• شنبه 1 اردیبهشت 1403
  • السَّبْت 11 شوال 1445
  • 2024 Apr 20
پنج شنبه 19 تیر 1399
کد مطلب : 104438
+
-

چالش‌ها و مزیت‌های همکاری راهبردی ایران و چین

نگاه
چالش‌ها و مزیت‌های همکاری راهبردی ایران و چین

نصرت‌الله تاجیک‌- تحلیلگر مسائل بین‌الملل

سند همکاری‌های 25ساله ایران و چین طی هفته‌های گذشته مورد بحث محافل عمومی قرار گرفته و در ارتباط با این موضوع، مواضع مختلفی از سوی افکار عمومی، نمایندگان مجلس و مسئولان در دولت و وزارت خارجه مطرح شده است. واقعیت این است که سند همکاری ایران و چین هم‌اکنون در مرحله پیش‌نویس قرار دارد و متنی که در روزهای اخیر در شبکه‌های اجتماعی با عنوان سند همکاری میان 2کشور منتشر شده، اطلاعات کلی از این به‌دست می‌دهد.
زمینه‌های شکل‌گیری این سند به فضایی بازمی‌گردد که پس از امضای برجام و اجرای آن ایجاد شد؛ برجام با وجود همه مشکلات و ضعف‌هایی که ممکن است داشته باشد، یک فضایی را برای کشور ایجاد کرد که ایران به‌واسطه آن از ذیل قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل خارج شده و در پی آن یک روند یارگیری و اجماع‌سازی‌ بین‌المللی را به نفع خود آغاز کرد. تلاش‌ها برای تقویت روابط تهران و پکن در این چارچوب شکل گرفت. درباره کلیت سند همکاری‌های ایران و چین بدون اینکه بخواهیم وارد جزئیات آن شویم، به‌زعم نگارنده، این سند فی‌‌نفسه موقعیت منطقه‌ای و بین‌المللی ایران را افزایش خواهد داد. همین مسئله موجب آن شده است که آمریکایی‌ها حساسیت زیادی نسبت به تنظیم و امضای سند همکاری میان ایران و چین از خود نشان دهند.
در راستای فضاسازی علیه همکاری‌های ایران و چین، یک نشریه انگلیسی‌زبان به نام «پترولیوم اکونومیست» در سپتامبر2109 گزارشی را منتشر کرد و به نقل از یک منبع نزدیک به وزارت نفت ایران، اطلاعاتی را مورد استناد قرار داد که با واقعیت همخوانی نداشت و اساسا ارتباطی با سند همکاری ایران و چین نداشت؛ چراکه در سند مورد‌نظر هیچ عددی به‌جز عدد 25سال وجود ندارد. درحالی‌که نویسنده این گزارش مدعی شده بود که چین قصد سرمایه‌گذاری بالغ بر 400میلیارد دلار در صنایع نفت و گاز ایران را دارد و همچنین پکن برای استقرار 5 هزار نیروی امنیتی چینی به‌منظور تامین امنیت پروژه‌های خود در ایران با تهران توافق کرده است! اطلاعاتی که هیچ‌گونه پایه و اساسی نداشت؛ ادعاهایی که به‌نظر می‌رسد با هدف تحت‌تأثیر قرار‌دادن تلاش‌های تهران و پکن مطرح شده بود. در اسناد همکاری 2 یا چندجانبه میان کشور‌ها اساسا اینگونه است که صرفا به اصول کلی اشاره می‌شود و به عدد و ارقام و جزئیات همکاری‌ها پرداخته نمی‌شود.
بنابراین، شیوه‌ای که وزارت امور خارجه برای تنظیم اسناد، قراردادها و تفاهمنامه‌های بین‌المللی در دستور کار دارد، روشی صحیح است؛ اسناد تا زمانی که در مرحله پیش‌نویس قرار دارند ممکن است بارها مورد تغییر و اصلاح از سوی طرفین قرار بگیرد. در مرحله تبادل پیش‌نویس‌ها میان 2کشور نیز بارها نقطه‌نظرات کشورها در متن نهایی اعمال می‌شود تا زمانی که طرفین به یک متن واحد دست پیدا کنند.
پس از آن است که متن نهایی به مجالس قانونگذاری کشورها برای طی روندهای قانونی ارجاع می‌شود که مستلزم یک پروسه طولانی‌مدت است. از این‌رو، منطقی به‌نظر نمی‌رسد جزئیات متنی که در مرحله پیشنهاد و پیش‌نویس قرار دارد، اعلام عمومی شود. در این میان اما آمریکایی‌ها تلاش کرده‌اند که از طریق انتشار اطلاعات غلط، افکار عمومی را علیه این تلاش‌ها تحریک کنند تا زمینه انعقاد این قرارداد را از بین ببرند.

نیاز متقابل ایران و چین
به‌منظور بررسی سند همکاری‌های 25ساله، باید توجه کرد که یک طرف آن ایران است که از یک‌سو با مشکلات داخلی مواجه است و از سوی دیگر سیاست رویارویی با سیاست‌های آمریکا در منطقه را در دستور کار دارد.
طرف دیگر این سند، چین است که با الگوهای اقتصادی در تلاش است که موقعیت بین‌المللی خود را در چارچوب قوانین بین‌المللی تثبیت کند. پیگیری این الگو از سوی چین از جهات مختلف برای ایران هم مفید است. چین نیز در مسیر تثبیت موقعیت بین‌المللی خود با چالش آمریکا مواجه است و اختلافات زیادی میان این 2کشور در حوزه‌های اقتصادی، امنیتی و سیاسی در جریان است.
بنابراین ایران و چین نیاز به همکاری با یکدیگر دارند. در ارتباط با ایران اغلب مباحث مقایسه‌ای و پرسش‌هایی مطرح می‌شود مانند اینکه چرا ایران با خود آمریکا یا کشورهای اروپایی که مزیت‌های تکنولوژیکی بیشتری نسبت به چین دارند، وارد مذاکره و همکاری نمی‌شود؟ در پاسخ به این سؤال باید گفت که از سیاست آمریکا در مقابل ایران به‌ویژه در دوره ریاست‌جمهوری ترامپ، کاملا واضح است که دولت ترامپ از مسئله «تغییر رفتار» ایران عبور کرده و سیاست «تغییر رژیم» را دنبال می‌کند. اگر این را به صراحت اعلام نمی‌کنند، به‌دلیل فرار از تبعات حقوقی و سیاسی آن است. سیاست فشار حداکثری ترامپ، با هدف شوراندن مردم ایران علیه حکومت دنبال می‌شود. درحالی‌که دولتمردان آمریکا مدعی هستند که فشارها علیه حکومت و نه مردم اعمال می‌شود.
مقصود از طرح این مبحث این است که ایران برای انتخاب شرکای راهبردی در صحنه بین‌الملل از انتخاب آزاد برخوردار نیست و گزینه‌های محدودی در اختیار دارد؛ یعنی اینگونه نیست که ایران چین را به آمریکا یا کشورهای اروپایی ترجیح داده باشد. متأسفانه با وجود حسن‌نیت ایران در اجرای برجام و ارائه الگوی رفتاری در چارچوب هنجارهای بین‌المللی برای همکاری با کشورها، بدعهدی دولت ترامپ نسبت به تعهدات آمریکا در برجام، دیوار بی‌اعتمادی میان تهران و واشنگتن را مرتفع‌تر و ضخیم‌تر کرد. بنابراین، گزینه‌های انتخابی ایران برای همکاری‌های راهبردی محدود است و چین یکی از این گزینه‌ها‌ست. ایران در زمینه‌های اقتصادی، کسب حمایت‌های بین‌المللی و سیاسی و تثبیت موقعیت ژئوپلتیکی خود به همکاری با چین نیاز دارد.
یک سوی دیگر سند همکاری‌های 25ساله، چین است. این کشور با توجه به الگوی اقتصادی که در پیش گرفته، یکی از قدرت‌های بلامنازع دهه آینده خواهد بود. براساس این الگو، چینی‌ها بدون درگیری مستقیم با آمریکا، بسترهای اقتصادی خود را تقویت کرده و هم‌اکنون در شرایط رقابت با آمریکا قرار دارند. از یک‌سو، چین با این الگوی رفتاری مزیت‌های قابل‌توجهی برای رویکردهای سیاسی و اقتصادی ایران دارد. از سوی دیگر، چینی‌ها نیز به همکاری با ایران به‌عنوان یک کشور دارای منابع نفتی و قدرت مؤثر در خلیج‌فارس نیاز دارند. امنیت خلیج‌فارس به‌عنوان آبراه عبور انرژی برای چینی‌ها و اجرای پروژه‌های زیرساختی چه در داخل خود چین و چه در مگاپروژه‌هایی مانند «یک کمربند-یک جاده» حائز اهمیت است.
با توجه به نیازهای متقابل تهران و پکن به همکاری با یکدیگر، اگر ایران بتواند یک همکاری مفید و مؤثر و در چارچوب معادله برد-برد شکل دهد، این همکاری می‌تواند به توسعه ظرفیت‌های توسعه‌ای کشور کمک کند و موقعیت بین‌المللی ایران را نیز ارتقا دهد. از این منظر، سند همکاری‌های 25ساله 2کشور می‌تواند
مفید باشد.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید