• پنج شنبه 6 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 16 شوال 1445
  • 2024 Apr 25
شنبه 10 آبان 1399
کد مطلب : 114321
+
-

دور از بازارچه نواب

«بیگانه بیا» با وجود فضای فرنگی‌مآبش و به‌رغم شکست تجاری به همراه «شوهر آهو خانم» و «سه دیوانه» امیدهایی را برمی‌انگیزاند

سینما
دور از بازارچه نواب

  سعید مروتی 
 بچه خیابان ری بعد از متقاعد کردن برادران اخوان‌ برای سرمایه‌گذاری در نخستین فیلمش، سراغ موضوعی می‌رود که دور از حال و هوای خودش و درباره آدم‌هایی است که از طبقه او نیستند. مسعود کیمیایی باسابقه دستیاری ساموئل خاچیکیان در فیلم «خداحافظ تهران» و ساخت فصلی از سناریویش با عنوان «مستوره»، اخوان‌ها را سر ذوق می‌آورد تا سرمایه‌شان را در اختیارش قرار ‌دهند. با بهروز وثوقی پس از خداحافظ تهران، الفتی به‌وجود آمده و قرار است فرامرز قریبیان نقش برادر دیگر را بازی کند که تهیه‌کنندگان بنا به مصالح تجاری، فرخ ساجدی را جایگزین می‌کنند. بیگانه بیا که با هزینه اندک تولید شده از دوازدهم دی‌ماه در سینماهای مولن روژ، دیانا، مهتاب، کریستال، اسکار و برلیان به نمایش درمی‌آید و شکست می‌خورد؛ شکستی به‌موقع که باعث می‌شود درباره سازنده جوانش از فضای تب‌زده و روشنفکرانه کانون فیلم و سینمای هنری اروپا، فاصله بگیرد. بیگانه بیا با وجود شکست در گیشه، با استقبال گرم منتقدان مواجه می‌شود. پرویز دوایی نقد مثبتی بر فیلم می‌نویسد و به استعداد کیمیایی اشاره می‌کند. هوشنگ حسامی هم در روزنامه کیهان به تعریف از کار کیمیایی می‌پردازد. سال47 سینمایی‌نویسان خسته از فحاشی به فیلمفارسی، دنبال امیدهایی از کارگردان‌های جوان می‌گردند. بعد از«سه دیوانه» (جلال مقدم) و «شوهر آهو خانم»(داوود ملاپور)، بیگانه بیا گام سوم سینمای متفاوت ایران در سال 47 است؛ گامی برای رفتن به سمت سینمایی که نه «خشت و آیینه» باشد و نه «قهوه‌خانه قنبر». هر قدر سینمای جریان اصلی به این تجربه‌ها بی‌تفاوت است، مطبوعات به آنها توجه و علاقه مبذول می‌کند. شوهر آهو خانم شوری به‌پا می‌کند و با اقبال عمومی قابل تاملی مواجه می‌شود. سه دیوانه با وجود شکست در گیشه مورد توجه منتقدان قرار می‌گیرد و هوشنگ کاووسی برخلاف رویه معمولش برابر فیلم‌های ایرانی، فیلم جلال مقدم را تحسین می‌کند. دوایی در مقام مرشد کیمیایی را نصیحت می‌کند که برای فیلم بعدی سوژه‌ای ملموس‌تر انتخاب کند. در سالی که همه، حتی فردین به‌دنبال تفاوت و خرق عادت بودن هستند و در سالی که «سلطان قلب‌ها» فیلم مورد علاقه دوستداران «گنج قارون» است، شکست‌های سینمای روشنفکرانه هم نمی‌تواند جلوی نیاز به تغییر را بگیرد و تغییر هم گاهی می‌گیرد مثل سلطان قلب‌ها که بدون صدای ایرج (که جای خودش را به عارف داده) و بدون حرکات موزون فردینی و بدون «گنج قارون نمی‌خوام» می‌فروشد و مورد توجه مردم قرار می‌گیرد.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید