غول دوستداشتنی
شرک 2
انیمیشنهای شرک، جزو معروفترین انیمههای تولید شده تاریخ سینمای جهان هستند. اما چرا در این وضعیت و شرک2؟ به این دلیل که تازگیها، کلی آزبوری، کارگردان شرک2درگذشته است. او همچنین کارگردانی انیمههایی چون اسمورفها را نیز عهدهدار بوده است. این چهره در شصتسالگی درگذشته است. از او «دیو و دلبر» را هم به یاد داریم. او که درگیر سرطان بود، سرانجام بعد از چند سال مبارزه با این بیماری به پایان خط رسید. جالب اینکه برای شرک 2هم نامزد نخل طلای کن شده بود. این فعال هنری در سال1960 در تگزاس متولد شده بود و از سال1980 وارد دنیای انیمیشن شد، ضمن اینکه درگیر صداپیشگی هم بود. این انیمه 94دقیقه از سال2001 شروع به اکران کرده و در سال 2004میلادی نیز در کن حضور یافت. جالب اینکه هزینه ساخت آن نیز 150میلیون دلار برآورد شد که در نهایت موفق شد ششبرابر آن فروش داشته باشد که یک موفقیت خیرهکننده بود. جالب است بدانید که این فیلم را، جزو 10فیلم پرفروش تاریخ سینما و پرفروشترین انیمیشن تاریخ سینما میدانند. شرک و فیونا از ماه عسل بازمیگردند و دعوتنامهای از پادشاه هارولد و ملکه لیلیان دریافت میکنند.
سمت زشت شهر
شنای پروانه
بالاخره سالنهای سینما هم باز شدند و با رعایت پروتکلهای بهداشتی، عاشقان سینما کنار هم جمع شدند. به گفته سازمان سینمایی، در 6 روز اول تیرماه، 43هزار نفر به سینماها رفتند که تنها 60درصد آنها، متعلق به فیلم شنای پروانه بودند. در واقع بعد از جشنواره فیلم فجر زمستان گذشته، خیلیها بیصبرانه منتظر تماشای این فیلم اجتماعی روی پردههای سینما بودند. بعد از نمایش این فیلم برای منتقدان و تماشاگران جشنواره، بازخوردهای خوبی از این اثر در شبکههای اجتماعی و رسانهها شکل گرفت. به همین دلیل مردم منتظر بودند تا از نزدیک با پدیده جدید سینمای ایران روبهرو شوند. این فیلم را محمد کارت کارگردانی و رسول صدرعاملی هم تهیهکنندگی کرده است. حتی خود سازندگان و عوامل فیلم نیز از استقبال مردم در بازگشایی سینماها و هجوم برای تماشای این اثر تحسین شده، بهوجد آمدند و در اینباره پیامی صادر کردند. این فیلم اثری اجتماعی است که سینماییها را به یاد سعید روستایی و آثار او انداخت. فیلم در لایههای زیرین اجتماعی میگذارد و به نوعی، بازخوانی زندگی اقشار آسیبدیده اجتماع است که به خوبی پرداخت شده. البته اثر، به واسطه تم اجتماعی و جدی و خشنی که دارد، مناسب همه اعضای خانواده نیست.
پیانیست شرور
انیمیشن ملکوت
پیش از این هم گفته بودیم که صنعت انیمهسازی در ایران رشد خوبی داشته و جوانان مستعدی در این زمینه ورود کردهاند و آثار خوبی را شاهدیم. یکی از این آثار جدید را باید انیمیشین «ملکوت»، اثری از فرنوش عابدی بدانیم که این روزها، حضورهای جهانی موفقی را هم تجربه میکند. بهتازگی هم که به جشنواره لهستان راه یافته و باید اواخر امسال در آن حضور یابد. اهمیت این جشنواره در آن است که از رویدادهای مورد تأیید آکادمی اسکار دانسته میشود. این انیمیشن را مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی تولید کرده. ملکوت در فضای خیر و شر اتفاق میافتد و داستان پیانیستی است که دستان خود را در ازای جان همسرش به «مرگ» میدهد؛ در واقع فرایند تبدیلشدن یک هنرمند و موزیسین به یک انسان شرور را مشاهده میکنیم. عابدی درباره سوژه این انیمه به مهر گفته است: «ملکوت، داستان پیانیستی است که بر اثر حادثه یکی از دستهای خود را از دست میدهد و دیگر نمیتواند پیانو بزند. او به همین دلیل تحت جراحی قرار میگیرد و دستی به او پیوند زده میشود که دست یک مجرم مرده است و بعد از پیوند، پیانیست به کارهای شرارتبار و کشتن آدمها دست میزند.»
کدام مرگ؟
جهان با من برقص
این روزها میتوانید فیلم «جهان با من برقص» را در سایتها و سامانههای پخش آنلاین و اینترنتی فیلم هم مشاهده کنید. شاید به واسطه اسم آن، چندان با این اثر ارتباط نگیرید اما وقتی پای سروش صحت به میان میآید و بازیگرانی چون علی مصفا، جواد عزتی، هانیه توسلی و پژمان جمشیدی، آنوقت میتوانید در این نظر خودتان کمی بازنگری کنید. فیلم، درباره یک جشن تولد است. دوستان جهانگیر دور هم جمع میشوند تا به نوعی تولد او را برگزار کنند. اما همین دورهمی، باعث میشود تا در فضایی کمدی، حرفهایی جدی و امروزی درباره زندگی و مرگ و مباحث جدی بشنویم؛ اثری که به نوعی، هم شاد میکند، هم ما را به فکر فرو میبرد. البته واکنش کاربران اینترنتی هم به این اثر سینمایی نوسان زیادی دارد؛ نظراتی که از یک فیلم به دردنخور تا یک فیلم کاملاً دوستداشتنی و آرام، نوسان دارد. لوکیشن فیلم در گیلان است و همین باعث شده تا با فیلمی آرام روبهرو باشیم. البته اگر انتظار دارید فیلمی جدی و سطح بالا ببینید، طبعاً شاید از تماشای آن پشیمان شوید. اما در حد یک اثر سینمایی قابل قبول، میتوان سراغ این اثر از سروش صحت رفت.
وقت فرصت
صنعت تولید محتوا
امروزه صنعت تولید محتوا و اطلاعات یکی از حوزههای پردرآمد است. منظورمان تولید محتوا برای سایتها و اپها و وبلاگهای شرکتها و صفحههای شبکههای مجازی و... است. خیلیها توجهی به این صنعت ندارند و تصور میکنند که حالا وسط این همه مشکلات، چه نیازی به این دست کارهاست. در اینجا چند نکته را نباید از یاد ببرید. این کار را میشود در خانه هم انجام داد. نیاز به تجهیزات زیادی ندارد. اساساً نیاز به تجهیزاتی ندارد، فقط استمرار و تمرکز و رویههای مناسب میخواهد. سوم اینکه هر کدام از ما اطلاعاتی داریم که برای خود ما بدیهی است اما دیگران برای آموختن آنها حتی حاضرند دست به جیب شوند؛ مثل همین زبان انگلیسی. خیلیها تسلط به این زبان دارند و تسلطشان به قدری است که فکر میکنند این امر، یک امر عادی و روزمره است، در حالی که انبوهی از مردم ما هنوز به صورت ابتدایی هم نمیتوانند انگلیسی بنویسند و صحبت کنند. پس صنعت و بیزینس تولید و بستهبندی و ارائه اطلاعات را جدی بگیرید؛ به عبارتی تبدیل به یک اینفلوئنسر خرد در حوزه خودتان شوید. این روزها بازار آگهیها و همکاریهای برندهای معتبر در حال حرکت به سوی این گروه است.
یا ورزش یا بیمارستان
باشگاه خانگی
ما همکاری داریم که حرف جالبی دارد؛ میگوید یک سال جدی ورزش کن،10سال نانش را بخور. خودش هم که در سن بازنشستگی، به اندازه 5تا جوان ورزش میکند. حقیقت امر این است: ورزشکردن مثل چیزی که بیشتر شهروندان فکر میکنند، یک امر فانتزی و حاشیهای نیست، یک کار کاملاً جدی است. وقت ندارید؟ شما یا امروز وقت ایجاد و ورزش میکنید، یا سالهای بعد وقت و هزینه میگذارید و در بیمارستانها و مطبها سرگردان خواهید بود. در نهایت انتخاب با شماست. باید در خانهتان، برای ورزشکردنتان تغییراتی بدهید. به پارکینگ و پشتبام هم میتوانید فکر کنید. چرا که نه؟ مگر گذاشتن 4تا ابزار ساده ورزشی، جای چه کسی را میخواهد تنگ کند؟ توی خانه هم از وسایل کشی و فنری و وزنههای سبک خانگی میتوانید استفاده کنید. چطور برای تلویزیون بزرگ و دیگر وسایل زینتی جا هست، برای ورزش شما جا نیست؟ سعی کنید حتی با فرزندانتان درگیر ورزش شوید. ساعت مشخصی را برای ورزش داشته باشید. از زمانهای کم و حرکتهای سبک شروع کنید تا در نهایت به دویدن مسافتهای طولانیتر همراه با بچهها و ... برسید. اینجوری یک انتقال پیام غیرمستقیم به بچهها هم خواهید داشت: ورزش، لازم است؛ بدون نصیحت اضافه.
سلام بر پارک دوبل
بازی موبایلی رئال کار پارکینگ 2
بخشی از بازیها را بازیهای شبیهسازی شده تشکیل میدهند. بدین ترتیب که شما باید نقشاول بازی باشید و از نمای خودتان، اقدام به انجام کارهایی کنید؛ مثل ماشینسواری یا حتی پارککردن ماشینها. بازی real car parking2 شکل گرفته است تا به نوعی پارککردن ماشین را برای شما تبدیل به یک سرگرمی کند. جالب اینکه هرقدر که مردم از پارککردن خودرو دل خوشی ندارند اما از این بازی استقبال میکنند. در بخش دوم این بازی، امکان بازی آنلاین هم به مجموعه اضافه شده که در بخش اول موجود نبود. ضمن اینکه انتخابهای زیادی هم پیشروی شما قرار داده شده. در این بازی، با گرافیکی چشمنواز و البته انواع و اقسام ماشینهای قدرتمند اسپرت روبهرو میشوید که باعث میشود لذت زیادی از این بازی موبایلی ببرید. حتی صداگذاری مربوط به هر خودرو هم متفاوت است تا کاملاً حالت اختصاصیبودن به شما دست بدهد. در اینجا شما باید اقدام به پارک ماشین کرده و برخورد با هر مانعی، میتواند امتیازی از شما کم کند. در نهایت هم اگر بسوزید، باید مرحله را از اول شروع کنید. وقتی که دندهها را حرکت میدهید و در موقعیت بازی قرار میگیرید، از طریق فلشهای جهتنما میتوانید اقدام به پارک کنید.
نبرد بی امان
بازی موبایلی Agent Action
بخشی از بازیهای موبایلی، بازیهایی بهغایت ساده و عملیاتی هستند؛ یعنی بیشتر از اینکه درگیر لوکیشن و طراحی و گرافیک و شیکبودن بازی باشید، درگیر عملگرایی آن میشوید. به راحتی به داخل بازی پرتاب شده و بازی میکنید. Agent Action نیز از این دست بازیهاست که به بازیهای آرکید معروف است. این بازی، از نوع بازیهایشستی است؛ یعنی موبایل را به صورت افقی نگه داشته و شروع به بازی میکنید و با زمانسنجی مناسب، باید صفحه را لمس کنید. شما به محض شروع بازی، پشت یک خاکریز یا سنگر یا هر چیزی که شما را محافظت میکند، پناه میگیرید. سپس دشمنان شما در گروههای مختلف از راه میرسند و شروع میکنند به تیراندازی. هدف این است که شما را از میان بردارند. وقتی که شلیکها تمام شد، شما باید سریع واکنش نشان داده و به طرف دشمنان خودتان تیراندازی کنید. به همین دلیل است که میگوییم زمانسنجی در این دست بازیها اهمیت زیادی دارد. سلاحی که ابتدا به شما تعلق میگیرد، یک کلت کمری است اما به مرور که وضعیت بهتر شده و امتیازات بالاتری به دست میآورید، میتوانید از سلاحهای موجودی که در اختیارتان گذاشته میشود، انتخابی داشته باشید.
مرد سادهدل
فارستگامپ
وقتی از فارستگامپ صحبت میکنیم، همه ابتدا یاد فیلم معروف آن میافتند که یکی از فیلمهای شاخص و تحسینشده تاریخ سینمای جهان محسوب میشود. اما اینبار میخواهیم به کتابی با این عنوان بپردازیم که وینستون گروم نگاشته است و فیلم هم براساس همین کتاب ساخته و بازآفرینی شده. فارستگامپ، در واقع داستان مردی سادهدل است که در ایستگاه اتوبوس نشسته و وقتی خانمی از راه میرسد، بینشان حرف میافتد و گامپ، شروع به تعریف کردن داستان زندگیاش میکند و همه کتاب هم بازتعریف یک زندگی است. جالب اینکه کتابهای صوتی این اثر هم منتشر شده و میتوانید بهجای فیلم و کتاب، از کتابهای صوتی استفاده کنید. بابک ریاحیپور، مترجم این اثر در مقدمه آن چنین نگاشته: «این کتاب در سال۱۹۸۶ توسط وینستون گروم، نویسنده چیرهدست آمریکایی به رشته تحریر درآمد. وی در این کتاب با استفاده از طنز و کنایه به انتقاد از نارساییها و حقایق تلخ تاریخی جامعه آمریکا در 30سال گذشته از دیدگاه عقبافتادهای میپردازد که همیشه سعی در انجام کار صحیح و پیروی از راه راست دارد». بازخوانی کتابی که فیلم اقتباسی از آن چنین شهرتی دارد، باید لطف خاص خودش را داشته باشد، نه؟
تقدیر مسخره است
دو استکان عرق چهلگیاه
چندی پیش بود که علیرضا راهب، یکی از شعرا و ترانهسرایان ما به دیار باقی شتافت. راهب که متولد1346 بود، رشته حقوق خوانده و شعر را از دهه60 شروع کرد. «دو استکان عرق چهلگیاه» و «عشق پارهوقت» مجموعه اشعاری هستند که از این شاعر بهجا مانده است. او همچنین اقدام به تأسیس انجمن ادبی «ونداد» هم کرده بود تا بتواند نسبت به انتقال آموزهها و تجربیات ادبی اقدام کند. این شاعر متأسفانه به واسطه درگیرشدن با ویروس کرونا درگذشت. کتاب دو استکان عرق چهل گیاه او که توسط نشر چشمه چاپ شده، شامل 44قطعه از اشعار اوست که غالباً رویکرد اجتماعی دارند. انتخاب اشعار گردهم آمده در این کتاب را هم گروس عبدالملکیان انجام داده. در یکی از اشعار این کتاب میخوانیم: «برای همه ما پدربزرگهای ما/ یک تفنگ زنگزده بود/ با یک نوار فشنگ مشقی/ آن هم در عکاسخانه شهر/ شمایل مشقی پدربزرگها را به دیوار خانه/ میخ کردیم/ ما برای حفظ تصاویر مضحک اجدادمان/ دیوار را به رسمیت شناختیم!» در یکی دیگر از اشعار این مجموعه میخوانیم: «تقدیر چیز مسخرهایست/ اگر مردن در رختخواب باشد/ مسخره است که روشنت کنند/ که مثل سیگار تا آخر بسوزی/ و سرنوشت/ پاشنهای باشد که برای لهکردن فرود آید!...».
آقای تکنولوژی
زندگینامه بیلگیتس
بازخـوانـی زندگــینامـه و زندگینوشتهای افراد مهم و موفق جهان، هر چیزی که نداشته باشد، یک خوبی برای ما دارد که بذرهای امید را در ذهنمان میکارد. به همین دلیل میتواند باعث تقویت ایمان و باور در ما شود. بیلگیتس، کارآفرین و از بزرگان دنیای تکنولوژی، به سال 1955میلادی به دنیا آمد؛ در سیاتل. همانجایی که این روزها اخبار درگیریهای آن را بسیار میشنویم. سال دوم تحصیل در دانشگاه هاروارد را هم رها کرد و به کارش پرداخت. او، حالا یک نمونه عالی از صرف فعل توانستن در دنیای امروز است. حالا ثروتمندترین فرد دنیاست؛ هرچند که سالبهسال در حال تعویض جا با یکی، دو نفر دیگر است. اما با توجه به اینکه او دیگر کار نمیکند و درگیر فعالیتهای بشردوستانه است، باید کماکان او را ثروتمندترین بدانیم. از بیلگیتس زندگینامههای مختلفی در اینترنت وجود دارد که بعضی باشناسنامه و بعضی بیشناسنامه هستند. میتوانید این زندگینامهها را دانلود و مطالعه کنید تا ببینید که چطور یک دیوانه تکنولوژی، توانست مایکروسافت و ویندز را ایجاد کند و تبدیل به نخستین دانشمندی شود که ثروتمندترین هم هست. بازخوانی زندگی او مخصوصاً برای دانشجویان کارآفرینی و علوم کامپیوتر و... بهشدت میتواند مثمر ثمر باشد.
تقاطع مغز و عاطفه
عقل و احساس
با مطالعه یک رمان درگیرکننده چگونهاید؟ رمان «عقل و احساس» را، جین آستین نگارش کرده است و موضوع کتاب، در انگلستان دو،سه سده پیش میگذرد. کتاب ترجمههای مختلف فارسی هم دارد که ترجمه رضا رضایی از نشر نی، میتواند یکی از بهترینهای آنها باشد. این کتاب در سال 1811میلادی در لندن نشر یافته است و در سبک رمانهای عاشقانه قرار میگیرد. این کتاب، همچنین عنوان نخستین رمان جین آستین را هم دارد که نویسندهای انگلیسی است. نخستین نسخه آن را وقتی که 20سال داشت نوشت. سپس آن را بازنویسی کرده و با اسم مستعار به چاپ سپرد. این داستان در فاصله سالهای 1792 تا 1797میلادی در جنوبغربی انگلستان میگذرد. شخصیتهای اصلی آن را 2 خواهر تشکیل میدهند که در این رمان، زندگی آنها را بازخوانی میکنیم. بیشتر هم به زندگی عاطفی و عاشقانه آنها پرداخته میشود. در واقع در این کتاب، با 2نگرش روبهرو هستیم و این دو نگرش و بازتاب آنها در زندگیهای معمولی را به تماشا مینشینیم. در بخشی از آن میخوانیم: «من با مردی که ذوق و علاقهاش با من یکی نباشد خوشبخت نمیشوم. مرد من باید شریک احساسات من بشود. هر دو باید از یک جور کتاب و موسیقی خوشمان بیاید!».
پنج شنبه 12 تیر 1399
کد مطلب :
103884
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved