• پنج شنبه 30 فروردین 1403
  • الْخَمِيس 9 شوال 1445
  • 2024 Apr 18
چهار شنبه 18 تیر 1399
کد مطلب : 104332
+
-

اما و اگر‌های یک جابه‌جایی از ارشاد به صداو سیما در گفت‌وگو با ابوالحسن داوودی

سر بلندقامتان عرصه تصویر را از تن‌ جدا می‌کنند

مدتی پیش سازمان سینمایی اطلاعیه‌ای منتشر کرد که در آن اعلام شده بود به‌دلیل حجم بالای سریال‌های در حال تولید در شبکه نمایش خانگی تا اطلاع ثانوی، مجوز تازه‌ای برای این مجموعه‌ها اعطا نخواهد شد. چند روز بعد مشخص شد این مسئله یکی، دو روزه و ناگهانی نبوده است. حالا زمزمه‌ها حاکی است که مسئولیت صدور مجوز و نظارت بر سریال‌های نمایش خانگی، به‌طور کامل از اختیار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی خارج و به سازمان صداوسیما واگذار شده؛ هر چند هنوز خبر رسما اعلام نشده باشد. با جدی‌تر شدن این خبر صدای اعتراض فعالان صنفی سینما و نمایش خانگی بلند شد. خیلی‌ها ابراز نگرانی کردند که بازار نمایش خانگی کم‌رونق خواهد شد. اگرچه اخبار قطعی از شورای‌عالی فضای مجازی اعلام نشده، اما به‌نظر تصمیم به این انتقال مسئولیت از ارشاد به صداوسیما جدی است. درباره این نگرانی‌ها با ابوالحسن داوودی، تهیه‌کننده صحبت کرده‌ایم.

 حتما زمزمه‌های انتقال نظارت بر تولید، پخش و بازبینی محصولات شبکه نمایش خانگی از وزارت ارشاد به صدا و سیما را شنیده‌اید. آیا با انتقال مسئولیت ارشاد به صدا و سیما موافقید؟ 
به‌نظر من این تصمیم، انتخابی خلاف عرف و عادت، و خواست جامعه ایران است که گویی به عمد انجام می‌شود تا فضای فرهنگی را محدودتر و دست‌اندرکاران ساخت فیلم را ناامیدتر کند. تلویزیون در این سال‌ها نشان داده که هر سال با افزایش سیطره و امکاناتش همچنان سیر قهقرایی‌اش را پیموده است. این سازمان با وجود انحصار همه‌جانبه در جذب مخاطب و پیدا کردن راه ارتباطی با اکثریت جامعه ایران ناتوان است. اکنون نیز در بدترین زمان ممکن، در کم‌تماشاگرترین دوره خود به‌سر می‌برد. این سازمان حتی در همین موقعیت‌های انحصاری که داشت نیز آمارهایش باورپذیر نبود. با معیارهایی کار می‌کند که نه خواست و سلیقه جامعه است، نه خواست کلیت نظام. ظاهرا تنها خوانشی که در این سازمان مطرح است، خود را بر همه امور مسلط دانسته و قصد دارد همه‌‌چیز را در اختیار خود داشته باشد. بسیار متأسفم برای این طرز فکر که در جریان یکسان‌سازی جامعه، سر بلندقامتان عرصه تصویر را از تن‌ جدا می‌کنند.

 اگر چنین اتفاقی رخ دهد، امیدی وجود دارد که کیفیت سریال‌های ایرانی شبکه نمایش خانگی ارتقا پیدا کند؟
نمایش خانگی با همه خوبی و بدی‌هایش و ابتذالی که در بخش‌هایی از آن وجود دارد، توانسته در چنین شرایطی، رونقی نسبی را در عرصه نمایش حفظ کند. همچنان نوع دیگری از کیفیت نازل و حتی ابتذال محصولات را در بعضی از محصولات عرضه شده در صدا و سیما هم می‌بینید. اینکه کدام عقل سلیم در ارشاد پذیرفته که چنین امکانی واگذار شود، مهم است. به‌نظر می‌رسد گروهی قصد کرده‌اند دریچه‌های امید جامعه را ببندند. البته این چندان از رویه و روش آنها دور نیست و جای تعجب ندارد و منحصر به شبکه نمایش خانگی نمی‌شود. آثار بی‌اهمیت در صدا و سیما هم به نمایش درمی‌آید. اما مهم‌تر آنکه چطور خود را محق می‌دانند که درباره همه تصمیم‌گیری کنند و در جایگاه حق و حاکمیت بنشینند؟ چرا گمان می‌کنند در هر موقعیتی، امرشان باید متاع باشد. قطعا شبکه نمایش خانگی هم ضعف‌هایی دارد، اما اگر تلویزیون توان اصلاح و رونق‌بخشی دارد، اول لازم است ضعف‌های فراوان خود را درمان کند.

  نگرانی از اینکه رویه نیمه‌تمام و سطحی بعضی سریال‌های شبکه نمایش خانگی، ممکن است مخاطبان را بی‌اعتماد کند، یکی از دغدغه‌های مسئولان و ادله‌شان در این واگذاری است.
تلویزیون به همان اندازه‌ای که از تماشاگر امروز در جامعه دور شده، عطشی سیراب‌نشدنی به انحصار مسئولیت‌های مختلف دارد. به‌نظر من در شرایط کنونی برای بازگشت به فراگیری بیش از هر چیز نیازمند آن است که ابتدا بعضی مسئولیت‌هایش را واگذار کند تا شاید بتواند به درصدی از موفقیت در حوزه خود برسد.

عده‌ای معتقدند شبکه نمایش خانگی حیاط‌خلوت پول‌های کثیف یا دست‌کم سرمایه‌های مشکوک است. نظر شما چیست؟
کسی منکر این نیست که در این عرصه هم مثل بعضی از عرصه‌های مهم و حیاتی دیگر پول مشکوک وجود دارد، ولی این یک شوخی تلخ است، ابعاد فساد در جامعه آنقدر گسترش یافته و روزبه‌روز شکل‌های تازه‌تری به‌خود پذیرفته که فساد در این زمینه واقعا قابل رؤیت نیست. هر روز به شکلی پول‌های نجومی از کشور خارج می‌شود؛ آنقدر که پولی که در حوزه فرهنگی رد و بدل می‌شود مانند ارزنی در انبار گندم است. به‌نظر آدرس‌های غلط به این دلیل داده می‌شود که حوا‌س‌ها به جای دیگری پرت شوند. درست است که پول‌های کثیف در سینما و ساخت سریال‌های نمایش خانگی رسوخ کرده و باید با آن مبارزه کرد، اما وقتی نقاط مثبت و منفی آن را روی پر کردن اوقات فراغت جامعه ناامید نگاه می‌کنیم، تأثیرش ده‌ها برابر بیشتر از آن چیزی است که صدا و سیما با همه طول و عرض گسترده خود انجام می‌دهد. با همه انتقاداتی که شخصا به عرصه نمایش خانگی دارم و ابتذالی که در بعضی از آنها وجود دارد و نیز سرمایه‌های مشکوکی که هست، با این حال حس می‌کنم با این انتقال مسئولیت، یک عرصه نمایشی را از چاله به چاه می‌اندازیم و فضایی را فراهم می‌کنیم که نه‌تنها مشکل را حل نخواهد کرد، بلکه به مصیبتی بدل خواهد شد و ممری که برای پر کردن اوقات فراغت مردم شکل گرفته بود نیز به‌زودی از بین خواهد رفت.

 چشم‌انداز شبکه نمایش خانگی را درصورتی که این واگذاری اتفاق بیفتد، چگونه می‌بینید؟
اگر این اتفاق بیفتد، نتیجه آن چیزی خواهد شد که اکنون در تلویزیون می‌بینیم. اغلب سریال‌های تلویزیونی در طلایی‌ترین زمان‌های پخش هم بیننده چندانی ندارند. این رویه هر سال نیز بد و بدتر، منفعل‌تر و بی‌مخاطب‌تر شده است. به‌نظر می‌رسد صدا و سیما حتی در جلب کسانی‌که می‌خواهند و دوست دارند در آن فضا کار کنند، ناتوان است. تلویزیون از دهه 50 خانه من بوده و پس از آن نیز در 2 دهه بعد از انقلاب با علاقه حرفه تخصصی خود را در آن دنبال کرده‌ام؛ بنابراین با تعصب حرفه‌ای و به‌عنوان خانه خودم درباره آن صحبت می‌کنم. از این فضایی که تلویزیون با مخاطب خود ایجاد کرده، به‌شدت افسرده‌ام. به این فکر می‌کنم اگر روزی بخواهد به دورانی بازگردد که واقعا تلویزیون ملی بود، زمان زیادی لازم دارد و مدیریتی متفاوت.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید