• پنج شنبه 30 فروردین 1403
  • الْخَمِيس 9 شوال 1445
  • 2024 Apr 18
چهار شنبه 25 تیر 1399
کد مطلب : 104904
+
-

آنچه البته به جایی نرسد فریاد است

کتاب‌هایی که برای نمایشگاه آماده شده بود روی دست ناشران ماند

فریاد ناصری _مدیر نشر حکمت کلمه

 وضعیت صنعت نشر ایران، پیش از شیوع کرونا نیز دچار بیماری و وخامت بود اما با ظهور این ویروس دلیلی پیدا شد تا پایه‌های این صنعت نحیف کاملا از هم متلاشی شود. آنچه نشر پیش از کرونا با آن درگیر بود، وضعیت اسفبار معرفی و پخش کتاب بود. با آمدن این ویروس، وضعیت نامناسب به شکلی ادامه پیدا کرد که بستری مناسب شد تا کتاب از آخرین سنگرهای خود نیز عقب‌نشینی کند. بازماندگان کسانی که در جامعه به سراغ کتاب می‌رفتند نیز دیگر به سختی سراغ آن را گرفتند. ناشران با تعطیلی و تغییر برنامه‌های سالانه مانند برگزار نشدن نمایشگاه کتاب که به فروشگاه کتاب تبدیل شده و به داد ناشران کوچک و بزرگ می‌رسید، گرفتارتر شدند. از سوی دیگر شعار سال‌های اخیر؛ حمایت از کتابفروشان محلی، ابتر ماند و کرونا این گروه‌های کوچک را نیز از بین برد. کتابفروشان کوچک که با مراجعان اتفاقی یا مخاطبانی که دنبال کتاب‌های خاص می‌گشتند، کالای خود را می‌فروختند، مشتری‌هایشان را تارانده به فضای آنلاین دیدند. صنعت نشر با همه این مشکلات وارد دوران کرونایی شد. خیلی از ناشران و کتابفروشان در این بزنگاه نیز تصمیم گرفتند از امکان پست کتاب استفاده کنند. اما باز با مشکلات دیگری روبه‌رو شدند. مثلا اداره پست که قرار بود با 3هزار تومان بسته‌های کتاب را به صاحبانش برساند برای این کار وزن کالا را لحاظ کرد؛ تا 200گرم. همین باعث شد پست هم عملا کمکی به ناشران و پخشی‌ها نباشد. اما نویسندگان که بیشتر از هر گروهی نیازمند به ارتباط با دیگران بودند، با محدودیت ارتباط‌ها خانه‌نشین و افسرده شدند.
اما چه پیشنهادی می‌توان داشت؛ آنچه البته به جایی نرسد فریاد است. پیشنهاد آسان و عملی‌ شدن سخت است. در این چند سال با تشدید تحریم‌ها، حواله‌های کاغذ از طرف اتحادیه بین ناشران تقسیم می‌شد تا کار انتشار کتاب ادامه‌دار شود. نظر دادن اتحادیه و کشف اینکه واقعا کدام ناشر این کاغذ را صرف کتاب می‌کند و کدامیک در بازار آزاد می‌فروشد، سخت بود. اما می‌توانستند برنامه‌ای را تدوین کنند که چنین اتفاق‌هایی نیفتد.
بعد از عید همه کتاب‌هایی که برای عرضه در نمایشگاه آماده شده بود، روی دست ناشران ماند. منتظر شدیم ‌ماه رمضان طی و شرایط عادی شود تا کتاب‌ها را به پخش بسپاریم. در ادامه وقتی درخواست کاغذ دادیم، چون در مدت کوتاهی نتوانستیم نقدینگی داشته باشیم، حواله‌مان باطل شد. درخواست مجدد کردیم. در دست بررسی قرار گرفت. اما همچنان منتظریم و اتفاقی نیفتاده است. در اصل چاپ کتاب اینگونه از چرخه خارج شد. کاش این حواله‌ها اعتباری شود که به این سرعت از چنگ ناشر خارج نشوند. شاید باید یارانه خرید را افزایش داد و بازپرداخت مالی را کاهش. شاید نهاد کتابخانه‌ها باید در خریدها پرداخت‌هایش را کوتاه‌مدت کند. شاید باید هزینه پست کتاب، خصوصا هزینه کتاب‌های تالیفی صفر شود. همه اینها می‌تواند پیشنهادهایی باشند که بحران پیش‌رو و هم‌اکنون را ساده‌تر کند. در دوران جدید باید به معرفی کتاب‌های چاپ شده فکر کرد؟ آیا ناشر مستقل می‌تواند چنین درخواستی از صدا و سیما داشته باشد؟ آیا می‌تواند هزینه چنین تبلیغاتی را متقبل شود؟ آیا ناشر باید دست به دامان اینفلوئنسرها برای تبلیغ کتاب شود؟ نباید برای چنین شرایطی راهی تعیین کرد که ناشران از بحران دامنگیر نابودی و تعطیلی خارج شوند؟ با این رویه ما داریم ناشرنماها را زیاد و زیادتر می‌کنیم؛ آنهایی که می‌دانند چطور باید از حفره‌های قانونی استفاده و ناشران دیگر را از چرخه نشر خارج کنند.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید