• پنج شنبه 30 فروردین 1403
  • الْخَمِيس 9 شوال 1445
  • 2024 Apr 18
دو شنبه 17 شهریور 1399
کد مطلب : 109377
+
-

متهمان آزار در برابر هیأت منصفه مجازی

نظرسنجی از 10فعال عرصه‌های اجتماعی، فرهنگی و حقوقی درباره تأثیر افشاگری‌های مجازی بر جامعه

شبنم سیدمجیدی- سمیرا مصطفی نژاد- نگار حسینخانی- روزنامه‌نگار

این روزها نام‌های بسیاری را می‌شنویم؛ نام‌های آشنا و ناآشنایی که در فضای مجازی به آزارهای جنسی متهم می‌شوند. گاهی تکذیب و رد ادعاها در پی این افشاگری‌ها می‌آیند و در سایه سکوت بعضی دیگر، داستان غمبار تعرض‌های جنسی همچنان ادامه دارد. پلیس در یک مورد، یکی از متهمان را که زنان بسیاری او را به تجاوز متهم کرده بودند، دستگیر کرد. اما در بقیه موارد از سوی دستگاه قضا هیچ‌گونه واکنشی را ندیده‌ایم. این افشاگری‌ها علاوه بر آثار مثبتی که به‌جا می‌گذارد و می‌تواند حریم امن متجاوزان را از بین ببرد، مثل یک شمشیر دو لبه عمل می‌کند. محاکمه و صدور حکم برای افراد در یک دادگاه غیررسمی مجازی آثار منفی دیگری نیز به‌جا خواهد گذاشت. ما درنظرسنجی از 10فعال عرصه‌های اجتماعی، فرهنگی و حقوقی به تأثیر این افشاگری‌ها بر جامعه از ابعاد گوناگون پرداخته‌ایم؛ اینکه جنبش‌های این چنینی چه تأثیرات مثبت و منفی خواهد داشت و چطور باید هدایت شود؟

افراد نمی‌توانند در فضای مجازی، قانون را در دست بگیرند
دکتر حسین میرمحمدصادقی-حقوق‌دان


افشاگری‌ها در مورد تعرضات، تجاوزها و آزارهای جنسی در فضای مجازی، ممکن است باعث تغییرات خوبی در فضای واقعی شود ولی به‌طور کل معتقدم این موارد باید از طریق سیستم قضایی پیگیری شود. در فضای مجازی می‌توان به خانواده‌ها و افراد در مورد مسئله تجاوز، شیوه برخورد با قربانیان و قوانین و مجازات‌های مربوط به آن صحبت و فرهنگسازی کرد اما نباید نام افراد به اتهام تجاوز قبل از صدور حکم قطعی برده شود.
در قوانین ما، اصل بر برائت است و درصورت اثبات بی‌گناهی، دیگر برای آبروی‌رفته نمی‌توان کاری کرد. مسئله اصلی این است که شیوه برخوردهای قضایی با چنین مواردی تسهیل شود، همچنین شرایط فرهنگی فراهم و به قربانیان اطمینان‌خاطر داده شود که بتوانند بدون ترس و واهمه شکایت خود را مطرح کنند، پرونده تشکیل دهند و به سرعت هم به آن رسیدگی شود.
 کشاندن مسئله به شبکه‌های اجتماعی، بستر را برای اخاذی یا تسویه‌حساب‌های شخصی فراهم می‌کند. فضای پلیس و سیستم قضایی خیلی مردانه است و خانم‌هایی که در اینگونه موارد می‌خواهند شکایت کنند، فضا را نامانوس می‌بینند. شاید حضور قضات زن، افسران زن، بازپرسان و دادیاران زن بتواند احساس آرامش را برای طرح شکایت به زنان بدهد.
همچنین دستگاه قضا باید شکایت‌ها را جدی بگیرد تا اعتماد مردم جلب شود. بعد از طی مراحل قانونی، درصورت لزوم، فراخوانی داده شود تا قربانیان احتمالی دیگر نیز شکایت خود را به پلیس مطرح کنند. خود افراد نمی‌توانند قانون را در دست بگیرند و از طریق فضای مجازی یارگیری کنند. البته اثبات ادعاهای مربوط به تجاوز در دادگاه می‌تواند دشوار باشد اما با ایجاد علم برای قاضی می‌توان این شکایت‌ها را به نتیجه رساند. معتقدم قوانین ما در این زمینه کمبود و خلأ ندارد. مسئله اساسی، تسهیل روندهای قانونی، فرهنگسازی و ایجاد شرایط امن، برای قربانیان است تا طرح شکایت کنند.

به فرموده یا خودجوش
احمد طالبی‌نژاد-منتقد سینما

مقوله آزار جنسی در تاریخ بشر سابقه‌ای دیرینه‌ دارد. اما اینکه در این شرایط ناگهان مسئله آزار جنسی مطرح می‌شود و توفان توییتری راه می‌افتد، کمی مشکوک به‌نظر می‌رسد. یکی از متهمان، هنرمند مطرحی در ایران است. به‌نظرم این توییت‌ها با حساب و کتاب خاصی نوشته می‌شوند. این را می‌دانیم که آزار جنسی تنها معطوف به هنرمندان و اهل فرهنگ نیست. از سویی این حرکت بیشتر به فرموده به‌نظر می‌رسد تا حرکتی خودجوش. اگر در اروپا و آمریکا ماجرای «me too» راه افتاد براساس قانون حاکم در آن جوامع، مجازات‌هایی درنظر گرفته شد که فرد خاطی را به سزای عمل خود ‌برساند.
اما در اوضاع کنونی کشور، آیا پا گرفتن چنین جنبش‌هایی درست و نتیجه‌بخش است؟ آیا امکان این وجود دارد که در جامعه‌ای چون ما، مدعیان آزاردیده به راحتی بتوانند اقرار کنند؟ منکر امکان چنین وضعیتی نیستم، اما نباید به مطامعی که این افراد از آن بی‌نصیب نخواهند بود هم نظر کرد؛ شهرت، بهانه‌ای برای مهاجرت و... باشد. شرم شرقی ما کمی با وضعیت موجود غریب است. این اتهام‌ها در تاریخ سینما از وودی‌آلن تا پولانسکی و... وجود داشته، اما هیچ‌گاه باعث حذف این هنرمندان نشده است. بی‌شک بنا بر قانون این افراد باید مجازات شوند، اما شخصیت هنری این افراد را نمی‌توان با ضعف اخلاقی‌شان نادیده گرفت. هم‌اکنون اتهام به یکی از هنرمندان بزرگ وارد شده و این نگرانی وجود دارد که نکند توطئه‌ای در میان باشد تا چهره هنری او مخدوش شود. به‌نظرم این ماجرا دوطرفه است.
فرهنگ و هنر جریانی نیست که با چنین اتفاقاتی متوقف شود. حتی جنگ هم این جریان را متوقف نکرد. اما اینکه اهالی فرهنگ و هنر از این پس آسیب‌پذیرتر خواهند بود واقعیت است. به‌نظرم فیلم خوبی از این سناریوی نوشته‌شده ساخته نخواهد شد.

تغییر قوانین در مورد زنان دور از ذهن نیست
دکتر وحید جلایی-وکیل پایه‌یک دادگستری و مدرس دانشگاه

تغییرات در دستگاه قضایی و قوانین می‌تواند ایجاد شود اما این اتفاق بسیار کند خواهد بود و به مسائل بسیاری وابستگی دارد. افشاگری‌ها در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی قطعاً تأثیرگذار است؛ چرا که مخاطب اصلی علم حقوق، جامعه است. حتی در نظام‌های حقوقی مثل نظام ما که مبانی آن شرعی است، باز هم جامعه در آن مطرح است. در گذشته هم دیده‌ایم با شکل‌گیری مطالبه عمومی در مورد برخی قوانین، به مرور زمان، قانونگذار مجبور به تغییر آنها شده است. طرح مسائل از سوی عموم مردم می‌تواند باعث هشیاری قانونگذار شود و دستگاه قضایی را حساس‌تر کند تا به این موضوعات دقیق‌تر رسیدگی شود. حتی ممکن است در نحوه رسیدگی به این شکایات تغییر ایجاد و در مورد الزام به رعایت حتمی متن قانون منعطف‌تر عمل شود. یکی از مشکلات اساسی در رسیدگی به موضوع تجاوز، توجه زیاد به ادله شاکی و کافی‌بودن آنهاست و همچنین اینکه این ادله محصور به مواردی مثل وجود شاهد، اس‌ام‌اس یا دوربین مدار بسته و... است. همین موضوع باعث می‌شود اثبات آن در بعضی موارد، بسیار سخت باشد. ولی وقتی موضوع در سطح گسترده مطرح شود و افراد متعددی یک نفر را متهم کنند، قطعاً‌ نحوه رسیدگی متفاوت خواهد بود و شاید بتوان از ادله جدیدی استفاده کرد. فردی که به‌خاطر افشاگری‌ها در فضای مجازی دستگیر شد، ممکن است در نهایت تبرئه شود. مشخص نیست. ولی همین که دستگاه قضا خودش را مسئول دانست که وارد این موضوع شود نشان می‌دهد که طرح این مسائل به شکل عمومی می‌تواند در مواردی موفق عمل کند. هر چند تغییر قوانین در مورد زنان یا تصویب قوانین جدید برای جلوگیری از خشونت علیه آنها بسیار کند و سخت خواهد بود ولی دور از ذهن نیست.

افشاگری‌ها؛ زنگ خطری برای خاطی و قربانی
شهلا اعزازی-جامعه‌شناس

 اینکه قربانیان پس از مدت‌ها تصمیم به صحبت‌کردن گرفته‌اند نوعی آگاهی است؛ آگاهی به اینکه آنها مقصر آنچه رخ داده، نبوده‌اند بلکه مقصر فرد متجاوز است. جای تعجب دارد که اسامی افشاشده به افرادی در سطوح بالای جامعه و قشر روشنفکر تعلق دارد. این شکل از افشاگری توسط قربانیان، مستلزم نوعی شجاعت و به جان‌خریدن مسائلی است که در حاشیه رخ خواهند داد. اما امیدوارم این جنبش برای کسانی که دختران را بی‌پناه و صرفا ابزاری جنسی درنظر می‌گیرند که هرکار که بخواهند می‌توانند با آنها انجام دهند درس عبرتی باشد؛‌ افرادی که به‌دلیل معذورات فراوانی که برای زنان در جامعه وجود دارد بدون هیچ احساس نگرانی به کارهای خود ادامه می‌دهند. این تأثیری است که چنین جنبشی می‌تواند داشته باشد. چنین رویدادی برای دیگرانی که ممکن است در معرض خطر یا تنها نظاره‌گر باشند نوعی زنگ خطر خواهد بود تا بدانند چنین اتفاق‌هایی برخلاف میل دختران و زنان رخ می‌دهد و آنقدر که تصور می‌شود همه‌چیز خیر و خوش نیست. شاید بتوان افشاگری‌ها را نوعی آموزش هم درنظر گرفت اما واقعیت این است که آموزش‌ها باید از دوران کودکی و از درون خانواده شروع شود.

نیاز به نهادسازی از سوی هنرمندان
حسن بنیانیان- عضو شورای‌عالی انقلاب فرهنگی


اصولا هر نوع فسادی که روی هر گروهی که در حوزه تخصصی فعال هستند، تأثیر منفی بگذارد، آسیب به همه اقشار آن گروه وارد خواهد شد. مثلا در کرونا به واسطه فداکاری بخشی از پزشکان و پرستاران احترام و شأنی برای کل نظام پزشکی ایجاد شد که حتی پزشکان و جراحان زیبایی نیز از آن منزلت بهره‌مند می‌شوند، درحالی‌که ممکن است نقشی در مبارزه با کرونا نداشته باشند. وقتی بعضی هنرمندان مرزهای اخلاقی را می‌شکنند، آسیب آن به کل جامعه هنرمندی کشور می‌رسد. آسیب‌ها گاهی آثار کوتاه‌مدت و گاهی بلندمدت دارد. مثلا خانواده‌ها ممکن است از ورود بچه‌هایشان به این عرصه جلوگیری ‌کنند و بخشی از استعدادهای جامعه از این عرصه دور خواهند شد. اما آیا این افشاگری‌ها صحیح است؟ آیا شفاف‌سازی در هر عرصه‌ای مفید است؟ گاهی پرداخت هیجان‌زده درباره موضوعی ده‌ها برابر ماجرا را از واقعیت بزرگ‌تر می‌کند. هنرمندان باید نهادسازی‌هایی برای جلوگیری از این جریان انجام دهند. هنرمند بیش از اینکه به انتظارات نخبگان جامعه احتیاج داشته باشد، به تأیید مردمی نیاز دارد، مگر اینکه به رشد و بلوغ رسیده و تأیید را از هنرمندان و نخبگان بگیرد. هنرمند چون معروف است، این فساد هم معروف می‌شود. اگر نه در همه اقشار وجود دارد. اگر بخواهیم در جامعه فساد کم شود باید مجموعه‌ای از کارها انجام شود؛ ازدواج آسان و... .

فرار از  پنهان‌کاری
اعظم کیان‌افراز-ناشر و سخنگوی انجمن صنفی زنان ناشر

مهم‌ترین وجه این جنبش، آگاهی‌بخشی به جامعه است. آزارگری جنسی نه‌تنها در جامعه فرهنگی و هنری که در همه عرصه‌ها وجود دارد. اما به شخصه بارها نویسندگان زنی را ملاقات کرده‌ام که همکاری با زنان ناشر را به مردان ترجیح داده و اعلام می‌کنند گاه عطای انتشار اثرشان را به لقایش بخشیده‌اند. آزارهای جنسی ابعاد و اشکال متفاوتی دارد و در اغلب مواقع به خشونت منتهی می‌شود. در کشور ما نیز بخشی از محدودیت‌ها، این وضعیت را بغرنج‌تر کرده است. پنهان‌کردن این مسئله نیز بحران به‌وجود آمده را بدتر کرده و حالا به شکلی دیگر خود را نمایان می‌کند. به‌نظرم این افشاگری‌ها اتفاق خوشایندی است زیرا در درجه نخست سطح آگاهی جامعه را بالا برده و از سویی این خطر را برای افراد متجاوز ایجاد می‌کند تا به راحتی حقوق دیگران را تضییع نکنند. سکوت این سال‌ها وضعیت را به‌گونه‌ای کرده بود که متجاوزان از آن استفاده می‌کردند. این وضعیت در قشر فرهنگی هم آسیب‌هایی به همراه داشت. حالا فرد متجاوز می‌داند که جامعه در برابر هر نوع ضایع‌شدن حقش سکوت نخواهد کرد. به‌نظرم شرایط باید از سوی قوه قضاییه به‌گونه‌ای فراهم شود که ظالم سریع‌تر به سزایش رسیده و از فرد آسیب‌دیده حمایت شود. چون آوردن شاهد و ایجاد مستندات بعد از سال‌ها مقدور و ممکن نیست و همین بی‌توجهی به آسیب‌دیده دست متجاوز را برای سوء‌استفاده‌های بعدی بازتر خواهد گذاشت.

نابودی حریم امن متجاوزان
نادر صادقیان-جامعه‌شناس

با چنین جرائمی باید با سازوکارهای مختلفی مقابله شود که یکی از مؤثرترین آنها همین شکل از افشاگری‌ است. ترس از افشای این حقایق به نفع مجرم و متخلف خواهد بود. اینکه قربانیان از ترس آبرو و دیگر دلایل بخواهند چشم بر حقایق ببندند، یعنی میدان‌دادن به متجاوزان. اگر این کار قبحی دارد قبح عمل مجرمانه است. دستگاه‌های ذی‌ربط باید برخورد ویژه‌ و خارج از روال مرسوم با این جرائم داشته باشند. اشتهار، ارتباطی به اخلاق ندارد. این باور باید شکسته شود. زمانی که ناسالم‌بودن بعضی از فضاها در جامعه افشا شود، افراد بیمار و مجرم خود را کنترل می‌کنند و افرادی که در معرض قربانی‌شدن هستند نیز هشیارانه‌تر عمل خواهند کرد. نکته مهم دیگر آموزش‌دادن است؛ آموزشی که در جامعه ما به یک تابوی کاذب تبدیل شده و برای مجرمان حریمی امن به‌وجود آورده است. باید به افراد از دوران کودکی در مورد این مسائل آموزش داده شود. درمجموع باور دارم این موجی که به راه افتاده می‌تواند تأثیر بازدارنده قابل توجهی در جامعه داشته باشد و نباید جلوی آن گرفته شود. برخورد سریع، قاطع و بدون ملاحظه دستگاه‌های ذی‌ربط نیز می‌تواند در ایجاد خود‌کنترلی و همچنین آگاهی و هشیاری در جامعه تأثیرگذار باشد.

ایجاد برجستگی ادراکی در توده مردم
علیرضا شریفی یزدی-جامعه‌شناس

اتفاقی که اخیرا در ایران افتاده جنبشی است که از سال‌ها پیش در جهان آغاز شده و آنچه ما امروز در ایران شاهد آن هستیم طبیعتا تأثیر رسانه است. این اتفاق‌ها به‌صورت سنتی در جامعه ایران جزو رازهای مگو بوده‌اند و به چند دلیل افشا نمی‌شده‌اند؛ اول به‌دلیل بالابودن نظارت اجتماعی که افراد را از خودافشاگری بر حذر می‌داشته است. دوم اینکه در کشور ما گروهی معتقدند بیان این رویداد‌ها می‌تواند نوعی اشاعه فحشا باشد. از نظر من حداقل تأثیر این شکل از افشاگری ایجاد برجستگی ادراکی برای توده مردم و مسئولین است و از چنین رویداد‌هایی حساسیت‌زدایی می‌کند که این اتفاق خوبی است. اما مکانیزمی که برای افشاگری مورد استفاده قرار دارد، چندان تأثیرگذار نیست و نمی‌تواند از تجاوز جلوگیری کند. با استفاده از مکانیزمی هماهنگ با فرهنگ خودی می‌توان بهتر عمل کرد؛ مکانیزمی که به کمک آن قربانیان بتوانند بدون ترس از انتقام‌جویی متجاوزان و بدون نگرانی از افشای هویتشان به مراکزی خاص مراجعه کرده و طرح شکایت کنند و قوه قضاییه نیز بلافاصله به شکایت‌ها رسیدگی کند. ایجاد چنین سازوکاری برخلاف این شکل از خودابرازگری افراط‌گونه که اکنون در جامعه پا گرفته است، می‌تواند از میزان وقوع تجاوز و تعرض بکاهد.

تابوشکنی مثبت در جامعه
شهره قمرفلاح-جامعه‌شناس

این جنبش از۲ نظر فردی و اجتماعی می‌تواند تأثیر مثبت داشته باشد. از نظر اجتماعی، وقتی قربانی، تعرض و تجاوز تجربه ‌خود را در جامعه‌ای مانند ایران به زبان می‌آورد، نوعی تابوشکنی انجام داده است. به این شکل اجتماع به آسیب‌های نهانی که در عمقش وجود دارد پی خواهد برد. مسئولان اجتماعی یا مردم مجبور به مدیریت جریان می‌شوند و راهکارهایی برای محافظت از افراد ایجاد می‌کنند. از نظر فردی نیز افراد، به‌ویژه نسل‌های آینده دانایی لازم برای مدیریت خود را به‌دست خواهند آورد تا از بروز چنین جرائمی جلوگیری  و از خود در برابر آن محافظت کنند و یا بدون ترس درباره آن سخن بگویند. ابراز و به زبان‌آوردن آنچه بر قربانی گذشته، علاوه بر ایجاد اعتماد به‌نفس در او می‌تواند تا حدودی گره‌های روانی ایجاد شده را نیز باز کند. این شکل از تابوشکنی اتفاق خوبی است و باعث ایجاد روحیه مطالبه‌گری در افراد خواهد شد. اما هم‌زمان خطری اخلاقی نیز به همراه دارد؛ اینکه امکان تفکیک دروغ و واقعیت در چنین شرایطی بسیار دشوار می‌شود. البته روایت جمعی قربانیان درباره یک فرد می‌تواند به اثبات گناهکاربودن مجرم کمک کند. اما تک‌روایت‌ها باید با دقت بیشتری مورد بررسی قرار گیرند.




 

این خبر را به اشتراک بگذارید