• پنج شنبه 6 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 16 شوال 1445
  • 2024 Apr 25
چهار شنبه 1 مرداد 1399
کد مطلب : 105600
+
-

قهر مصلحتی

حمایت علی دشتی از رضاخان در روزنامه «شفق سرخ»

قهر مصلحتی

محمد ناصر احدی 
 
سال1303 مقارن است با اوج کشمکش مخالفان و موافقان تشکیل جمهوری. به گفته حسین مکی در جلد دوم «تاریخ بیست‌ساله»، حتی نقشه‌ای در کار بوده که توپ سال نو به نشانه تبریک جمهوری در شود. رضاخان‌سردارسپه اسبش را زین‌کرده، چه با زور سر نیزه و چه از در مصالحه، نخستین رئیس‌جمهور ایران شود؛ اما از 110نماینده تهران، 90نفر با تغییر سلطنت به جمهوری مخالفند؛ از همه‌شان هم بدقلق‌تر سیدحسن مدرس. جنگ‌وجدل‌ها به مطبوعات کشیده شده و در نکوهش یا ستایش ایده جمهوریت کاغذها سیاه می‌شود. میرزاده عشقی جوان در روزنامه هفتگی و فکاهی «قرن بیستم» جمهوری رضاخانی را «جمهوری قلابی» خواند و در 7تیر 1303شماره‌ای در تمسخر جمهوری و جمهوریخواهان منتشر کرد که به‌سرعت توسط شهربانی جمع‌آوری شد و یک نسخه آن به قیمت 200ریال به‌صورت مخفیانه معامله می‌شد. اما مطبوعات مخالف رضاخان در اقلیت بودند که بیشتر هم از محمدتقی بهار خط می‌گرفتند. در سوی مقابل، مطبوعات اکثریت که طرفدار رضاخان بودند، فکر جمهوری و ضرورت آن را برای ترقی ملت تبلیغ می‌کردند. روزنامه «شفق سرخ» به مدیریت علی دشتی در زمره طرفداران جمهوری بود. دشتی که روزنامه‌نگاری را از روزنامه «فارس» شیراز آغاز کرده بود، در ابتدای روی کار آمدن رضاخان کم‌و‌بیش با او سر سازگاری نداشت، اما بعدها به جرگه حامیان رضاخان و افکار تجددخواهانه‌ وی پیوست. وقتی که رضاخان نتوانست در قضیه جمهوری و ساقط کردن سلسله قاجار مجلس را با خود همراه سازد، به حالت قهر تهران را به مقصد رودهن ترک کرد. شفق سرخ فردای آن‌روز در واکنش به این ماجرا تیتر زد: «پدر وطن رفت» و چنین نوشت: «آن کسی که بعد از 2قرن ضعف و مذلت و تفرق و تشتت به ایران قوت و عزت و وحدت داد روز گذشته از تهران پر از جنایت و غرض بیرون رفت. آن کسی که 3سال قبل با پیشانی پر از امید و افتخار به تهران آمد و با یک اراده خستگی‌ناپذیر به ترمیم خرابی‌های گذشته و اصلاح کنیفی که حکومت نالایق‌ها ایجاب کرده بود شروع نمود، دیروز با قیافه افسرده و سیمایی که غبار ملالت و پیری بر آن نشسته است، تهران را وداع گفت. سردارسپه رفت و تهران پر از جنایت را به حال خود گذاشت ولی تکلیف مردم و مجلس چیست؟»  طیف اقلیت بیکار ننشست و سندی در روزنامه «سیاست» رو کرد که نشان می‌داد دشتی مواجب‌بگیر انگلیس‌هاست. همین سند کافی بود تا گزک دست مدرس بدهد که جلوی تأیید اعتبارنامه دشتی را ـ که در آن دوران نماینده ساوه بود ـ بگیرد. دشتی، به‌واسطه حمایتش از رضاخان، ملاقات‌های خصوصی با او داشت و در حکومت پهلوی دوم هم تا میانه دهه40 در عرصه سیاست حاضر بود، ولی خیلی زودتر از این تاریخ، روزنامه‌نگاری را کنار گذاشت و با تألیف و ترجمه کتاب، علایق اجتماعی و ادبی‌اش را پیگیری کرد.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید
در همینه زمینه :