• پنج شنبه 6 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 16 شوال 1445
  • 2024 Apr 25
شنبه 4 مرداد 1399
کد مطلب : 105802
+
-

پیمان تسبیح مقدس

جراید اقلیت نتوانستند در برابر رضاخان و طرفدارانش کاری از پیش ببرند

پیمان تسبیح مقدس

محمد ناصر احدی 
 
هنوز هوا گرگ‌‎ومیش بود که سیدمحمد تدین (رئیس مجلس شورای ملی)، سلیمان میرزا اسکندری (نماینده مجلس و رئیس حزب سوسیالیست ایران)، سیدمحمدصادق طباطبایی(نماینده مجلس و مؤسس حزب اعتدالیون)، حسین‌خان بهرامی ملقب به احیاءالسلطنه (نماینده مجلس و پزشک)، زین‌العابدین رهنما (نماینده مجلس و روزنامه‌نگار)، میرزا فرج‌الله‌خان دبیراعظم (نماینده مجلس و روزنامه‌نگار)، سرلشکر خدایارخان (افسر قزاق و دوست رضاخان) و احتمالا میرزا کریم‌خان رشتی، از رجال متنفذ حاضر در پشت پرده سیاست، به خانه سردارسپه رسیدند. سردارسپه مدت‌ها بود که برای سرنگونی سلسله قاجار دسیسه می‌چید. با هرکس که فکر می‌کرد می‌تواند او را در رسیدن به مقصودش یاری دهد، دیدار می‌کرد و وعده و وعید می‌داد و با بوی کباب، خر مرادش را می‌راند. رضاخان خوب می‌دانست اگر می‌خواهد به تماشای غروب قاجاریه بنشیند، باید حمایت مجلس را به‌ دست آورد.
هیچ‌یک از مهمانان سردارسپه دم برنمی‌آورد و همه چشم‌ها به دهان میزبان دوخته شده بود تا دریابند این ملاقات سحرگاهی چه علتی دارد. رضاخان با تأنی و وقاری که حضار را تحت‌تأثیر قرار دهد، دست در جیب کرد و تسبیحی را بیرون آورد، لحظه‌ای مکث کرد و بعد با لحنی دوستانه و مطمئن گفت: «من می‌خواهم با شما هم‌عهد بشوم که در مسائل مهم مملکتی با یکدیگر متحد و متفق باشیم». بوی الرحمن قاجارها از مدت‌ها پیش بلند شده بود و مهمانان رضاخان آنقدر در دنیای سیاست تجربه داشتند که بدانند در آتیه ایران جایی برای قاجارها نیست. هریک از حضار گوشه‌ای از تسبیح را گرفت و در همان سحرگاه بود که ستاره بخت احمدشاه در جایی پشت ابرها برای همیشه خاموش شد. فردای آن روز، یا زین‌العابدین رهنما و یا میرزا فرج‌الله‌خان دبیراعظم -که هر دو دستی بر قلم داشتند- مقاله‌ای با عنوان «تسبیح مقدس» در روزنامه نوشت. اتفاقات بعدی، مثل سیل تلگراف‌های ارسالی از ولایات مبنی بر نارضایتی از قاجارها، اجتماعات مدرسه نظام، سرگرم کردن مردم با نمایشگاه بزرگی در خارج شهر و کمبود تعمدی نان، در حکم خرج باروتی برای انهدام نهایی هدف بود. جراید اقلیت، با همه تاوان‌هایی که همچون ترور میرزاده عشقی دادند، نتوانستند در برابر رضاخان و طرفدارانش کاری از پیش ببرند. حتی اخبار رادیو مسکو هم در مذمت مدیران جراید اقلیت بود که در اعتراض به حکومت سرکوب و وحشت در مجلس تحصن کردند. از دید رادیو مسکو، این اقدام در مساعی مرتجعین با روحانیون برای تحریک تعصب مذهبی توده مردم به‌منظور جبهه‌گیری در مقابل اقدامات تجددخواهانه رضاخان ریشه داشت. 9آبان1304 که رضاخان، رضاشاه شد، دوره رخوت مطبوعات شروع شد و تا سال1320 به درازا کشید.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید