• سه شنبه 4 اردیبهشت 1403
  • الثُّلاثَاء 14 شوال 1445
  • 2024 Apr 23
سه شنبه 18 شهریور 1399
کد مطلب : 109472
+
-

رشدیه  پیشگام تأسیس آموزش نوین

رشدیه  پیشگام تأسیس آموزش نوین

امیر نعمتی لیمائی

میرزا حسن رشدیه در زمان حکمرانی قاجاریان می‌زیست؛ زمانی که دنیای غرب باشتاب در مسیر پیشرفت گام برمی‌داشت و ایران به سرعت در طریق انحطاط و ضعف. بسیاری از ایرانیان از مدت‌ها پیش و به‌ویژه از عهد جنگ‌های ایران و روس متوجه این مهم شده بودند. بسیاری از اندیشه‌ورزان ایرانی در پی درک چرایی و چگونگی دو مسیر متفاوت ایران و غرب و یافتن راه‌حل برای نجات ایران برآمده بودند. رشدیه در فضایی چنین می‌زیست و به‌تبع آن درد را می‌شناخت و دنبال درمان می­‌گشت. او چاره کار را در دگرگونی‌سازی روند آموزش دید؛ به‌عبارتی وی بالابردن فرهنگ عمومی را نوشدارویی برای زخم عقب‌ماندگی ایران یافت. مشهور است که وی پس از خواندن مطلبی در روزنامه «ثریا» درباره سوادآموزی عمومی در میان اروپاییان و بی‌سوادی عامه ایرانیان در پی آن شد که در این زمینه تحقیق کند. بدین‌­روی به خارج رفت؛ به عثمانی، استانبول، بیروت و حتی مصر و تفلیس. در این مناطق با مدارس نوینی که به تقلید از مدارس غربی ساخته شده بود، آشنایی یافت‌. روش‌های نوین آموزشی را هم آموخت و تصمیم به آن گرفت که به ایجاد مدارس نوین در ایران دست یازد‌. البته او نخستین مدرسه‌اش را خارج از مرزهای ایران و در ایروان برای مسلمان­‌زادگان تاسیس کرد. اما چند صباحی بعد در تبریز نخستین مدرسه به سبک جدید ایران را بنا نهاد.
رشدیه در وهله نخست یک فرهنگ‌­مرد بود و نه سیاستمدار. بدین ­سبب او خیلی به سیاست نمی­‌پرداخت، اما مخالفت‌های برخی سیاسیون وی را ناگزیر ‌می‌ساخت که کم و بیش درگیر آن شود. به‌عنوان نمونه امین‌السلطان، صدراعظم روزگار ناصری و مظفری با رشدیه مخالفت می‌کرد. رشدیه نیز علیه او اقدام متقابل می‌نمود. مثلاً با اخذ وام از روسیه تزاری مخالفت کرد‌. در وقایع مشروطیت نیز با نوشتن مقالات و شب‌نامه‌ها با مشروطه‌خواهان همکاری کرد‌. شاید حتی می‌توان رد پای شاگردان مدارس رشدیه را نیز در وقایع مشروطه  دید. مخالفان رشدیه را می‌توان به۲ دسته عمده تقسیم کرد: نخست سیاست‌ورزان وابسته به حکومت و آن دیگری قشری‌اندیشان متعصب یا همان جاهلان مقدس‌مآب. مخالفت سیاسیون عمدتاً به‌خاطر هراس از آموزه‌های نوینی بود که می‌توانست پایه‌های استبداد را متزلزل سازد. مخالف‌خوانی‌های مقدس‌مآبان هم به‌دلیل آن بود که گمان می‌­داشتند آموزه‌های نوین موجب تضعیف دین و باورهای مذهبی خواهد شد و بدین سبب او را متهم به ضدیت با دین کردند. تکفیر کردند، تبعید کردند و حتی مدارس او را تخریب و یا آتش ‌زدند. البته او بین سیاسیون و مذهبیون نیز طرفدارانی داشت. از میان رجال سیاسی، امین‌الدوله و از رجال مذهبی شیخ هادی نجم‌آبادی را می‌توان نام برد. درباره برخی گزاره‌ها، مبنی بر اعتقاد رشدیه به مسلک باب و یا گرایش بابیه نیز باید گفت تاکنون هیچ‌گونه سند و مدرکی که بتواند این اتهام نابه‌­جا و ناروا را اثبات دارد، پیدا نشده است. درحقیقت، اینگونه اتهامات در آن روزگار بیشتر ریشه در مخالف­‌خوانی­‌های جاهلان یا سوءاستفاده سیاست‌پیشگان داشت. بر عکس، شواهدی وجود دارد که اعتقاد او را که از خانواده­‌ای روحانی بود، به اسلام و مذهب شیعه آشکار می‌سازد. به­عنوان نمونه در کتاب «خاطرات رشدیه» موارد بسیاری می‌توان یافت که باورهای مذهبی وی را هویدا  می‌سازد. در ضمن فراموش نباید کرد که در مدارس او شرعیات نیز تدریس می‌­شد و کتاب «شرعیات ابتدایی» ازجمله آثاری است که به قلم او نگاشته شده است.

اول بهمن۱۳۲۳، مجله زبان یا زبان آموزگار با مدیریت جبار باغچه‌بان آغاز به‌کار کرد. زبان، ماهنامه‌ای با اندرونه اجتماعی و آموزشی بود. این نشریه وابسته به جبهه آزادی و مدیر مسئول آن آذر رهنما بود. برخی شماره‌های این مجله شامل صفحه‌هایی برای کودکان بود که در آنها باغچه‌بان با زبانی صمیمانه و ساده با کودکان سخن می‌گفت و برای آنان داستان می‌نوشت. برخی از زیباترین شعرهای باغچه‌بان همراه با تصویر و نمونه‌هایی از نخستین متون غیرداستانی به فارسی برای کودکان در این صفحه‌ها آمده است. مجله زبان تا سال۱۳۲۶ منتشر می‌شد.در نخستین شماره که مصادف شده بود تقریبا با چهلم حسن رشدیه عکس او در ابتدای مجله منتشر شده است.

این خبر را به اشتراک بگذارید