• پنج شنبه 6 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 16 شوال 1445
  • 2024 Apr 25
سه شنبه 14 مرداد 1399
کد مطلب : 106767
+
-

جسم و روح یا انتقام برادر

ابراهیم مرادی جذاب‌ترین فیلمساز نسل پیشگامان سینمای ایران، زندگی پر فراز و نشیبی داشت

سینما
جسم و روح یا انتقام برادر


سعید مروتی 
 
وقتی از پیشگامان سینما در ایران یاد می‌شود سپنتا و اوگانیانس نخستین نام‌هایی هستند که از آنها یاد می‌شود، درحالی‌که جذاب‌ترین چهره پیشگامان، ابراهیم مرادی است که زودتر از دیگران فیلم داستانی ساخت. از شکست‌ها و ناکامی‌ها ناامید نشد و بیشتر از هم‌نسلانش خود را در صحنه حفظ کرد.
در نوجوانی عضو نهضت جنگل شد و با دولت جمهوری انقلابی گیلان همکاری کرد. با شکست نهضت جنگل، مرادی به شوروی گریخت. در مسکو توانست جدی‌تر به دلمشغولی اصلی‌اش که حرفه نمایش بود بپردازد. ابراهیم مرادی جز علاقه به تماشای تئاتر و فیلم، به امور فنی هم علاقه‌مند بود. در مسکو کار با دوربین عکاسی و ظهور فیلم و رتوش کردن را آموخت. سال ۱۳۰۱ وقتی مرادی به بندر انزلی بازگشت دوربین عکاسی روسی‌ای هم با خود آورد و به ذوق‌ورزی‌اش با دوربین و چاپ و ظهور نگاتیو ادامه داد. مرادی هوش فنی داشت و خیلی زود توانست با ایجاد تغییراتی در دوربینش شروع به فیلمبرداری با آن کند. مرادی کار فنی و فیلمبرداری را نزد خود آموخت. او اهل ابداع و اختراع بود و احتمالا نخستین فرد ایرانی بود که نمایش واقعیت در مقابل دوربین برایش جذابیتی نداشت و بیشتر به درام‌پردازی و کار با دوربین و سبک‌پردازی و دست بردن در واقعیت به نفع درام علاقه نشان داد.
ابراهیم مرادی زودتر از دیگر پیشگامان به ساخت فیلم داستانی فکر کرد و بعد از چند سال ذوق‌ورزی با دوربین، سرانجام مقدمات تولید را فراهم کرد و سناریو «جسم وروح» را نوشت. داستان 2 برادر که هر دو عاشق دختری جوان می‌شوند. برادر کوچک‌تر با طراحی یک نقشه شیطانی برادر بزرگ‌تر را از پا در می‌آورد تا به مراد دلش برسد. روح برادر در نهایت انتقامش را از برادر نابکار می‌گیرد. سال ۱۳۰۸ هیچ زنی در بندر انزلی حاضر به بازی در فیلم مرادی نمی‌شود، تا اینکه کارگردان در رشت زنی ارمنی به نام لیدا ماطاووسیان را می‌یابد و او را پس از صیغه کردن به سر صحنه می‌برد. مرادی فیلمش را سال ۱۳۰۸ در بندر انزلی کلید زد. در جسم و روح، مرادی سناریست، کارگردان، تدوینگر و فیلمبردار بود و پسر دایی‌اش احمد مرادی به ‌عنوان دستیار فنی یاری‌اش می‌داد. فیلم با پس‌انداز و سرمایه مرادی راه افتاد. در میانه‌های کار اما پول مرادی ته کشید و جسم و روح نیمه‌کاره ماند. مدت‌ها تلاش برای فراهم کردن سرمایه و ادامه فیلمبرداری در نهایت به جایی نرسید. در این فاصله مرادی فیلم‌های گرفته شده را ظاهر و با امکانات محدودی که داشت به‌سختی مونتاژ کرد. نسخه نهایی نزدیک ۵۵ دقیقه شد. با پیگیری و تلاش ابراهیم مرادی همین نسخه ناقص چند شب در رشت و انزلی به نمایش درآمد. ظاهرا برای طولانی‌تر شدن فیلم، مرادی تکه‌ای رقص هم به آن اضافه کرده بود. فیلم که در فاصله تولید تا نمایش از جسم و روح به «انتقام برادر» تغییر نام داده بود عایدی‌اش از 2نمایش، ناچیز بود. دغدغه فیلمسازی موقتا به فراموشی سپرده شد و مرادی عکاسی را از سر گرفت. اما مرادی روحی بی‌قرار‌تر از روح برادر بزرگ‌تر فیلمش داشت و با مطلع شدن از فعالیت‌های سینمایی در تهران، از انزلی به پایتخت آمد. تلاشش برای یافتن سرمایه‌گذار به جایی نرسید و تجار پایتخت محافظه کار‌تر از آن بودند که سرمایه‌شان را پای صنعتی نوپا با آینده‌ای نامعلوم بگذارند. نوشتن مقاله در روزنامه اطلاعات در مورد فیلم ناتمام و تلاش برای جلب توجه و ورود به سر صحنه فیلم «حاجی آقا اکتور سینما» و وارد کردن دوربین که مدت‌ها در گمرک در توقیف ماند، مرادی را خسته نکرد، فقط از کامل کردن انتقام برادر ناامیدش کرد. مرادی «آبی و رابی» را در تهران دید و بعدها از آن به ‌عنوان فیلمی بی‌سر و ته یاد کرد که اصلا فیلم نیست. دوست داشت او با انتقام برادر پیش‌قراول نسل پیشگامان سینما خوانده شود. به‌عنوان فیلمبردار دوم سرصحنه حاجی آقا اکتور سینما هم حاضر شد و با تعدادی از فارغ التحصیل‌های مدرسه آرتیستی به فیلم دوم فکر کرد. به «بوالهوس». تاسیس شرکت فیلم ایران محدود با شراکت احمد گرجی، محمدعلی قطبی و احمد دهقان و دادن آگهی به روزنامه اطلاعات برای یافتن بازیگر زن، در نهایت نتیجه داد. بوالهوس وقتی آماده نمایش شد که مردم «دختر لر» را دیده بودند و از «حاجی آقا اکتور سینما» استقبالی نشده بود. در نهایت مدیر سینما مایاک چند روزی بوالهوس را اکران کرد و نتیجه شکست تجاری بود. هرچند روزنامه‌نویسان به تعریف از فیلم می‌پردازند و قدسی پرتوی بازیگر فیلم از همسر هندی‌اش جدا می‌شود و به عقد ابراهیم مرادی درمی‌آید تا بوالهوس برای سازنده‌اش خیلی هم بی‌دستاورد نباشد. با پیگیری و سماجت مرادی، بوالهوس چند روزی هم در سینما سپه اکران و بعد راهی شهرستان‌ها می‌شود. تلاش‌های مرادی برای ساخت فیلم سوم سال‌ها بی‌نتیجه ماند. با شروع دوره دوم سینمای ایران از سال۱۳۲۷، مرادی فرصت را مهیا دید و فیلم «کمر‌شکن» را با حضور روحبخش خواننده معروف کارگردانی کرد که مورد توجه قرار گرفت. «پیوند زندگی» و «گوهر لکه دار‌» فیلم‌های بعدی مرادی در گیشه شکست خوردند. سال۳۹ مرادی فیلم «لاله دریایی» را هم به جریان انداخت که نیمه‌کاره ماند.
ابراهیم مرادی تا یک سال قبل از پیروزی انقلاب زنده بود و تا سال‌ها امیدش برای بازگشت به عالم فیلمسازی را حفظ کرده بود. او به‌عنوان تنها کارگردانی که در 2 دوره مختلف سینمای ایران فعالیت کرد، چهره منحصر به فرد این سینماست؛ فیلمسازی که کمبود امکانات را با ابتکار شخصی و موانع را با پشتکار پشت سر می‌گذاشت، نخستین سینماگر ایرانی بود که به اهمیت تخیل و فن پی برد و در حد مقدور و ممکن کوشید تا از مرحله ضبط ساده رخدادها فراتر رود. روحش مثل انتقام برادر بی‌قرار بود که سال‌ها دوام آورد و از پا نیفتاد.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید