قتل گرفتید؟
حدود 4ماهی بود که قصد کشتن شوهر زن مورد علاقه‌ام را داشتیم. یک‌بار قصد داشتیم شوهر او را با ماشین زیر بگیریم و ماجرا را تصادف نشان بدهیم، اما موفق نشدیم. آن روز تعقیب‌اش کردیم اما نشد که او را زیر بگیریم. نقشه بعدی این بود که زن جوان به شوهرش یک مشت قرص بدهد و جانش را بگیرد و بعد از آن اگر لازم بود به من زنگ بزند تا خودم را برسانم و کار را تمام کنم، اما ظاهرا دوز قرص‌ها کم بود و شوهرش زنده ماند. سومین نقشه اما گرفت.

از نقشه سوم بگو؟
یک شب قبل از حادثه با هماهنگی و کمک همسر مقتول وارد ساختمان آنها شدم. شب را در پشت بام خوابیدم و صبح روز حادثه، این زن پیامکی فرستاد و گفت که شرایط برای اجرای نقشه مناسب است. او در را باز گذاشت و من هم رفتم و با 2 ضربه چاقو، مقتول را در خواب کشتم.

چرا تن به ارتکاب این جنایت دادی؟
مینا(همسر مقتول) را از سال‌ها قبل می‌شناختم. زمانی که مجرد بود برای تفریح و سفر به شهرمان آمد. من اهل تهران نیستم و در یکی از شهرهای شمال شرقی کشور زندگی می‌کنم. مینا با یکی از دوستانش در خیابان قدم می‌زد که چشمم به او افتاد و در یک نگاه عاشقش شدم. به او شماره‌ام را دادم و مدتی با هم ارتباط داشتیم اما مدتی بعد گفت که قصد ازدواج با فرد دیگری را دارد. همین باعث شد تا ارتباط‌مان به ‌هم بخورد. مدت‌ها بود از مینا خبر نداشتم تا اینکه چند‌ماه قبل به من زنگ زد و گفت با شوهرش به‌شدت اختلاف دارد. او گفت: شوهرش رفتار خوبی ندارد و از من خواست که او را گوشمالی بدهم. من هنوز عاشق مینا بودم. بعد از آن به تهران آمدم و او را دیدم و تصمیم گرفتیم با کشتن شوهرش، با یکدیگر ازدواج کنیم. فکر می‌کردیم لو نمی‌رویم اما تصورمان اشتباه بود.

بعد از قتل چه کردی؟
به شهر محل سکونتم رفتم. قرارمان این بود که مدتی در آنجا بمانم و حتی به مینا هم زنگ نزنم. چون فکر می‌کردیم اینطوری دستمان رو نمی‌شود. قرار بود مینا هم با داستان‌سرایی پلیس را گمراه کند، اما نقشه‌مان نگرفت و همه‌‌چیز خیلی زود لو رفت.

این خبر را به اشتراک بگذارید