• چهار شنبه 5 اردیبهشت 1403
  • الأرْبِعَاء 15 شوال 1445
  • 2024 Apr 24
سه شنبه 4 شهریور 1399
کد مطلب : 108534
+
-

عاقبت گنج‌های نابرده رنج

مروری بر شیوه‌های کلاهبرداری براساس وعده یافتن گنج

عاقبت گنج‌های نابرده رنج


سمیرا رحیمی ـ روزنامه‌نگار


داستان پیدا کردن گنج توسط فردی ساده‌دل را همه یک‌بار در زندگی شنیده‌اند. خلاصه یک نفر از کسی شنیده که مرد یا زنی فقیر و ساده‌دل در روستایی دورافتاده در خرابه‌ای به‌جا مانده از حمامی قدیمی که کسی به آن توجهی نداشته، خمره‌ای طلا پیدا کرده و ثروتمند شده است. در جوامع کوچک و بزرگ باب است کسی که یک‌شبه به نان و نوایی برسد را یابنده گنجی بادآورده بنامند. همین داستان‌هایی که سینه‌به‌سینه در میان نسل‌ها و افراد می‌چرخند و کسی توجه چندانی به جزئیات و حقیقی بودن آنها ندارد، سال‌هاست که به طعمه‌ای طلایی برای کلاهبرداران تبدیل شده است؛ طعمه‌ای که نه‌تنها یک‌شبه کسی را ثروتمند نمی‌کند، بلکه گاه و بیگاه جان و مال افراد را هم بر باد می‌دهد. ذات پنهان بودن گنج باعث می‌شود کلاهبرداران به‌راحتی افراد را قانع به پنهانکاری کنند. بیشتر افرادی که در دام کلاهبرداران گنج‌یابی می‌افتند، برای بردن نهایت بهره از گنجی که به آنها وعده داده شده، به اطرافیان خود درباره آنچه قراراست انجام دهند چیزی نمی‌گویند و همین پنهانکاری کار کلاهبرداران را ساده‌تر می‌کند.

میراث چوپان دروغگو
چند سالی می‌شود که داستان چوپان‌هایی که مقداری سکه عتیقه پیدا کرده‌ بودند و برای فروش آنها به افراد غریبه پیامک می‌فرستادند از تب و تاب افتاده است. این تکنیک کلاهبرداری در ابتدا قربانیان زیادی داشت، اما به‌تدریج از میزان افرادی که به دام این کلاهبرداران می‌افتادند، کاسته شد. ولی این به آن معنی نیست که تکنیک پیامک چوپان هنوز قربانی نمی‌گیرد. از اوایل دهه 1390 و به‌ویژه از سال 1394 به بعد این شگرد کلاهبرداری رواج پیدا کرد و هنوز هم مورد استفاده شیادان قرار می‌گیرد. «سلام، من چوپانی هستم که چندین گوسفند و گاو دارم. می‌خواهم درباره روزی حلالی که خدا نصیبم کرده به شما بگویم. چندوقت پیش خودم (یا عمویم) حین چراندن گوسفند‌ها در پایین تپه مقداری وسیله طلا داخل یک کوزه پیدا کردم. چند مجسمه و هزار سکه طلا. شماره شما را با استخاره به‌دست آوردم. چون آشنایی در شهر ندارم از ناچاری به شما پیام دادم. حالا بیا و در حق ما برادری کن. اینها را برایم بفروش و سهمت را بردار، یا بیا و اینها را از ما بخر. اما تو را قسم، به کسی درباره این موضوع چیزی نگو». این متن پیامکی است که شکلی از آن را تقریبا هرکسی یک‌بار دریافت کرده است و همواره افرادی وجود دارند که فریب آن را بخورند؛ حتی امروز و پس از اطلاع‌رسانی‌های فراوان پلیس و مردم. افراد فریب‌خورده با چوپان قرار گذاشته‌اند و تعداد زیادی سکه تقلبی خریده‌اند یا حتی جان خود را از دست داده‌اند. در سال 95 دو مرد توسط 6کلاهبردار و فروشنده سکه‌های تقلبی به ضرب چاقو کشته شدند. این افراد پس از گذاشتن قرار با خریداران، به آنها حمله کردند و پس از ربودن کیف حاوی 120میلیون تومان پول نقد، خریداران را به قتل رساندند. در 18آذر سال 1397 فرمانده انتظامی خوزستان از کشف و ضبط تعدادی سکه تقلبی در دزفول خبر داد. فرد مجرم با استفاده از همین تکنیک 248میلیون تومان از مردم کلاهبرداری کرده بود. در 27دی 1398 هم پلیس شهر الیگودرز 700سکه تقلبی و در اردیبهشت 1399حدود 600سکه تقلبی از 2کلاهبردار به‌دست آورد. از این سکه‌ها برای کلاهبرداری با تکنیک چوپان دروغگو استفاده می‌شد.

فروش زمین گنج
پلیس شهرستان رامسر در 22اردیبهشت 1399 از دستگیری باندی چهارنفره خبر داد که عده‌ای را به طمع گنج فریب داده و میلیون‌ها تومان از آنها کلاهبرداری کرده بودند. این افراد با شناسایی علاقه‌مندان به کشف گنج، به آنها وعده فروش زمینی را می‌دادند که درون آن گنج پنهان شده است. مالباختگان به طمع گنج برای دیدن زمین‌ها سر قرار می‌رفتند و اعضای باند پس از گرفتن میلیون‌ها تومان پیش‌پرداخت، در خودروی آنها نقص ایجاد می‌کردند و از محل می‌گریختند. این باند 2فقره کلاهبرداری به مبلغ 98میلیون تومان را به همین شیوه انجام داده بود.

بدل‌اندازی و کشف طلا از چاه فاضلاب
خبر کلاهبرداری عجیب دیگری به بهانه کشف گنج در اواخر سال 1395 منتشر شد. کلاهبرداران دستگیرشده در این پرونده در نقش چاه‌کن به خانه‌های قربانیان می‌رفتند و پس از گذشت مدتی از حفر چاه، با صاحب‌خانه‌ها تماس می‌گرفتند تا از کشف چند قطعه طلای عتیقه حین حفر چاه در خانه آنها خبر دهند. این افراد مدعی می‌شدند عذاب وجدان مانع از آن شده تا عتیقه‌ها را به مالخر بفروشند و به این شکل صاحب‌خانه را فریب می‌دادند تا قطعه تقلبی، شامل مجسمه و سکه‌های تقلبی را از آنها بخرد. به گفته یکی از مالباخته‌ها، آنها مجسمه‌ای را به او نشان دادند و قطعه‌ای از آن را کندند و اصرار کردند از طلا بودنش مطمئن شود و قربانی پس از اطمینان از طلا بودن آن قطعه، 50میلیون تومان در ازای مجسمه تقلبی به آنها پول پرداخت کرده. این شیوه کلاهبرداری در سال 98 یک بار دیگر تکرار شد. فردی سی‌ودوساله از اتباع افغانستان، خود را به‌عنوان چاه‌کن معرفی می‌کرده و ادعا داشته که حین حفر چاه تعدادی مجسمه طلا پیدا کرده است، اما به‌دلیل ایرانی نبودن قادر به فروش آنها نیست. او قیمت هر مجسمه را 200میلیون تومان اعلام  و با بریدن تکه‌ای از مجسمه و تعویض آن تکه با قطعه‌ای طلای خالص خریدار را مجاب به اصل‌بودن آنها می‌کرد. نمونه مشابه دیگر بدل‌اندازی در خرداد 98 در اصفهان رخ داد. در این مورد، کلاهبردار خود را دوست کارگر سابق مالباخته معرفی و ادعا کرد چند مجسمه طلا حین حفر چاه پیدا کرده و دوستش، مالباخته را به‌عنوان فردی مطمئن برای فروش مجسمه‌ها معرفی کرده است. کلاهبردار برای جلب اعتماد مالباخته سر یکی از مجسمه‌ها را در اختیار او قرار داده و مالباخته پس از تأیید عیار طلای قطعه، به خرید 16مجسمه طلا به قیمت 500میلیون تومان از کلاهبردار رضایت داده بود. اما پس از تحویل مجسمه‌ها، به تقلبی بودن تمامی آنها پی می‌برد. این باند سه‌نفره با شناسایی افراد ثروتمند اصفهان از آنها کلاهبرداری می‌کردند. پلیس پس از دستگیری آنها 4قالب ریخته‌گری مجسمه نیز کشف کرد و دریافت این باند از 13نفر در استان‌های مختلف کشور بیش از یک‌میلیارد و 600میلیون تومان کلاهبرداری کرده‌ است.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید