• پنج شنبه 30 فروردین 1403
  • الْخَمِيس 9 شوال 1445
  • 2024 Apr 18
چهار شنبه 29 مرداد 1399
کد مطلب : 108105
+
-

رسوایی بی‌برنده

نه علی کریمی، نه میثاقی، نه هواداران کی‌روش «ویلموتس‌گیت» باعث سربلندی هیچ‌کس نیست

بهروز رسایلی

اساسا هیچ داستانی در فوتبال ایران وجود ندارد که به‌زودی تبدیل به یک دوقطبی بزرگ نشود. اینجا هر پدیده‌ای که اتفاق می‌افتد، فورا 2 گروه موافق و مخالف پیدا می‌کند که در حال چنگ و دندان نشان دادن به هم هستند. داستان مارک ویلموتس هم از همین قرار است. فدراسیون فوتبال این مملکت که قبلا دستمزدی کلان به مربی بلژیکی پرداخته بود، حالا 6 میلیون یوروی دیگر هم جریمه شده و رسما با خطر ورشکستگی مواجه است، اما باز یک عده در حال محکوم کردن دیگران هستند. گروهی یادآوری می‌کنند که نخستین‌بار علی کریمی به فدراسیون مهدی تاج تاخته و از این بابت باید به او «دست مریزاد» گفت، گروهی دیگر از فرصت استفاده می‌کنند و به محمد وحسین میثاقی بابت محاکمه دیرهنگام مهدی تاج پوئن می‌دهند؛ برخی هم که هنوز گمان می‌کنند می‌شد کارلوس کی‌روش را تا ابدالدهر در ایران نگه داشت، از این زاویه وارد ماجرا شده‌اند و در فراق مربی پرتغالی ناله سر می‌دهند. کاش اما می‌فهمیدیم این یک رسوایی، یک شکست بزرگ همه‌جانبه است که کام هیچ‌کس را شیرین و روی هیچ‌کس را سفید نمی‌کند.
دست علی کریمی و همه دیگرانی که به فدراسیون تاج هشدار می‌دادند درد نکند. هر جامعه‌ای برای سلامت و پالایش محتاج هشداردهنده‌های پاکدست و بی‌پرواست، اما زمین خوردن تاج، به معنی بلند شدن کریمی نیست. اینجا جایی برای جشن گرفتن وجود ندارد. باید بگردیم و ببینیم چرا صدای منتقدان فوتبال اینقدر ضعیف و زور آنها اینقدر کم است که چنین مدیرانی می‌توانند سال‌ها بر مسند کار باقی بمانند و به خسارت زدن ادامه بدهند. امروز به جای اینکه شادمانه بازی «دیدید گفتم» راه بیندازیم، باید سراغ عیب‌یابی جامعه انتقادی برویم. چرا یکی مثل مهدی تاج می‌تواند با کارنامه و عملکردی کاملا مبهم، برای مدت‌ها به ریاست ادامه بدهد و قراردادی چنین اسفبار و مملو از خسران به فوتبال ایران تحمیل کند؟ آیا فقط غر زدن کافی است؟ آیا تکلیفی جز این نداریم؟ آیا زمان آن نرسیده که به جای کل‌کل‌های سخیف رنگی و جناحی، در یک جبهه قوی جمع شویم و فوتبال را از دامان نامادری‌هایش بیرون بکشیم؟
نه رفقا؛ برخلاف آنچه انتظار می‌رود این یک سرشکستگی دسته‌جمعی است. همین که الان برخی گمان می‌کنند شکست فدراسیون به منزله پیروزی علی کریمی یا سایر مخالفان بوده و البته گروهی دیگر فرصت را برای عرض ارادت به کارلوس کی‌روش مغتنم شمرده‌اند، نشان می‌دهد خلقیات ما اصلاح‌پذیر نیست. ما همه با هم شکست می‌خوریم، اما افسوس که هر بار به برخی‌مان توهم پیروزی دست می‌دهد! با این شرایط، حتما منتظر شکست‌های بیشتر باشید.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید