• پنج شنبه 6 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 16 شوال 1445
  • 2024 Apr 25
چهار شنبه 1 مرداد 1399
کد مطلب : 105550
+
-

بررسی پرونده مرد شیشه‌ای که به‌خاطر خرید موتورسیکلت نو، پسر خردسالش را قربانی کرد

توهم مرگبار


شیشه از آن دست مواد‌مخدری است که آثار مخربی روی روح و روان انسان‌ها دارد تا جایی که ممکن است، فرد را به مرحله‌ای برساند که استعمال شیشه را جایگزین مهر پدری سازد و باعث شود دست به‌کار هولناکی بزند. مثل ماجرایی که حدود 4سال پیش در تهران رخ داد اما ابعاد هولناک آن هرگز در رسانه‌ها منتشر نشد. ماجرا از این قرار بود که مرد جوانی به نام رامین از مدت‌ها قبل‌تر به‌دلیل مصرف زیاد شیشه و توهمات ناشی از آن، چنان دچار مشکلات روحی و روانی شده بود که همسرش نتوانست زندگی در کنار او را تحمل کند و در نهایت از وی جدا شد. پس از این جدایی، رامین به همراه پسربچه 8ساله‌اش در خانه پدری‌اش زندگی می‌کرد و این در حالی بود که همچنان به مصرف شیشه ادامه می‌داد. تا اینکه یک روز، درحالی‌که پسرش را به پارک برده بود، تنها به خانه برگشت و خانواده‌اش با دیدن سر و وضع او شوکه شدند. دست‌ها و لباس‌های رامین خون‌آلود بود و پسرش همراه وی نبود. او کاملا گیج بود و حتی نتوانست به سؤالات اعضای خانواده‌اش درباره اینکه چه بلایی سر پسرش آمده جواب بدهد و یک راست به حمام رفت تا آثار خون را از روی دست و صورتش بشوید. این در حالی بود که خانواده‌اش که نگران شده بودند، پلیس را خبر کردند و با حضور مأموران در محل تحقیقات از رامین آغاز شد. مرد جوان وقتی در برابر سؤالات مأموران پلیس قرار گرفت گفت: به همراه پسرم در خیابان بودم که با چند نفر درگیر شدم و آنها را با چاقو زدم وآنها نیز فرزندم را دزدیدند. اما وقتی مأموران به محلی که رامین گفته بود، رفتند، معلوم شد که هیچ درگیری‌ای در آنجا رخ نداده است. مرد جوان اما این بار داستان دیگری مطرح کرد و گفت: هیچ اطلاعی از فرزندم ندارم. من در خانه خوابیده بودم و آن روز اصلا بیرون نرفتم. احتمالا خانواده‌ام فرزندم را کشته‌اند و لباس‌هایم را خونی کردند تا برایم پاپوش درست کنند.ادعای رامین در حالی مطرح می‌شد که خواهرش می‌گفت که او از لحاظ روانی مشکل دارد، معتاد به شیشه است و به همین دلیل یک سال قبل همسرش از او جدا شده و وی را ترک کرده است. درحالی‌که تحقیقات برای پیدا کردن پسربچه 8ساله ادامه داشت، به پلیس خبر رسید که جسد غرق در خون پسربچه‌ای خردسال در یکی از پارک‌های جنوب تهران پیدا شده و وقتی مأموران به آنجا رفتند، معلوم شد که قربانی کسی نیست جز فرزند رامین. پس از آن مرد جوان اعتراف کرد که روز حادثه با پسرش از خانه بیرون رفته و در همه این مدت در توهم شیشه بوده است. او به تازگی یک موتورسیکلت خریده بود و توهم شیشه تا جایی پیش رفته بود که تصور کرده بود به‌خاطر خرید موتور باید قربانی بدهد و به همین دلیل تصمیم گرفته بود که پسرش را قربانی کند. او اعتراف کرد که آن روز پسرش را با خود به پارک و محلی خلوت برده و پس از آنکه او را قربانی کرده، مقداری از خون وی را روی موتورش مالیده و بعد به خانه برگشته است.پس از دستگیری این مرد برای مصاحبه روانشناختی با او به اداره دهم آگاهی تهران رفتم. رفتارش عجیب و غریب بود و هنوز در توهم شیشه بود. شیشه کاملا روی روح و روانش تأثیر گذاشته و او انگار در دنیای دیگری بود. با اینکه به قتل پسرش اعتراف کرده بود اما به‌نظر می‌رسید که ننگ پذیرش این جرم آنچنان برایش سنگین است که باز هم داستانسرایی می‌کرد. او این بار می‌گفت که دیگران لباس‌ها و موتورش را به خون فرزندش آغشته کرده‌اند و حتی گاهی خود مأموران پلیس را متهم می‌کرد که پسرش را کشته‌اند و می‌خواهد جرم را به گردن او بیندازند.او هر بار گفته هایش را تغییر می‌داد و داستان جدیدی درباره حادثه تعریف می‌کرد اما در میان همه گفته هایش، آنچه مسلم بود اینکه شیشه تأثیر بسیار مخربی روی روان او گذاشته بود.جرائم و عدم‌امنیت خانوادگی و اجتماعی این روزها در موارد زیادی متاثر از مصرف شیشه شده است،  ‌طوری که هرگاه قتلی اینچنینی  اتفاق بیفتد، احتمال زیاد می‌توان داد که شیشه، علت قتل بوده است. مصرف شیشه برای فرد حالت توهم ایجاد می‌کند و در حالت توهم، شخص فاقد درک صحیح از واقعیات است و ارتباط او با واقعیت قطع می‌شود. در این حالت ممکن است مرتکب جنایت حتی علیه نزدیک‌ترین افراد زندگی خود شود.

سروان سمانه مهربانی  روانشناس و کارشناس آموزش همگانی پلیس آگاهی تهران

این خبر را به اشتراک بگذارید