فرار زوج پزشک از پرتگاه مرگ

راز سرقت از خانه پزشک کرمانی و همسرش که با غذای مسموم تا پرتگاه مرگ پیش رفته بودند، با دستگیری پرستار خانگی آنها در پایتخت و اعترافات او فاش شد.
به گزارش همشهری، چند‌ماه پیش مأموران پلیس کرمان در جریان سرقت از خانه ویلایی یک زوج پزشک در این شهر قرار گرفتند. فرزندان این زوج که هر‌ازگاهی به دیدن آنها می‌رفتند، فروردین امسال وقتی پا در خانه پدر و مادرشان گذاشتند، با صحنه‌ای عجیب روبه‌رو شدند. قسمتی از دیوار خانه تخریب شده و تونلی به داخل خانه به‌وجود آمده بود. آنها هراسان وارد خانه شدند و چشمشان به پدر و مادرشان افتاد که نیمه‌جان روی زمین افتاده بودند و فورا اورژانس را خبر کردند.

سرقت عجیب 
زن و شوهر تحت درمان قرار گرفتند و در تحقیقات پلیسی مشخص شد که همه اموال باارزش آنها سرقت شده است. از سوی دیگر، پزشکان اعلام کردند که سارقان برای اجرای نقشه خود صاحبخانه را بیهوش کرده‌اند.
زوج پزشک به‌دلیل مصرف بیش از حد مواد بیهوشی به کما رفته بودند. با این حال، تلاش تیم پزشکی برای نجات آنها نتیجه‌ داد و این زوج از پرتگاه مرگ به زندگی برگشتند. کمی بعد وقتی حال آنها ‌بهتر شد، پرده از راز ماجرا برداشتند و گفتند که نقشه قتل‌شان را پرستار‌ خانگی‌‌شان کشیده بود.
مرد پزشک گفت: چند‌ماه قبل تصمیم گرفتم برای انجام کارهای خانه و مراقبت بیشتر از همسرم پرستار استخدام کنم. با توجه به شیوع کرونا کسی به خانه ما رفت‌وآمد نداشت جز همین پرستار که زهره نام داشت. هر‌ازگاهی هم بچه‌هایمان می‌آمدند اما بدون همسر و فرزندانشان.
او ادامه داد: زهره می‌گفت مجرد است. وی مدعی بود که خانواده‌اش ساکن تهران هستند و چون ما حاضر بودیم پول خوبی پرداخت کنیم، تصمیم گرفته به کرمان سفر و در اینجا کار کند. او هر‌ازگاهی در خانه ما می‌ماند و گاهی هم به خانه یکی از بستگانش در کرمان می‌رفت. ما احتمال می‌دهیم که زهره در سرقت نقش دارد چون آخرین بار غذای ما را داد و گفت باید برای انجام کاری از خانه بیرون برود. بعد از خوردن غذا دچار سرگیجه شدیم و از هوش رفتیم. وقتی چشمانمان را باز کردیم، در بیمارستان بودیم و تازه متوجه شدیم چند روزی در کما بوده‌ایم.

دستگیری در پایتخت 
نام زهره در لیست افراد تحت تعقیب قرار گرفت. اتهامش شروع به قتل و سرقت بود که مأموران با انجام ردیابی‌ها ردپای او را در تهران به‌دست آوردند. او دستگیر شد و در بازجویی‌ها به سرقت از خانه زوج پزشک اقرار کرد. وی گفت: برای کار به خانه این زوج رفتم. من می‌خواستم سرمایه‌ای به‌دست بیاورم تا از ایران بروم. دلم می‌خواست در یکی از کشورهای خارجی تحصیل و زندگی کنم. وقتی در کرمان بودم، با پسری به نام علی آشنا شدم. عاشقش شدم و متأسفانه عاشقی کار دستم داد. چون بعد از مدتی به عقد موقت علی در آمدم و او پیشنهاد داد از خانه زوج پزشک سرقت کنیم و بعد از به‌دست آوردن پول با هم از ایران برویم.
متهم ادامه داد: ابتدا قبول نکردم اما آنقدر در گوشم خواند که وسوسه شدم. نقشه این بود که من هر بار داخل آبمیوه یا غذای زوج پزشک داروی بیهوشی می‌ریختم و آنها ساعت‌ها می‌خوابیدند. من هم با همدستی علی وسایل خانه را سرقت می‌کردم. چندین بار این کار را انجام دادم تا اینکه آخرین‌بار دوز داروهای بیهوشی را زیاد کردم تا وسایل دیگر خانه مانند تابلو‌فرش‌ها، فرش‌های دستباف، ال‌سی‌دی و... را سرقت کنیم. به محض اینکه آنها از هوش رفتند، علی وارد خانه شد و سرقت را انجام دادیم. بعد دیوار را تخریب کردیم و تونلی کوچک به‌وجود آوردیم و قصدمان این بود صحنه‌سازی کنیم که پلیس فکر کند دزدان حرفه‌ای وارد خانه‌ شده‌اند اما در نهایت دستمان رو شد.
با اعتراف زهره، همدست وی نیز دستگیر شد و پرونده برای رسیدگی بیشتر از دادسرای جنایی تهران به دادسرای کرمان که محل وقوع جرم بود، فرستاده شد.