بخشش قاتل 12سال بعد از جنایت
این مرد به جرم قتل دوستش به قصاص محکوم شده بود
مردی که 12سال پیش بر سر انتقال دوستش به کمپ ترک اعتیاد، او را به قتل رسانده بود، پس از سالها تحمل زندان توسط اولیای دم بخشیده شد.
به گزارش همشهری، شامگاه 11آبان سال87 گزارش قتل پسری جوان به پلیس اعلام شد و گروهی از مأموران راهی محل حادثه شدند. مقتول جوانی 31ساله بود که یک ضربه چاقو به قلبش وارد شده و پس از انتقال به بیمارستان جانش را از دست داده بود. کارآگاهان در گام نخست به تحقیق از برادر مقتول که در بیمارستان حضور داشت، پرداختند. او گفت: در خانه نشسته بودم و سرگرم تماشای تلویزیون بودم که زنگ خانهمان به صدا درآمد. وقتی گوشی آیفون را برداشتم یکی از دوستانم بود که میگفت یک نفر شبیه به برادرم در نزدیکی خانهمان و مقابل مغازهای چاقو خورده است. سراسیمه از خانه بیرون آمدم و به محل حادثه رسیدم. برادرم غرق در خون آنجا افتاده بود. شاهدان به اورژانس زنگ زده بودند که همان موقع آمبولانس رسید و او را به بیمارستان انتقال دادند، اما شدت جراحت به حدی بود که زنده نماند. وی ادامه داد: از شاهدان و هممحلیهایم شنیدم که او با یکی از دوستانش به نام فرید درگیر شده است.
فرار قاتل
جسد مقتول به پزشکی قانونی فرستاده شد و گروهی از کارآگاهان جنایی جستوجوی خود را برای شناسایی متهم به قتل آغاز کردند. شواهد حکایت از این داشت که مقتول قربانی خشم دوستش شده است، اما قاتل بعد از جنایت فراری شده بود. یکی از دوستان قاتل به مأموران، گفت: ساعاتی قبل فرید را سراسیمه در خیابان دیدم. او گفت با فردی درگیر شده و او را با چاقو زده است. به من گفت به محل درگیری بروم و سر و گوشی آب بدهم. من هم خودم را به محل رساندم و چشمم به آمبولانس اورژانس افتاد. برگشتم و به فرید گفتم که جوان مجروح در حال انتقال به بیمارستان است. پس از آن به همراه او راهی بیمارستان شدیم. او دورتر ایستاده بود تا من وضعیت جوان مجروح را جویا شوم. وقتی شنیدیم که فوت شده فرید بهشدت وحشت کرد. کاپشن مرا گرفت، چاقو را داخل شمشادهای اطراف بیمارستان انداخت و فراری شد. به من گفت از تهران فرار میکند اما توضیح نداد که قرار است کجا برود.
قتل ناخواسته
نام فرید در لیست افراد تحت تعقیب قرار گرفته بود تا اینکه بعد از مدتی وی که به یکی از شهرهای شمالی فرار کرده و در آنجا زندگی مخفیانهای را آغاز کرده بود بهدلیل عذاب وجدان به پایتخت بازگشت و خودش را معرفی کرد. متهم 26ساله در بازجوییها به قتل اقرار کرد و گفت به هیچ عنوان قصد کشتن دوستش را نداشته است، اما همهچیز در یک لحظه رخ داد. وی گفت: مدتی بود که متوجه شده بودم دوستم (مقتول) در دام اعتیاد گرفتار شده است. چون خودم کراک میکشیدم و میدانستم مواد زندگی آدم را نابود میکند، دلم نمیخواست دوستم سرنوشتش شبیه من شود. چون بهتازگی شروع کرده بود به مصرف مواد، تصمیم گرفتم هر طور شده او را ترک بدهم. قصدم این بود که او را به کمپ ببرم تا از اسارت مواد رهایی یابد، اما دوستم نمیآمد. روز حادثه هم در خیابان او را دیدم و اصرار کردم تا همراهم به کمپ بیاید و مواد را ترک کند، اما او نیامد. بر سر همین مسئله با هم درگیر شدیم و من با چاقویی که همراهم بود، او را تهدید کردم. میخواستم او را بترسانم و هر طور شده دوستم را به کمپ ببرم، اما او مقاومت میکرد. قصدم این بود به دستش ضربهای بزنم اما در جریان کشمکشی که میان ما بود، ناگهان چاقو به قلبش خورد و باعث مرگش شد. در مدتی که فراری بودم عذاب وجدان لحظهای رهایم نمیکرد؛ به همین دلیل تصمیم گرفتم به زندگی مخفیانهام پایان بدهم و خودم را معرفی کنم.
قتلی دیگر در زندان
متهم به قتل روانه زندان شد و پس از مدتی در شعبه74 دادگاه کیفری محاکمه و به قصاص محکوم شد. حکم به تأیید قضات دیوانعالی کشور رسید و درحالیکه پرونده به شعبه اجرای احکام دادسرای جنایی تهران فرستاده شده بود تا مقدمات اجرای آن فراهم شود از زندان خبر رسید که قاتل به همراه چند زندانی دیگر دست به جنایت زدهاند. بررسیها نشان میداد که فرید در جریان یک درگیری با همدستی چند زندانی دیگر، جان یک زندانی را گرفتهاند. او به اتهام شرکت در یک نزاع دستهجمعی منجر به فوت یک زندانی محاکمه و به 3سال زندان محکوم شد، اما بار دیگر نقشه مجرمانه کشید. فرید با همدستی چند زندانی دست به کلاهبرداری از داخل زندان زد که پروندهای دیگر برای او تشکیل و به زندان محکوم شد.
بخشش
12سال از جنایت گذشته و پرونده همچنان در شعبه اجرای احکام دادسرای جنایی تهران بود تا اینکه مدتی قبل اولیای دم راهی دادسرا شدند و درخواست کردند تا حکم قصاص قاتل هرچه زودتر اجرا شود. در این شرایط، جلسات صلح و سازش در دادسرای امور جنایی تهران تشکیل شد و سرانجام اولیای دم وقتی شنیدند که قاتل در زندان توبه کرده راضی شدند بهخاطر رضای خدا، قاتل را ببخشند. با گذشت اولیای دم، متهم به قتل از مجازات مرگ رهایی یافت و به زندگی بازگشت.