• سه شنبه 4 اردیبهشت 1403
  • الثُّلاثَاء 14 شوال 1445
  • 2024 Apr 23
پنج شنبه 6 شهریور 1399
کد مطلب : 108693
+
-

گفت‌وگو با رضا صادقی، خواننده نام‌آشنایی که نامش با محرم و عزاداری‌های جنوب گره خورده‌است

از هشت‌سالگی برای امام حسین ع خوانده‌ام

از هشت‌سالگی برای امام حسین ع خوانده‌ام

پرنیان سلطانی

خواننده مطرح و صدالبته محبوب سبک پاپ است، اما اگر بگوییم به همان اندازه یا حتی بیشتر از توانی که صرف تولید آهنگ‌های حوزه تخصصی‌اش می‌کند، دغدغه خواندن از امام‌حسین(ع) و واقعه کربلا را دارد، بیراه نگفته‌ایم. قطعه‌های پرتعداد و ماندگارش در رثای شهدای دشت کربلا همچون «قرص‌ماه خونی»، «امیر کائنات»، «خواهر تنها»، «مرثیه»، «رنگ بارون» و... گواه این ادعاست. «رضا صادقی» را می‌گوییم؛ خواننده نام‌آشنایی که بیان ارادتش به سالار شهیدان و یاران وفادارش فقط به تولید قطعات محرمی و عاشورایی خلاصه نمی‌شود. سال‌های سال است که در ماه محرم، به‌ویژه در روزهای تاسوعا و عاشورا او را در قالب یک مرثیه‌خوان می‌بینیم که در جمع بچه‌محل‌هایش در بندرعباس از مردی می‌گوید که برایش اسوه تفکر، باور و اراده است. در شب‌هایی که صدای گرم این خواننده جنوبی را در تیتراژ آغازین برنامه «با حسین(ع) حرف بزن» از شبکه نسیم می‌شنویم، با او همکلام شدیم تا برایمان از تعهد قلبی‌اش برای مرثیه‌خوانی و ساخت قطعات محرمی و عاشورایی بگوید.


  اگر موافق باشید برای شروع از مراسم هر ساله‌تان در بندرعباس بپرسیم. چه انگیزه‌ای باعث می‌شود نزدیک به 30سال،‌ماه محرم خودتان را به محله «شیر اول» بندرعباس برسانید و در جمع بچه‌های محله پدری‌تان مرثیه‌خوانی کنید؟
من از کودکی به‌خاطر خانواده‌ای که در آن بزرگ شدم، یک تعهد قلبی نسبت به این موضوع دارم. ضمن اینکه نگاه به مرثیه در این نقطه از جغرافیا، یک نگاه قدرتمندانه است. در واقع مرثیه‌خوانی در جنوب به‌نوعی رجزخوانی است. آنجا کمتر بحث اشک و گریه مطرح است و بیشتر به رشادت‌های آدم‌های حاضر در کربلا پرداخته می‌شود. این شکل عزاداری همیشه برای من دلنشین بوده. برای همین سال‌هاست که برای کسب افتخار و عزت خودم به جنوب می‌روم و در محله پدری‌ام از مردی می‌خوانم که برایم الگوی تفکر، باور و اراده است.
  امسال هم برنامه سفر به بندرعباس و شرکت در مراسم روزهای تاسوعا و عاشورا را دارید یا کرونا برنامه امسال‌تان را تغییر داده؟
امسال به تبع پیروی از همان مرد بزرگی که همواره برایم الگوی تفکر، اندیشه و عقلانیت بوده، به بندرعباس نمی‌روم و سعی می‌کنم این ماجرا را در خلوت خودم پیش‌ببرم؛ چرا که هم سلامتی آدم‌هایی که دوست‌شان دارم برایم مهم است و هم سلامتی خودم که بتوانم سرپا باشم و سال بعد با توان و قدرت هر چه بیشتر کم‌سعادتی امسال را جبران کنم. البته این نظر من است و امیدوارم همه افرادی که این گفت‌وگو را می‌خوانند، در عزاداری‌های این شب‌ها جوانب احتیاط را رعایت کنند؛ فقط به این خاطر که همه با هم بتوانیم سال‌های بعد عزاداری سالار شهیدان را شکوهمندانه‌تر و قدرتمندتر برگزار کنیم.
  خواندن از امام‌حسین(ع) و گفتن از واقعه کربلا موضوعی است که خواننده‌های بسیاری به آن پرداخته‌اند. اما بی‌شک شما به‌طور ویژه‌ای آن را در برنامه‌تان قرار‌داده‌اید. چقدر برای تولید این آثار احساس وظیفه می‌کنید؟
حسین(ع) برای من باور قدرت است، باور اندیشه و اراده. من در مسیر دستیابی به شعور این مفاهیم هستم و دغدغه‌ام این است با کاری که بلدم، این مفاهیم و موضوعات را به نسل جوان هم انتقال بدهم؛ نسلی که برای فاصله‌گرفتنش از این فضا، متأسفانه با تبلیغات زیادی مواجه است. من فکر می‌کنم دوستان و همکارانم که در بحث موسیقایی، کارهای محرمی و عاشورایی ارائه می‌دهند، عمدتا با همین ایده و عقیده کار را پیش می‌برند.
  چطور فضای موسیقی‌تان را محرمی می‌کنید، بدون اینکه تبدیل به نوحه‌خوانی شود؟
ببینید در گام اول همه سعی من این است که مضمون کارهایم را از غم و اشک و ماتم صرف دور نگه‌دارم. بیشتر سعی می‌کنم نگاه یک ارادتمند به این مرد بزرگ را در کارهایم القا کنم و از رشادت‌ها و دلیری‌های امام‌حسین(ع) و خانواده‌اش بگویم. در بعد فنی و موسیقایی کار هم به‌دنبال یک موسیقی مستقل هستم. چون معتقدم برای اثرگذاری یک کار آیینی، خود موسیقی هم باید حرفی برای گفتن داشته باشد؛ به‌عنوان مثال وقتی دوستان مسیحی می‌خواهند از حضرت مسیح(ع) بگویند، موسیقی‌شان دچار یک اتفاق موسیقایی شیک و بسیار عالی است و اتفاقا با همین موسیقی می‌توانند یک سری از افراد را جذب کارشان کرده و پای مفاهیمی که مدنظرشان هست، بنشانند. من هم همیشه تلاشم همین بوده؛ همواره تلاش کرده‌ام که وقتی قرار است از امام‌حسین(ع) و نگاه و نگرشم در مورد این مرد بزرگ بگویم، موسیقی‌ام به سمت نوحه‌خوانی نرود و فضای متفاوتی داشته باشد. البته که من خودم کاری هم به نام «مرثیه» دارم که درواقع مرثیه‌خوانی است و آن را فقط با صدای سینه‌زنی خوانده‌ام. اما وقتی قرار است کاری ساخته، آهنگسازی و تنظیم شود، همیشه به این موضوع فکر می‌کنم که قرار است این کار را آدم‌هایی بشنوند که شاید هیچ شناختی از امام‌حسین(ع) ندارند. بنابراین باید کار را به‌گونه‌ای بسازم که بتواند در این افراد یک کنجکاوی ایجاد کند تا بروند و به اصل قصه برسند.
  مخاطب این نوع کارهایتان بیشتر چه کسانی هستند؟ تا به حال بازخوردی درباره آثار محرمی‌تان از مردم گرفته‌اید؟
خوشبختانه مخاطب‌های خیلی متفاوتی دیده‌ام. حتی افرادی را دیده‌ام که به‌طور جدی این کارها را دنبال می‌کنند، درحالی‌که اصلا هیچ قرابتی با این موضوع ندارند. دیدن این آدم‌ها باعث می‌شود به این باور برسم که می‌توانم در حد و اندازه خودم، در حد یک ذره حتی کاری انجام بدهم که خودم حس کنم توانسته اثری ایجاد کند و این حس واقعا دلنشین و زیبایی است.
  امسال هم یک کار محرمی برای برنامه تلویزیونی «با حسین(ع) حرف بزن» خوانده‌اید. کمی برایمان درباره این کار توضیح می‌دهید؟
من امسال 2کار برای محرم آماده کرده‌ام که یکی همین تیتراژ برنامه «با حسین(ع) حرف بزن» است. شعر این کار را «سید حسین متولیان» گفته، آهنگسازی‌اش را خودم انجام دادم و تنظیم آن با «شعیب عرب» بوده. یک کار دیگر هم تولیدی حوزه هنری است که آهنگسازی و تنظیم آن را دکتر «چراغعلی» انجام داده و ظرف همین یکی،‌دو روزه تقدیم مردم خواهد شد.
  به‌نظرتان این نوع موسیقی که شما و برخی از همکاران‌تان تولید می‌کنید، چقدر توانسته جوان‌ترها را جذب برنامه‌های محرمی کند؟
زیاد به این موضوع فکر نکرده‌ام. همین که یک جوان با گوش کردن به این کارها کنجکاو شود و به‌دنبال 2تا کتاب برود، کافی است. خود من در نوجوانی یک جمله از حضرت زینب(س) شنیدم که درباره واقعه عاشورا گفته بود: «ما رایت الا جمیلا؛ چیزی جز زیبایی ندیدم.» همین یک جمله کافی بود تا من را به مسیر درک حقیقت واقعه کربلا هدایت کند. برای همین من موفقیت کارهای موسیقایی از این دست را در همین می‌بینم که بتوانند تلنگری ایجاد کنند، که بتوانند سؤالی ایجاد کنند و افراد را به‌دنبال پاسخی مناسب به دنیای اصل واقعه بکشانند. اگر بچه حسینی باشیم، خودمان به‌دنبال درک حقیقت وجودی این مرد بزرگ می‌رویم و این قطعا ارزشمندتر است.
  برای شما ساختن و اجرای کارهای آیینی چه تفاوتی با کارهای دیگرتان دارد؟
چون من از کودکی درگیر این ماجرا بودم، این مدل کارها را خیلی بهتر لمس می‌کنم. عمده‌ترین تفاوت کارهای آیینی با دیگر کارها برایم همین است. البته که سختی به‌مراتب بیشتری هم دارد. چون باید چیزی بنویسم که هم در خور آن واقعه بزرگ باشد، هم تفکر خودم را دربربگیرد و بتواند آدم‌ها را به حقیقت این ماجرا نزدیک کند. خیلی باید مواظب باشم چیزی بنویسم که از ‌شأن روز واقعه کم نکند و در عین حال به کسی اجازه جسارت به ساحت مقدس امام‌حسین(ع) و یارانش را ندهد. البته هر کاری منتقدان خودش را دارد و اصلا منظورم این نیست که کاری که ارائه می‌دهم، بی‌عیب و نقص است. منظورم نشان دادن اهمیت ماجراست که باعث می‌شود کار در عین حال که برایم بسیار ملموس و قابل‌درک است، سخت هم باشد.
  صحبت از فضای حاکم در عزاداری‌های محرم شد. کمی هم برایمان درباره انتخاب ترانه و موسیقی محرمی مناسب توضیح می‌دهید؟ به‌نظرتان دلیل اینکه چند سالی است ترانه‌ها و موزیک‌های نامناسبی در عزاداری‌ها می‌شنویم، چیست؟
ببینید انتخاب ترانه و موسیقی محرمی باید یک انتخاب کاملا حرفه‌ای باشد و اگر غیر از این باشد، نتیجه‌اش می‌شود همین آثار نامناسبی که گاهی در این سال‌ها به گوش‌مان خورده‌اند. اینکه ما بیاییم روی یک نوحه، آهنگ بگذاریم، کار خاصی انجام نداده‌ایم. ما اگر می‌خواهیم به‌معنای واقعی کلمه کاری آیینی انجام بدهیم، باید مضمونی ارزشمند انتخاب کرده و بعد آن را در یک قالب مناسب هنری ارائه بدهیم. و این واقعا کار سختی است. به‌ویژه در حوزه موسیقی که موسیقی باید در عین حال که در ‌شأن این جریان است، موزیکالیته و فضاسازی‌های درست و حرفه‌ای هم داشته باشد. شما موسیقی فیلم «مصایب مسیح» را گوش کنید؛ در عین احساساتی که دارد، به موزیکالیته هم طوری پرداخته شده که مخاطب را هم به لحاظ احساسی و هم به لحاظ فنی درگیر کار می‌کند. ما هم نباید از این قصه فارغ باشیم؛ چرا که قطعا با تولید آثار فاخر در این حوزه، به‌راحتی می‌توان کارهای نامناسب را کنار زد و به جوان‌ها خوراک مناسب داد.

  خاطره‌ای از محرم در دوران کودکی‌تان دارید که برایتان خیلی پررنگ باشد؟
از دوران کودکی‌ام که خاطره زیاد دارم. اما شاید شیرین‌ترین خاطره‌ام مربوط به 8سالگی‌ام باشد. زمانی که پدرم من را بغل کرد و روی میز وسط عزاداری گذاشت و من برای نخستین بار در آن حال و هوای بچگی‌ام برای امام‌حسین(ع) خواندم. من خاطره آن روز، حیاط خاکی مسجد و عزادارانی که دور میز حلقه زده و عزاداری می‌کردند را هیچ‌وقت فراموش نمی‌کنم.
  در پایان اگر صحبتی با مخاطب‌هایمان دارید، به‌ویژه در این روزها و شب‌های خاص، بفرمایید.
در این شب‌ها دعا می‌کنم همه ما بیشتر از آنکه درگیر شور حسینی باشیم، دچار شعور حسینی باشیم و روزی برسد که آگاهی ما از این مرد بزرگ بیشتر از عزاداری‌مان باشد. به‌نظر من جمله «ما رایت الا جمیلا» کد بسیار مناسبی برای دنبال کردن اصل قصه کربلاست و امیدوارم هیچ کدام از ما هیچ‌وقت این کد را رها نکنیم. به امید اینکه خود آقا امام‌حسین(ع) با همه آبرویی که نزد خدا و همه مهری که به دوستدارانش دارد، واسطه‌ای شود تا خدا با لبخند و مهربانی‌اش همه مردم سرزمینم را همیشه سلامت بدارد.

این خبر را به اشتراک بگذارید