• شنبه 1 اردیبهشت 1403
  • السَّبْت 11 شوال 1445
  • 2024 Apr 20
شنبه 15 شهریور 1399
کد مطلب : 109183
+
-

ته‌سواد

صدای نامه‌نگاری‌ پیشه‌وری بااستالین هنوز در تاریخ بلند است

نثر
ته‌سواد


علی‌اکبر شیروانی 

1320سال پرغوغای ایران بود با تبعید رضاخان قلدر و آزادی نسبی قلم. زمانه به‌کام کسانی شد که سال‌ها بدن و قلم حبس کرده بودند و جعفر پیشه‌وری هم دیوار محبس دیده بود و هم چشم به رفیق استالین داشت. پیشه‌وری که صدای نامه‌نگاری‌اش با استالین هنوز در تاریخ بلند است، 1320 و اندکی پس از آزادی از زندان یادداشت‌هایش را در روزنامه منتشر کرد. پیشه‌وری نه سودای سواد داشت و نه ادعای روشنفکری و در شروع اقرار می‌کرد. مشاهداتش را می‌نویسد اما نمونه نثرش در آثار دیگرانی که دل در گرو حزب داشتند مشاهده می‌شود و بعید است همه‌‌چیز حاصل اتفاق باشد. پسند زبانی پیشه‌وری زبان توده بود و آشکارا تلاش می‌کرد به زبان مردم  بنویسد و نه زبان محاوره و گفتار. مجموعه‌ای از باید و نبایدها، نثر مقطع و کوتاه، جزیی‌نگری و تلفیق واژه‌هایی به‌اصطلاح سیاه با دعوت به مبارزه و امید، میراث پیشه‌وری است و توده‌نویسان.
«من از ساکنین کریدر هفت زندان مرکزی بودم. علاوه از توقیف‌گاه نمره 2در کریدرهای 2 و 4 و 7زندانی مرکزی نیز زندگی کرده‌ام. این کریدرها قعر سیاستگاه رژیم سابق بود. ما مهم‌ترین زندانیان سیاسی شمرده می‌شدیم. حتی تیمورتاش و وزیر جنگ (سردار اسعد) و سایر متهمین دولتی را جرأت نکردند نزد ما بیاورند. هرگونه فشار و سختی که بالا و پایین رژیم پلیسی صادر می‌شد هدفش ما بودیم. هر مأمور جدیدی که برای زندان تعیین می‌کردند شانس و طالع خود را روی سرنوشت ما امتحان می‌کرد و هیچ‌کدام از کارمندان اداره سیاسی بدون دخالت در کار ما پیشرفتی نکرده، مقام و درجه به‌دست نیاورد. راسخ، رئیس زندان، به سرهنگ گیگو گفته بود: پشت این درها پنجه‌های خونین زده شده، من چطور می‌توانم به آنها نزدیک شده با آن حرف بزنم. بدین منوال به واسطه اسم سیاسی که رویمان گذاشته بودند در تمام دوره زندان برای عده‌ای از پلیس و زندانی دکان شده بودیم».
 

این خبر را به اشتراک بگذارید