• شنبه 1 اردیبهشت 1403
  • السَّبْت 11 شوال 1445
  • 2024 Apr 20
دو شنبه 28 اسفند 1396
کد مطلب : 10356
+
-

امید اجتماعی به مثابه افق‌نو

یادداشت
امید اجتماعی به مثابه افق‌نو

هادی خانیکی|استاد ارتباطات:

نوروز ما ایرانیان هم رسم طبیعت است، هم جشن زندگی و هم جشن مردم است و از میانه این سه جشن،  فضایی شکل می‌گیرد متفاوت با آنچه پشت سر قرار گرفته است. در آغاز سال 96،  امید به مشارکت و مداخله هر شهروند ایرانی در سرنوشت خود و کشورش رقم خورد و مشارکت و رقابت سیاسی در انتخابات افق جدیدی را به روی ایران گشود و با زمستانی به پایان رسید که با نارضایتی‌ها،  نقدها و حتی ناامیدی‌ها و نگرانی‌هایی در حوزه‌های مختلف سیاست،  اقتصاد،  اجتماع و فرهنگ همراه شد. اما آنچه به سطح آمد و در معرض توجه و... قرار گرفت تمامی ظرفیت‌ها و واقعیت‌های جامعه ایرانی نیست. زیر این سطوح بیم آور،  جریان‌هایی از حیات وجود دارد که سهم درست آنها می‌تواند زمینه ساز یک امید واقعی به آمدن سالی بهتر از سالی که گذشت باشد.
امید اجتماعی نه خوش خیالی و نه افتادن در پی موهومات،  بلکه توجه به ظرفیت‌های نادیده و ناشناخته در کنار درک واقعی مسائل،  تنگناها،  چالش‌ها و حتی ابرچالش‌هاست. واقعیت آن است که امروز جامعه ما با تنگناها و حتی بحران‌هایی روبه‌روست که با هر منطق و تجربه‌ای انکارپذیر نیستند. اما آنچه این منطق و تجربه واقع‌بینانه را تکمیل می‌کند قدرت خود ترمیم کنندگی اجتماعی،  امکان ترمیم سرمایه اجتماعی و توان بازسازی همبستگی اجتماعی از طریق تجدید روابط،  گفت‌وگو و رویارویی‌های جدید فرد و جامعه با خود و دیگری است. جامعه در بسیاری از مواقع می‌تواند با نوآوری‌ها،  عبور از محدودیت‌های بوروکراسی و خلق فرصت‌های امیدوارانه راه خود را برای گشایش و آفرینش باز کند. امید اجتماعی به مثابه یک افق‌نو می‌تواند بر ناامیدی اجتماعی به مثابه یک راه‌حل غلبه کند و ذیل خود به ارزیابی و حتی نقد وضع موجود بپردازد. مهم‌ترین ثمره امید اجتماعی دستیابی به افقی برای یافتن مناسب‌ترین راه‌حل‌ها در‌گذار از تنگناها و بحران‌هاست. ساده‌ترین راه این مهم گشودن دایره‌های بسته ارتباطی به سوی همدیگر و مشارکت در گفت‌وگوهای همه‌جانبه است که نوروز و فرهنگ ایرانی و اسلامی،  زمینه مناسب برای تحقق آن در مقیاس‌های خرد و شبکه‌ای امید و ارتباطات فعال و گفت‌وگوهای دور از نفرت و کینه و خشم را فراهم می‌کند و شکل عقلانی و کاربردی می‌یابد. در مواجهه جامعه زنده با اجزای خود و یکایک کنشگران آن با همدیگر هم مسئله بهتر شناخته می‌شود و هم راه‌حل واقعی‌تر به‌دست می‌آید.

این خبر را به اشتراک بگذارید