رفتار فعالان «حرفهای» و «تازهکار» بازار سهام در هفتههای اخیر چگونه است؟
بازی در سرزمین عجایب
تحریمها، کرونا و نرخ رشد منفی اقتصادی، سرمایهگذاران بورس را دلسرد نکرده است
شبنم سیدمجیدی_روزنامه نگار
ایران یکی از کشورهایی است که از نظر شیوع کرونا بدترین شرایط را پشت سر میگذارد. سال گذشته اقتصاد کشور تقریباً 8درصد کوچکتر شد و امسال احتمالاً شرایط بدتر نیز خواهد بود. قطعاً تحریمهای آمریکا نقش عمدهای در این موضوع داشتند و حالا با کرونا، کار اقتصاد ایران، بسیار سختتر شده است.با این حال، بازار سهام کشور دوران شکوفایی عجیبی را پشت سر میگذارد. شاخص اصلی آن در طول 2سال 10برابر شد و از اسفند سال گذشته و شروع قرنطینه، بهترین عملکرد بازار سهام دنیا را در ایران شاهد بودیم. البته دولت نقش مهمی در رشد شاخص سهام داشته است و سازمانهای دولتی یا شبهدولتی بر بازار تسلط دارند و این را فرصتی برای افزایش درآمدهای دولت میبینند. اما دلایل دیگری هم وجود دارند. یکی از اصلیترین علتها این است که سرمایهگذاری در بخشهای دیگر تقریباً بسیار دشوار و یا حتی غیرممکن شده است. خرید زمین، خانه و اتومبیل برای بیشتر مردم دیگر شدنی نیست. همچنین با تورم بالای 40درصد و کاهش ارزش ریال، مردم برای نگهداری پولهای خود در حسابهای بانکی انگیزه اندکی دارند. تازهکارها درگیر بورس شدهاند و از زمانی که اجازه دسترسی به سهام عدالت صادر شد، تعداد افرادی که وارد بورس شدند، بهشدت بالا رفت.
حالا در بورس ایران با 2 گروه روبهرو هستیم، افرادی که سالهاست در این بازار حضور دارند و به رفتارهای آن آشنا هستند و با تجربهای که دارند نگران حبابیاند که بالاخره شکسته میشود و منجر به از دست رفتن سرمایه تعداد زیادی از مردم خواهد شد. گروه دوم آدمهایی هستند که تازه و طی چند ماه اخیر وارد این بازار شدهاند. و مثل آلیس در سرزمین عجایب پا به دنیایی جدید و پر از شگفتی گذاشتهاند و شیوههای زنده ماندن و رشد کردن در این دنیا را بهدرستی نمیدانند. گروه موخر که تعداد زیادی از سهامداران را شکل میدهند، دست به دامن تبلیغات و شایعات، گروهها و کانالهای بورسی، آشنایان و فعالان این بازار و بعضاً متکی به خود هستند تا در مورد خرید و فروش سهام تصمیم بگیرند. و البته همه آنها در یک نقطه مشترک هستند و آن اینکه فعلاً میخواهند بازی را ادامه دهند.
تا پایان سال نمیفروشیم
سالومه کارمند یکی از ادارات تهران که 10سال است در بورس فعالیت وسهام خرید و فروش میکند، میگوید: «دولت تا جایی که بتواند نقدینگی را از دست مردم خارج میکند و بعد بورس با کله سقوط خواهد کرد. دولت بودجه خود را اینگونه تامین میکند. با سهام بعضی شرکتها مردم را ترغیب به خرید کرد و البته آنهایی که بعضی سهامها را خریدند نزدیک 200درصد سود کردند. تا جایی که نقدینگی دست مردم اجازه دهد، این بازی ادامه پیدا میکند و از زمانی که دیگر جا نداشته باشد، که فکر میکنم همزمان با انتخابات ریاستجمهوری ایران شود، بورس زمین خواهد خورد. اما تا آن زمان به خرید ادامه میدهم. فعلاً در سود هستم و تا به ضرر نرسم، نمیفروشم».
کسری 2ماه است کد بورسی گرفته و خرید و فروش سهام را آغاز کرده است. میگوید: «من اوایل کار، تعدادی سهام بد با حرف دیگران خریدم، اما کمکم سعی کردم خودم یاد بگیرم و الان با سهمهای جدیدی که خریدهام از منفی 2میلیون تومان ضرر رسیدم به 200هزار تومان ضرر و به نظرم در روزهای آینده به سود میرسم».
او ادامه میدهد: «برای چه باید بورس سقوط کند؟ در کشوری مثل ایران تا وقتی اوضاع اقتصاد خراب است، بورس سقوط نمیکند. خیلیها میگویند این حباب است اما به نظر من حبابش کم است. چون ارزش شرکتها با افزایش قیمت دلار و زمین بالاتر میرود. بهخصوص پتروشیمیها که به نرخ دلار روز درآمد دارند، سهمهای خوبی هستند. پدر و مادرم سهام خودرو داشتند که سالیان پیش خریده بودند. سال پیش همین موقع ارزش آن 4میلیون تومان بود و الان شده است 90میلیون تومان. خودرو طی یک سال گذشته 2000درصد سود داده است. بهنظرم سهام فعلا بهترین مکان برای سرمایهگذاری است».
علی هم یکی دیگر از تازهواردان بورس است؛ «در این 4ماه که تازه با سرمایه کم شروع کردم چون نمیخواستم ریسک کنم، 25میلیون تومان سود کردهام. رشد شاخص بورس حباب نیست. با ورود نقدینگی به بازار، عرضه و تقاضا زیاد شده و رشد بازار تا آخر سال99 ادامه پیدا میکند و من هم به خریدن ادامه میدهم. حتی در روزهایی هستم که روزانه یک میلیون تومان ضرر میدهم ولی ادامه میدهم چون بازار نوسان دارد و مطمئنم دوباره به آن سود 50درصد و حتی بیشتر برمیگردد. البته ممکن است بعد از انتخابات آمریکا و درصورت شکست ترامپ، بورس زودتر سقوط کند.»
سعیده اما از همه متفاوتتر عمل کرده است. او که یکی از باسابقههای بازار بورس است، میگوید: «من هر چه سهام داشتم همین ماه پیش فروختم و تبدیل به زمین کردم. الان همه سهامداران به دنبال خرید زمین و ملک هستند. نگه داشتن سرمایه زیاد در بورس از حالا به بعد دیگر ریسک بالایی دارد. البته مبالغ اندکی را هنوز خرید و فروش میکنم. اما سرمایه اصلی خود را خارج کردهام. سود خوبی کردم و دیگر بیش از این ریسک جایز نیست. بازار بسیار متلاطم است و هر لحظه ممکن است سقوط کند».
سجاد هم میگوید: «اگر یک نفر به فکر سرمایهگذاری بلندمدت است باید نگه دارد. چند روز ضرر میکنم، ولی در عوض 2ماه در سود خواهم بود. سهامهای خوبی دارم و بعضیهایشان دولتی هستند و فعلا اصلا آنها را نمیفروشم. بفروشم چه کنم؟ به نظر من که بهترین کار سهامداری است و تا آخر سال هیچ کدام را نمیفروشم. نشستن و نگاه کردن در این اوضاع و احوال فقط خرابی و عقبماندگی به بار میآورد. باید پابهپای تورم و گرانی معامله و خرید و فروش کرد تا بتوانی گلیم خودت را از آب بیرون بکشی».
یا شانس یا اقبال
جلال، یکی از فعالان بورس که از سالها پیش در این بازار کار میکند، با اشاره به اینکه بخشی از هجوم به بورس به آزادسازی خرید و فروش سهام عدالت و عرضه سهام دولت بر میگردد، میگوید: «عرضه سهام دولت در ۵ شرکت (۳بانک و ۲ شرکت بیمه) در قالب etf (صندوق سرمایهگذاری قابل معامله) و به قیمت 2 میلیون تومان برای هر کد ملی/نفر را در هجوم مردم به بازار بورس فراموش نکنید. مردم کارنابلد با هزار مکافات اول مراحل سخت و طاقتفرسای سجامی شدن را برای دریافت کد سهامداری و کد بورسی طی کردند و برای ثبتنام به کارگزاریها هجوم آوردند تا با فروش ۳۰درصد از سهام عدالتشان و فروش سهام etf
دولتی(با نماد دارایکم) یک پولی دستشان بیاید و آن را به یک زخمی از زندگیشان بزنند که تقریبا اغلب ناکام ماندند».
او ادامه میدهد: «مثلا ارزش سهام «دارا یکم» تا 3 هفته پیش از ۲میلیون تومان به ۶میلیون و ۴۰۰هزار تومان رسید، اما ضرورت داشت برای اینکه بتوانید این سهام را بفروشید، عضو یک کارگزاری باشید، مراحل سجامی شدن و دریافت کد بورسی را طی کرده باشید و گزینه تغییر ناظر بازار را انتخاب کنید تا سهام خریداریشدهتان از بانک عامل به کارگزاری شما منتقل بشود و بتوانید سهام دارا یکمتان را بفروشید. اما پرسوجوهای من نشان میدهد تقریباً 50درصد مردم یا نتوانستهاند این کار سخت و پیچیده برای عوام را انجام بدهند یا آنهایی هم که انجام دادهاند با گذشت هفتهها هنوز سهام دارا یکمشان به دلایل نامعلومی که گفته میشود تعمد بانکها و متولیان دولتی این صندوق سرمایهگذاری در آن دخیل است، به پورتفوی کارگزاریشان منتقل نشده است! برای همین است که تاکنون هیچ آمار رسمیای درباره میزان و زمان انتقال این سهام از بانکها به کارگزاریها اعلام نشده است.».
جلال میافزاید: «نتیجه اینکه ارزش این سهام در بورس به دلیل عرضه زیاد بهتدریج کاهش یافته و هفته گذشته تا ۴میلیون و ۸۰۰هزار تومان سقوط کرد. خب، حالا جواب این ضرر مردم را کی میدهد؟ هر چند که باز هم 2 برابر خریدشان سود کردند اما باز هم حدود 2میلیون تومان در سود ضرر کردند».
او با اشاره به اینکه به عبارتی انگیزه اولیه هجوم مردم به بازار سرمایه و سهامداری کسب فقط همین سود سهام عدالت و etf بود، ادامه میدهد: «وگرنه عامه مردم حتی با اصطلاحات ساده بازار سرمایه و بورس آشنایی ابتدایی هم ندارند، چه برسد به اینکه بخواهند براساس اصول علمی و تحلیلهای فنی و تکنیکال از طریق کارگزاریهایشان به خرید و فروش سهام بپردازند. آنهایی هم که ریسک میکنند و براساس گفتههای این و آن و شایعات خرید و فروش میکنند اغلب زیان میکنند و به شانس و اقبال تکیه دارند!».
گفتههای فاطمه پرستار بازنشسته 55ساله، مهر تأییدی بر حرفهای جلال میزند: «من هیچ سر درنمیآورم و پول هایم را سپردهام دست برادرم تا برایم سهام بخرد. اما او خودش هم تازهوارد است و تحلیلهای بازار بورس را بهدرستی نمیداند. به همین دلیل است که من از روزی که وارد بورس شدهام فقط ضرر دادهام. اما هنوز منتظرم و امیدوار چون میگویند در هرحال بالاخره این بازار افزایشی است و به سود خواهم رسید».