• سه شنبه 4 اردیبهشت 1403
  • الثُّلاثَاء 14 شوال 1445
  • 2024 Apr 23
یکشنبه 5 مرداد 1399
کد مطلب : 105829
+
-

رقص سرمایه‌های خانگی در بازار هزاررنگ

مردم با نقدینگی‌شان چه می‌کنند؟

رقص سرمایه‌های خانگی در بازار هزاررنگ


زهرا رستگارمقدم ـ روزنامه‌نگار

از صبح که چشم باز می‌کند، تلفن همراهش را روشن کرده و با کد بورسی جدیدی که گرفته، سامانه را بالا و پایین می‌کند. ساعت 8صبح وقت خرید و فروش است. مهرناز می‌گوید از فروردین‌ماه امسال همه اعضای خانواده‌اش پول‌هایشان را روانه بازار بورس کرده‌اند. خودش سررشته‌ای در خرید و فروش سهام ندارد، اما هستند خویشاوندانی که بخواهند در این‌باره کمکش کنند. معتقد است؛ حالا اندک اندوخته هر کدام‌شان حداقل کمتر آب می‌رود. با شیوع ویروس کرونا و فاصله‌گذاری‌های اجتماعی که به قرنطینه عده‌ای از مردم و تعطیلی بسیاری از کسب‌و‌کارها انجامید، شرایط اقتصادی خانوارها بیشتر در معرض خطر قرار گرفت. عده‌ای کارشان را از دست دادند و عده‌ای دیگر نتوانستند مانند گذشته رفت‌وآمد کنند. آن دسته که هنوز شاغلند و گاهی عددهای تُنُکی تهِ حساب‌شان می‌ماند هم به فکر آن افتادند به هر ضرب و زوری شده در طبقه‌ای که در آن زندگی می‌کنند باقی بمانند! به همین‌خاطر بیشتر به فکر آن افتادند با رقمی که در دست داشتند، فعالیت کرده یا امنیت روانی خود و خانواده‌شان را تامین کنند. در اینجا با چند خانواده درباره نحوه استفاده از پس‌انداز و پولی که توانسته بودند پیش از این جمع کنند، صحبت کرده‌ایم.


خرید خانه، پیشگام در سرمایه‌گذاری
ندا می‌گوید که در نیمه دوم سال گذشته خانه‌شان را فروختند تا با سرمایه حاصل از آن زمینی را در یکی از شهرک‌های جدید کرج خریداری کنند. به‌نظرشان با توجه به آینده‌ای که برای آن منطقه پیش‌بینی می‌شد می‌توانستند بعدها سرمایه خوبی دست و پا کنند. همین شد که به اجاره‌نشینی تن دادند. اما هنوز چند‌ماه از خرید زمین نگذشته بود که بازار مسکن بیش از گذشته متشنج شد و زمینی را که خریده بودند، 2 برابر قیمت خرید قیمت‌گذاری کردند. از آنجایی که پول تازه‌ای به سرمایه‌شان اضافه شده بود و نگرانی از اوج و فرودهای بازار مسکن، دوباره قصد کردند خانه بخرند. خودش می‌گوید وقتی خانه را فروختند واقعا به فکر کار با سرمایه‌شان بودند، اما وضعیت بازار مسکن باز متقاعدشان کرد بروند دنبال خرید خانه. به ‌نظر او حالا وقتی به اطرافیانش نگاه می‌کنند، خیلی‌ها با اندک پولی که به دست‌شان می‌آید سعی می‌کنند خانه‌ای بخرند. حالا هر که در اطراف اوست یا سعی در گرفتن وام و اضافه کردن به سرمایه برای خرید خانه را دارد، یا قسط خانه‌‌ خریداری شده‌‌اش را می‌پردازد.

نه به سکه و دلار، فقط بورس
میثم اما با اینکه ماشین دارد، می‌گوید به‌تازگی ماشین دیگری خریده. به ‌نظرش ماشین با اینکه کالای مصرفی است، اما می‌شود به‌عنوان سرمایه به آن نگاه کرد. ماشینی را که یک ‌ماه پیش در گرانی بازار 150میلیون خریداری کرده بود، حالا 190میلیون در بازار خرید و فروش می‌شود. البته میثم معتقد است باید پول را هر چه زودتر به چیزی تبدیل کرد، چون ارزش پول در بازار مدام کم می‌شود، درحالی‌که اگر عدس هم بخرید، غیرممکن است سود نکنید. به ‌نظر میثم نگه‌داشتن سرمایه‌ در بانک چندان کار عاقلانه‌ای نیست.
احمد اما معتقد است، ما نباید در جهت عکس منافع کشور حرکت کنیم. خودش می‌گوید با پولی که از بازنشستگی‌اش به دستش رسیده، سعی کرده پس‌اندازی کند تا در اوضاع مساعدتری از بازار تصمیم بگیرد چطور روی آن سرمایه‌گذاری کند؛ «خیلی‌ها گفتند سکه یا دلار بخر که ارزش پولت پایین نیاید. اما این رفتار را هیچ وقت دوست نداشتم. به پیشنهاد یکی از دوستان در بورس شرکت کردم. خودم تجربه‌ای در این کار ندارم، اما هم برایم نوعی سرگرمی است، هم به ‌نظرم ضرری به اقتصاد مملکت نزده‌ام. اینطوری خیالم راحت است که خیلی متضرر نمی‌شوم و پولم را هم در کار درستی هزینه می‌کنم. از طرفی کار جدیدی هم یاد می‌گیرم.» خودش می‌گوید در این چند‌ماه به سود خوبی هم رسیده، درحالی‌که نه سرمایه زیادی داشته و نه با این کار آشنا بوده است.

کدهای سرمایه‌دار در بازار بورس
خرید سهام و شرکت در بورس اما شاید بیشترین شکل جدید سرمایه‌گذاری خانوارها باشد. خیلی از آنها یا خودشان کد بورسی گرفته‌اند یا سرمایه‌شان را در اختیار کسی گذاشته‌اند که کد بورسی داشته و در این بازار فعالیت می‌کند. زهرا. م معلم است. او می‌گوید: «6میلیون تومان پس‌انداز داشتم. وقتی دیدم برادرم در بازار بورس کد دارد. این مبلغ را به‌حساب او واریز کردم تا پول من هم گردش داشته باشد». زهرا که می‌خواسته با این مبلغ سکه بخرد، کم‌کم از بازار طلا جا مانده و سکه تمام به رقمی رسیده که دیگر برایش مقدور نبوده چنین خریدی کند. او می‌گوید همه اعضای خانواده سرمایه‌های اندک‌شان را به برادرش داده‌اند تا برایشان سهام بخرد. سامان.م اما مثل میثم معتقد است باید خرید کرد. او معتقد است نگهداری پول نقد در بانک و... ضرر به‌حساب می‌آید.
 به همین‌خاطر با پولی که به دستش می‌آید خرید می‌کند. البته نوع خریدهایش بستگی به اندوخته‌اش دارد. او در سال جدید اتومبیل خریده است و می‌گوید مایحتاج ماه‌های آینده خانواده را هم خرید کرده، چون هر روز این اقلام گران‌تر می‌شود و هر چه زودتر بتوان آن را خریداری کرد به نفع جیب خانواده است. تقریبا همه آنهایی که در ماه‌های گذشته مبالغ اندک پس‌انداز خود را طلا می‌خریدند از این بازار خارج شده و به بازار بورس پیوسته‌اند. با این حال هستند کسانی که به روال گذشته دلار و سکه خریداری می‌کنند.

از فاصله‌های ارضی تا فاصله‌های ارزی
علی. س که شغل آزاد دارد، می‌گوید هر‌ماه مبلغی از پس‌اندازش را طلا می‌خرد. او می‌گوید: «چند سال است که هر چه پول دستم می‌ماند طلا می‌خرم. هیچ وقت هم متضرر نشده‌ام. از آنجا که بازار ثبات ندارد، هر روز ممکن است مجبور شویم کاسبی‌مان را جمع کنیم. این کار حداقل برایم کمی امنیت روانی می‌آورد که پس‌اندازی با ارزش روز در اختیارم است تا سرمایه‌ام نابود نشود». او می‌گوید خیلی‌ها را می‌شناسد که سال‌هاست
 هر پولی به دست‌شان می‌رسد دلار می‌خرند؛ خصوصا خانواده‌هایی که یکی از اعضایشان در کشور دیگری زندگی می‌کند. 
نگرانی و آسیب اینکه با هر تغییر بازار ارز، آنها یک گام از عزیزان‌شان دور می‌شوند و دیگر قادر نیستند کمک‌شان کنند، باعث شده عده‌ای دلشان را به همین پس‌انداز ارزی خوش کنند. علی می‌گوید که کمتر روزی از کنار صرافی‌هایی رد می‌شود که مقابل‌شان صف‌های طولانی کشیده نشده باشد. با این حال علی هم می‌گوید که اگر بازار بورس پس از انتخابات آمریکا هم بتواند به رشد خودش ادامه دهد، شاید او و دیگران هم تصمیم بگیرند، پول‌هایشان را در این بازار سرمایه‌گذاری کنند.

این خبر را به اشتراک بگذارید