• چهار شنبه 5 اردیبهشت 1403
  • الأرْبِعَاء 15 شوال 1445
  • 2024 Apr 24
سه شنبه 17 تیر 1399
کد مطلب : 104242
+
-

گفت‌وگوی همشهری با حسین راغفر و پدرام سلطانی درباره مافیای فساد در اقتصاد ایران

محصولات اقتصاد رفاقتی


مائده امینی ـ روزنامه‌نگار

زمین‌های خورده‌شده از بیت‌المال، سلطان ارز، سلطان خودرو، سلطان سکه.... معاونت فاسد، قاضی فراری، بدهکار بانکی و هزار و یک ترکیب گزنده که این روزها گوش ما از شنیدن آنها پر شده است. تا جایی که 3 هزار میلیارد تومان اختلاس در گذشته‌ای نه چندان دور همه جامعه را به واکنش وا می‌داشت اما امروز شنیدن ارقام 17هزار میلیاردی برای همه ما انگار عادی شده است. کارشناسان اقتصادی اما شرایط امروز را محصول عملکرد اقتصادی غلط درون سازمانی می‌داند و آنها که رویکرد منتقدانه‌تری دارند بر این باورند که مشکل حضور صرفِ وحید مظلومین‌ها نیست بلکه ساختار مافیایی و تشکیلات گسترده‌ای پشت این نمادها وجود داشتند، دارند و خواهند داشت. چه‌کسی به طبری، منصوری، زنجانی، خاوری و... کمک کرده است؟ حسین راغفر اقتصاددانی است که اقتصاد ایران را یک اقتصاد رفاقتی می‌داند که در آن قوانین، محدود‌کننده هیچ اخلال‌گری‌ای نیستند. پدرام سلطانی هم بر این باور است که بدون شک مافیاهایی که در این سال‌ها شکل گرفته‌اند ریشه در دستگاه‌های دولتی و حکومتی داشته‌اند.


حسین راغفر:  فساد، محصول نظام تصمیم‌گیری غلط است



 آقای راغفر ! هربار که اقتصاد ایران دچار بحران می‌شود مسئولان در حوزه‌های مختلف درباره مافیای بازارها و دست‌های پشت پرده حرف می‌زنند. مافیای نفت، ‌مافیای سکه، مافیای ارز، مافیای خودرو...آیا واقعا اقتصاد ایران قربانی مافیای قیمت‌گذاری کاذب و خرید و فروش‌های گسترده دلالان و دست‌های پشت پرده است؟
ریشه این مشکلات به ساختار مدیریت اقتصاد کشور برمی‌گردد. نظام اقتصادی ما یک نظام اقتصادی رفاقتی است. اقتصاد رفاقتی 3 ویژگی مهم دارد. ویژگی اول این است که فرصت‌ها و منابع در اقتصاد ایران در اختیار دوستان، رفقا و افرادی که وفاداری آنها احراز شده، قرار می‌گیرد. بگذارید یک مثال بزنم؛ هنگام ورود دولت نهم به اقتصاد، میزان تمامی دیون معوقه بانک‌ها، 12هزار میلیارد تومان برآورد شده بود اما هنگامی که دولت دهم از اقتصاد ایران خارج شد این رقم به حداقل 160هزار میلیارد تومان افزایش پیدا کرد. این در حالی است که برخی تحلیل‌گران اعلام کرده‌اند که میزان مطالبات معوقه بانکی در آن زمان به 200هزار میلیارد تومان هم رسیده بوده است. اساسا یکی از دلایل اختلال نظام بانکی کشور که بعد از دولت دهم اتفاق افتاد، همین معوقات بود که آسیب‌هایی جدی به بدنه اقتصاد وارد کرد و واحدهای تولیدی بسیاری را از بین برد و پس از آن بستر مناسبی برای گستردگی فساد در اقتصاد ما ایجاد شد. در این نوع از اقتصاد، اعتبارات بانکی به دوستان و رفقا تخصیص پیدا می‌کند. کسانی که صاحبان سرمایه‌های جدید هستند، عموما کسانی هستند که وابستگی به ساختار قدرت دارند و از درون سیستم آمده‌اند. روشن است که بانک‌ها باید در برابر اعتباراتی که به متقاضیان می‌دهند، از آنها وثیقه کافی بگیرند. اما وقتی از 12هزار میلیارد تومان به 160و 200هزار میلیارد تومان می‌رسیم و بانک‌ها وثایقی برای بازپس‌گیری منابع خود ندارند، پس ما نمی‌توانیم نفوذ گسترده سیاسی برای تخصیص منابع بانکی را انکار کنیم.
توزیع فرصت‌های انحصاری و شبه‌انحصاری دومین ویژگی اقتصاد رفاقتی است. واردات تلفن همراه، واردات خودرو، واردات میوه و ... همه در انحصار عده‌ای خاص است! فرصت‌های بی‌نظیر و عجیبی از درون در اختیار عده‌ای قرار می‌گیرد و اقتصاد از ظرفیت‌های رقابتی دور می‌ماند و آسیب می‌بیند.
سومین ویژگی اقتصاد رفاقتی، دستکاری در نظام قیمت‌گذاری است. امروز می‌بینیم که به اشکال مختلف حقوق مصرف‌کننده تضییع می‌شود تا قیمت‌ها به آن مرزی برسد که مطلوب صاحبان سرمایه‌های چپاول شده باشد.
مثلا درباره آقای طبری... مگر می‌شود کسی با آن تشکیلات گسترده فساد کند و مسئولی در موضع قدرت و سیاستگذاری متوجه آن نشود؟ 
4 عنصر اصلی در شکل‌گیری فساد و مافیا تأثیر مشخص دارند. یکی از این عناصر انحصار توزیع فرصت‌ها و دسترسی به منابع عمومی است. نکته بعدی این است که فرصت استفاده از منابع عمومی در اختیار افرادی است که انحصار را در اختیار دارند. در نهایت خودشان هستند که صلاح می‌دانند چگونه از این منابع استفاده شود و چقدر فاقد شفافیت باشد و بابت رویکرد خود بنا هم نیست که به کسی پاسخگو باشند. محصول چنین تلفیقی قطعا زمینه‌ساز فساد خواهد بود.
 آیا مفاسد گسترده در ساختار اقتصادی کشورمان سازمان‌یافته است یا به‌ صورت جزیره‌ای؟ آیا ما در سیستم مافیاپرور قرار گرفته‌ایم؟ اگر بله پس چرا هیچ مسئولی نسبت به رفع این مشکل دغدغه ندارد یا مسئولیت پیامدهای ناشی از آن را بر عهده نمی‌گیرد؟
بله. قطعا. فساد امروز سازمان‌‌یافته‌ است و با برنامه پیش می‌رود. طبیعی است که برای نفی این حقیقت امروز توجیهات مختلفی هم بشنویم؛ چرا که مافیای فساد محصول نظام تصمیم‌گیری غلط است و پذیرش مسئولیت این فسادهای گسترده و سازمان‌یافته کار آسانی نیست! 
شما ماجرای آقای طبری و آن آقایی که بزرگ‌ترین بدهکار بانکی با یک پرونده 14هزار میلیارد تومانی بودند را ببینید. مطمئن باشید که در این مدت بانک‌ها برای پیگیری طلب خود از این بدهکار بزرگ، بارها و بارها پرونده تشکیل داده‌اند و پیگیری کرده‌اند اما در نهایت با فردی برخورد کرده‌اند که در معاونت دستگاه قضا نشسته و پرونده‌ها را مسدود می‌کند! فساد فساد می‌آفریند. فساد در مرحله مقدماتی علت نیست، بلکه محصول نابسامانی‌های دیگر مثل تصمیم‌گیری غلط و.. است. اما وقتی این نابسامانی‌ها شکل گرفتند و فساد پدید آمد، خود این فساد زمینه‌های تولید و بازتولید خود را فراهم می‌کند و در متن سیستم منتشر می‌شود.



پدرام سلطانی: مافیا، قدرت سیاسی دارد



آیا اقتصاد ما از آسیبی به نام مافیا رنج می‌برد؟ اساسا مافیای اقتصادی چیست و چه ویژگی‌هایی دارد؟
فساد با مافیا فرق می‌کند. آنچه در دنیا به عنوان مافیا از آن یاد می‌شود، یک شبکه سازمان‌یافته تبهکاری است که در این شبکه تعداد زیادی اشخاص با نفوذ فعالیت می‌کنند و عموما نماینده‌هایی از ارگان‌ها، نهادها و سازمان‌های مختلف در آن حضور دارند یا به ‌کار گرفته می­‌شوند. شبکه مافیا عموما در همه دستگاه‌های مربوطه ریشه می‌دواند و زمینه را برای فعالیت‌های ممنوعه فراهم می‌کند. اما تعریف دیگری هم در دنیا با عنوان کارتل وجود دارد که شبکه هماهنگ بین چند شرکت است که به ‌صورت قانونی یا به ‌صورت غیرقانونی زیر پوست اقتصاد فعالیت می‌کنند و بازار برخی کالاها را در انحصار خود دارند. ماحصل این کارتل‌ها شیوع انحصار و شبه‌انحصار است. من فکر می‌کنم وقتی می‌خواهیم از دستکاری در بازارها، تبانی در قیمت یا فروش و سودجویی نامتعارف صحبت کنیم، بهتر است از لفظ کارتل استفاده کنیم تا مافیا.
 یعنی شما بر این باورید که معضل اقتصاد ایران شکل‌گیری مافیا نیست و ساختار ما از آفتی به نام کارتل رنج می‌برد؟
نه لزوما. قطعا اقتصاد ایران از مافیا رنج می‌برد. مافیاهایی که در این سال‌ها شکل گرفته‌اند ریشه در دستگاه‌های دولتی و حکومتی داشتند. مافیاهایی مثل متهمان بانک سرمایه، باند آقای طبری، بابک زنجانی و... اینها بیشتر قابل تشبیه به مافیا هستند. مافیا در هر کشوری باید قدرت سیاسی، قضایی و پلیسی داشته باشد و قدرت اقتصادی برای آن کافی نیست. باند مافیایی باید بتواند پول‌های کثیف به ‌دست آمده خود را به جریان بیندازند. مافیا قوانین و ممنوعیت‌های کشور را دور می‌زند و همه اینها یعنی قدرت سیاسی دارد.
بعضی کارشناسان بر این باورند که ساختار اقتصادی ما غلط است و اساسا یک فرد نمی‌تواند به تنهایی اخلال‌گر یک بازار بزرگ مثل ارز، خودرو یا مسکن شود. از سوی دیگر می‌گوییم که این افراد در شکل‌گیری تنش‌های سوداگرانه مؤثر هستند. بالاخره سلطان داریم یا نداریم؟ 
نه به این شکل که در جامعه امروز می‌بینیم. برخی در این روزها ادعا می‌کنند که مثلا لیمو هم گران شده چون سلطانی دارد! سلطان‌تراشی به سبک و سیاق کنونی اصلا قابل پذیرش نیست. هر کالایی که افزایش قیمت به واسطه نظام ناکارآمد اقتصادی پیدا می‌کند، بلافاصله یک سلطان برای آن پیدا می‌شود. من باور نمی‌کنم که سلطان‌ها به‌تنهایی بتوانند چنین اخلالی ایجاد کند. ارتباطات با دستگاه‌های عمومی، دولتی، قضایی برای چنین اخلال‌آفرینی‌هایی اجتناب‌ناپذیر است.
 اگر بخواهیم به ریشه این معضل برگردیم؛ چرا اقتصاد ما بستر مناسبی برای شکل‌گیری این آفت‌هاست و چه ویژگی‌هایی از بدنه اقتصاد، استعداد شیوع فساد، مافیا و... را پرورش می‌دهد؟
 اقتصاد ناکارآمد، اقتصاد دستوری، اقتصادی که به واسطه قوانین و مقررات غلط از فضای رقابتی فاصله می‌گیرد، اصولا بستر شیوع سوءاستفاده، انحصار، فساد و رفتارهای کارتل­‌گونه و رانت‌های ویژه می‌شود و استعدادهای منفی اینچنینی را در خود پرورش می‌دهد. در کشورهایی که حاکمیت قانون ضعیف است، زمین مناسبی برای رویش مافیا وجود دارد. اگر اقتصادی از نظام مافیایی، کارتل‌ و... رنج می‌برد، حاکمیت، قانونگذار و ‌سیاستگذار متهمان ردیف اول آن هستند و باید مسئولیت اشتباه‌های خود را بپذیرند.
 در اخلال بازار ارز هم می‌توانیم نقش حضور تشکیلاتی پشت پرده را بپذیریم؟ وقتی میلیاردها تومان ارز ارزان 4200تومانی بین برخی توزیع شده بدون آنکه محصولی به کشور وارد شود....
بله.. قطعا. هنوز مشخص نیست واقعا چه مقدار از این دلارهای دولتی استفاده شده است. اعداد مختلفی در این‌باره گفته می‌شود...17میلیارد؟ 5 میلیارد؟ 1.7میلیارد؟ وقتی حتی بعد از این همه مدت آمار مشخصی اعلام نمی‌شود، سوءظن‌ها و بی‌اعتمادی‌ها گسترش پیدا می‌کند.
آقای سلطانی ! در نهایت به‌نظر شما ما در ایران، مافیای سازمان‌یافته داریم؟ یا اینکه نه. باندهای اخلال‌گر صرفا به شکل جزیره‌ای در حوزه‌های مختلف فعالیت می‌کنند؟
 نمی‌توان صفر و صد به این سؤال پاسخ داد. برای مثال مافیای زمین‌خواری و ویلاسازی در ایران قطعا سازمان یافته است. زمین‌ها را تغییر کاربری داده‌اند، ساخته‌اند، برای آن مجوز گرفته‌اند و... یا مثلا زمانی قاچاق سوخت و کالا در ایران یک مافیای سازمان‌یافته بود اما راجع به بقیه حوزه‌ها بدون داشتن اطلاعات کافی نمی‌توان به ضرس قاطع سخن گفت.


حسین راغفر: 
هنگام ورود دولت نهم به اقتصاد، میزان تمامی دیون معوقه بانک‌ها، 12هزار میلیارد تومان برآورد شده بود اما هنگامی که دولت دهم از اقتصاد ایران خارج شد این رقم حداقل به 160هزار میلیارد تومان افزایش پیدا کرد


پدارم سلطانی:  
مافیا در هر کشوری باید قدرت سیاسی، قضایی و پلیسی داشته باشد و قدرت اقتصادی برای آن کافی نیست. باند مافیایی باید بتواند پول‌های کثیف به دست آمده خود را به جریان بیندازد


 

این خبر را به اشتراک بگذارید