• چهار شنبه 5 اردیبهشت 1403
  • الأرْبِعَاء 15 شوال 1445
  • 2024 Apr 24
دو شنبه 2 تیر 1399
کد مطلب : 103088
+
-

بگو چرا بازی نمی‌کنی؟

از حق‌جویی داماش تا زورگویی تراکتور مقایسه آموزنده 2 رفتار

بهروز رسایلی

با وجود نزدیک شدن به زمان از سرگیری مسابقات لیگ برتر، تکاپوی مخالفان برگزاری این بازی‌ها همچنان ادامه دارد و آنها به هر دری می‌زنند تا بلکه بتوانند لیگ نوزدهم را به تعطیلی بکشانند. سردسته مخالفان هم باشگاه تراکتور یا به‌طور مشخص شخص محمدرضا زنوزی است؛ کسی که به‌طور همزمان ماشین‌سازی را هم در تملک دارد و هر جا لازم باشد از طرف 2 تیم بیانیه می‌دهد، مصاحبه می‌کند و امضا می‌زند! نکته مهم اما اینجاست که تکاپوی شبانه‌روزی زنوزی در این مسیر کمتر با اقبال افکارعمومی مواجه شده است. در حقیقت غیر از «برخی» هواداران تراکتور که به‌طور خودکار به حمایت از مواضع مالک باشگاه مشغولند، تنها عده دیگری از غیرپرسپولیسی‌ها از او پشتیبانی می‌کنند؛ کسانی که اولویت برای‌شان جلوگیری از رسیدن سرخ‌ها به یک جام دیگر است. در این صف‌بندی،«رنگ» حرف اول را می‌زند و بقیه مسائل در حاشیه است. این اتفاق در حالی رخ می‌دهد که اگر حرف تراکتور حساب بود، وجدان‌های بیدار فارغ از تعلقات رنگی در کنار این تیم می‌ایستادند.
به یک مثال توجه کنید تا موضوع کاملا روشن شود. سال گذشته در چنین روزهایی بازی فینال جام حذفی بین پرسپولیس و داماش گیلان در ورزشگاه شهدای فولاد اهواز برگزار شد. حتما بی‌نظمی وحشتناک و تأخیر مفصل رخ داده در آن بازی را به یاد دارید؛ مسابقه‌ای که تا مرز لغو شدن پیش رفت و نهایتا حوالی نیمه‌شب شروع شد. دلیل اصلی آن اتفاقات این بود که هواداران مشتاق پرسپولیس در خوزستان همه ظرفیت استادیوم را پر کرده بودند و جایی برای نشستن هواداران داماش باقی نمانده بود. به این ترتیب حدود 200تماشاگری که از گیلان آمده بودند، راهی به داخل استادیوم پیدا نکردند و پشت در ماندند. مالک این باشگاه هم هر دو پایش را در یک کفش کرده بود که تا رشتی‌ها روی سکو جا نگرفته‌اند بازی نباید آغاز شود. 3ساعت معطلی اتفاق افتاد، همه کلافه و عصبی شدند، اما رصد افکارعمومی نشان می‌داد بیشتر مردم - حتی خیلی از هواداران پرسپولیس- حق را به مالک داماش داده بودند. او به سرعت در فضای مجازی تبدیل به یک «قهرمان» شد و خیلی‌ها گفتند کاش همه مسئولان ایرانی اینطور پای مردم می‌ایستادند. آنجا هم پای یک جام در میان بود، اما چون مالک داماش از موضع «حق» سخن می‌گفت، حمایت اکثر مردم را جلب کرد. آخرش هم به هر مکافاتی بود رشتی‌های پرشور به سکو رسیدند و بازی سوت خورد.
حالا این اتفاق را مقایسه کنید با مواضع مالک تراکتور؛ اینجا هم شعار «بازی نمی‌کنیم» تکرار می‌شود، اما مطلقا آن منطق و حقانیت را ندارد. بسیاری از کشورهای دنیا لیگ فوتبال‌شان را از سر گرفته‌اند و در ایران هم خیلی‌ها سر کار و زندگی عادی‌شان برگشته‌اند. اینجا دیگر «بازی نمی‌کنیم» جنبه حق‌جویی ندارد و بیشتر شبیه زورگویی و گردن‌کشی است. در این شرایط طبیعی است که کمتر کسی حق را به صاحب صدا می‌دهد و اگر هم این کار را بکند، به‌ احتمال زیاد تحت‌تأثیر سلایق رنگی است. ماجراهای فینال پارسال جام حذفی نشان داد ذات عدالتخواه خیلی از آدم‌ها باعث می‌شود جایی که حرف حق می‌شنوند، کوتاه بیایند و دسته‌بندی‌ها را کنار بگذارند. مشکل زنوزی و شرکا هم دقیقا همین است که در سرسختی و لجاجت آنها، نشانی از انصاف و حقانیت دیده نمی‌شود.

این خبر را به اشتراک بگذارید