• شنبه 1 اردیبهشت 1403
  • السَّبْت 11 شوال 1445
  • 2024 Apr 20
سه شنبه 13 خرداد 1399
کد مطلب : 101832
+
-

همشهری در گفت وگو با کارشناسان سیاسی و فرهنگی به بررسی جایگاه مردم در اندیشه و مکتب امام خمینی ره می‌پردازد

مردم؛ محور مکتب امام


انقلابی‌گری و پیروی از خط و راه رهبر و بنیانگذار انقلاب امروزه سکه رایج سیاست کشور است؛ بسیاری از گروه‌ها و دسته‌جات سیاسی اعم از چپ و راست با وجود اختلاف‌نظرها و اختلاف‌سلیقه‌ها، عناوین و القابی با این مضمون را برای خود برگزیده‌اند تا میزان پایبندی خود به اصول انقلاب را به تصویر بکشند. هر یک از این گروه‌ها، روایت‌ها و قرائت‌های خود را از اندیشه‌های امام عرضه می‌کنند و خود و تشکل متبوع خود را پیرو راستین انقلاب و رهبر انقلاب می‌دانند و بعضا دیگران را به این متهم می‌کنند که از مسیر انقلاب منحرف شده و یا به بیراهه رفته‌اند. به مناسبت ارتحال حضرت امام خمینی(ره)، بنیانگذار انقلاب اسلامی در گفت‌وگو با کارشناسان و فعالان سیاسی، مهم‌ترین شاخصه‌های انقلابی‌گری و اندیشه‌های امام(ره) را بازخوانی کرده‌‌ایم. آنها پاسخ می‌دهند که ملاک‌ها، شاخصه‌ها و مبانی پیروی از خط و اندیشه امام کدامند، مفهوم انقلابی‌گری در ادبیات و اندیشه امام چیست و آیا جامعه امروز و شرایط و فضای سیاسی و اجتماعی کشور محصول پیروی از اندیشه بنیانگذار انقلاب بوده‌ یا انقلاب از مسیر واقعی خود منحرف شده است.



افروغ: ما با اندیشه های حضرت امام چه در بعد آزادی و چه در بعد اخلاق و معنویت و به طور خاص در زمینه عدالت اجتماعی بسیار فاصله داریم




محمدهاشمی: در حوزه جمهوریت و مقبولیت امروز مشاهده می کنیم که در مقایسه با زمان حیات امام خیلی از چیزها را از دست داده ایم




فیرحی:مشکلی که خود امام هم به آن اشاره کردند این بود که نسل دوم حکومت ها که فرزندان مسئولان باشند اصلا نمی دانند قضیه محرومیت چیست

عماد افروغ در گفت‌وگویی با همشهری درخصوص مبنای تشخیص و شناخت تفکر واقعی امام(ره) با وجود برداشت‌ها و قرائت‌های مختلف سیاسی گفت: مواضع و سخنان یک متفکر و رهبر سیاسی به مثابه یک متن است. خیلی طبیعی است که قرائت‌های مختلف از یک متن صورت بگیرد. هر قرائتی مبتنی بر منافع و علایق و پیش‌فرض‌هایی شکل می‌گیرد. وجود قرائت‌ها، تعابیر و برداشت‌های مختلف از یک متن هیچ منع و مشکلی ندارد و اتفاقا امری طبیعی است. افروغ ادامه داد: مشکل از آنجا آغاز می‌شود که هر قرائتی خود را مطلق و صواب تلقی کند و حاضر به گفت‌وگو با قرائت‌های دیگران نباشد و آنها را مطلقا نفی کند. این چهره سیاسی با اشاره به «نسبیت معرفتی» و «نسبیت داوری» به‌عنوان 2مفهوم کلیدی برای مطالعه یک تفکر سیاسی گفت: همانطور که اشاره کردم نسبیت معرفتی امری قابل‌قبول است و قرائت‌های مختلف از یک متن طبیعی است. اما نسبیت داوری قابل‌قبول نیست؛ ما نمی‌توانیم بگوییم که هر معرفتی درست است. در این شرایط، ما با کثرتی از «ادعاهای درست» مواجه خواهیم شد که یک «نسبی‌گرایی رادیکال» را رقم خواهد زد. بنابراین راه روشن و صحیح این است که قرائت‌های مختلف با یکدیگر گفت‌وگو کنند و با منطق و شرایط گفت‌وگو و نیز وجه روانشناختی گفت‌وگو آشنایی داشته باشند. در این شرایط، نباید یکی از طرفین برای قطع گفت‌وگو با دیگری تلاش کند و سعی بر سرکوب طرف مقابل خود داشته باشد.
این نماینده پیشین مجلس با تأکید بر ضرورت گفت‌وگو میان قرائت‌های مختلف از یک تفکر و متن سیاسی افزود: این یک امر شناخته‌شده و تعریف‌شده‌ای است که قرائت‌های مختلف درباره اختلافات خود به گفت‌وگو بنشینند. این گفت‌وگو باید مستند، مستدل و معتبر باشد و برخاسته از ادعاهای کلی همراه با شور و احساس نباشد. بنابراین هر قرائتی که مطلق درنظر بگیرد و حاضر به گفت‌وگو با دیگران نباشد و خود را از خطا بری بداند، این قرائت قطعا صواب نیست.
افروغ درباره تناسب تفکرات سیاسی امروز کشور با تفکر، روش و منش و اندیشه‌های امام(ره) گفت: ما با اندیشه‌های حضرت امام چه در بعد آزادی و چه در بعد اخلاق و معنویت و به‌طور خاص در زمینه عدالت اجتماعی بسیار فاصله داریم. این فاصله مربوط به یک یا 2گروه نمی‌شود بلکه تمام گروه‌های سیاسی شناخته‌شده در کشور از اندیشه‌های امام دور هستند و فهم عمیق از گفتمان انقلاب اسلامی و اندیشه‌های امام ندارند. اتفاقا یکی از معضلات جامعه ما این است که نه‌تنها فهم دقیق و عمل متناظری وجود ندارد، بلکه متأسفانه اندیشه‌های امام در جهت منافع شخصی و گروهی مصادره شده است.

کاهش مقبولیت؛ فاصله‌گیری از اندیشه امام
محمد هاشمی، عضو پیشین مجمع تشخیص مصلحت نظام در گفت‌وگویی با همشهری در پاسخ به این سؤال که حاکمیت جمهوری اسلامی طی سال‌های پس از امام تا چه اندازه در مسیر تفکر امام حرکت کرده است، به 2مبنای مشروعیت و مقبولیت به‌عنوان ملاک ارزیابی حکومت و میزان اتکای حکومت به مردم اشاره کرد و گفت: پس از پیروزی انقلاب در نخستین رأی‌گیری، حدود 98درصد مردم به امام و خواست ایشان رأی دادند. این میزان رأی و مشارکت مردم در انتخابات به‌عنوان مقبولیت نظام جمهوری اسلامی و وجه مردمی انقلاب درنظر گرفته می‌شود. طی سال‌های پس از انقلاب میزان مشارکت مردم به‌تدریج کاهش پیدا کرده و از حدود 80درصد اوایل انقلاب به کمتر از 10درصد در برخی از حوزه‌های انتخابیه در انتخابات اخیر مجلس رسیده است. هاشمی افزود: آیا مجلسی که با حدود 10درصد از آرای مردم تشکیل شود، همان مجلسی است که امام می‌خواست؟ آیا ما راه امام را طی کرده‌ایم تا به این مجلس رسیده‌ایم یا به بیراهه رفته‌ایم؟  وی با اشاره به کاهش ضریب مقبولیت کارگزاران، دستگاه‌ها و برخی از مسئولان نظام گفت: مقبولیت مردم نسبت به عملکردها و تصمیمات امروز ما کاهش پیدا کرده است. او در تشریح نسبت مشروعیت و مقبولیت نظام، به یکی از وصایای حضرت رسول(ص) به حضرت علی(ع) اشاره کرد که فرمودند تو از جانب خدا انتخاب شدی و ولی مردم هستی، اما اگر مردم تو را نخواستند، رهایشان کن. بنابراین نظام جمهوری اسلامی هم نیازمند مشروعیت است و هم نیازمند مقبولیت. هاشمی با اشاره به اصل سوم قانون اساسی گفت: اسلامیت و جمهوریت نظام 2رکن تفکیک‌ناپذیر هستند. اسلامیت در اینجا، همان مشروعیت نظام است و مقبولیت نیز همان جمهوریت نظام و میزان مشارکت مردم در انتخابات است. صرف‌نظر از مسائل شرعی و مشروعیت نظام، با توجه کاهش مشارکت مردم، در حوزه جمهوریت و مقبولیت امروز مشاهده می‌کنیم که در مقایسه با زمان حیات امام خیلی از چیزها را از دست داده‌ایم.

حکومت مستضعفان در اندیشه امام
داوود فیرحی، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران و پژوهشگر اندیشه سیاسی اسلام طی سخنانی در نشست تخصصی جامعه، مردم و آسیب‌های اجتماعی از منظر امام خمینی، درخصوص جایگاه مستضعفان در ادبیات امام گفت: حکومت مستضعفان یعنی حاکمان در شرایط و وضعیتی زندگی می‌کنند که جامعه را بفهمند و چنین حکومتی، حکومت مستضعفان است که درد محرومیت را چشیده باشد. امام‌خمینی خود مصداق تجربه محرومیت بودند و با پوست و گوشت و استخوان‌شان تلخی آن را چشیده بودند. به همین دلیل ایشان تأکید داشتند رئیس‌جمهور، رئیس مجلس، وزرا و نمایندگان مجلس باید محرومیت را تجربه کرده باشند؛ در غیر این‌صورت نمی‌توانند سیاستگذار سلامت باشند. 
به گزارش ایسنا، فیرحی متذکر شد: مشکلی که وجود دارد و خود امام هم به آن اشاره کردند این بود که نسل دوم حکومت‌ها که فرزندان مسئولان باشند اصلا نمی‌دانند قضیه محرومیت چیست. فرزندان مسئولان محرومیت نمی‌کشند و اصلا نمی‌توانند درد و تلخی محرومیت را درک کنند. این استاد دانشگاه در ادامه به تأکید امام درخصوص تامین نان و معاش مستضعفان توسط دولت‌ها اشاره کرد و افزود: امام از مسئولان خواستند در قضیه نان کاری کنند که اغنیاء میهمان فقرا شوند. دولت در سطح 4حوزه بزرگ کالا و خدمات باید ثروتمندان را میهمان فقرا کند. نان، بهداشت، درمان و آموزش همگانی ازجمله آنهاست. اگر قرار بر گرفتن مالیات از ثروتمندان است، این کار نباید از طریق وضع مالیات قیمت نان، بهداشت، درمان و آموزش همگانی انجام شود؛ بلکه این مالیات باید از دارایی‌ها و کالاهای سرمایه‌ای ثروتمندان اخذ شود. خصوصی‌سازی‌ در این 4حوزه از ابتدا اشتباه بود. ما هم می‌توانیم مثل نروژ برای درآمدهای نفتی‌مان صندوق ذخیره ارزی تشکیل دهیم اما از طریق درآمدهای مالیاتی کشور را اداره کنیم و از محل سود صندوق ذخیره ارزی به مردم خدمات بهداشتی و تغذیه‌ای بدهیم. امام اصلا دنبال یک دولت سوسیالیست نبودند بلکه دنبال جبران نابرابری‌های فی‌مابین اقشار ضعیف و تهیدست جامعه با ثروتمندان جامعه بودند.


مکث
انقلابی‌گری به‌معنای تأمین منافع مردم




مجید انصاری، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در پاسخ به این سؤال همشهری که «با توجه اینکه گروه‌ها و احزاب سیاسی با قرائت‌های مختلف از تفکر امام، همگی مدعی پیروی از خط و اندیشه امام هستند، چگونه می‌توان مسیر و راه امام را از میان روایت‌های مختلف تشخیص داد؟» گفت: اینکه بسیاری از گروه‌های سیاسی ادعای پیروی از خط امام را دارند و بعضا در تابلو، لوگو و نام آنها به این موضوع اشاره شده است، نشان‌دهنده این است که خط و راه امام همچنان در جامعه مورد علاقه و اعتماد مردم است و فعالان سیاسی هم خود را مفتخر به این موضوع می‌دانند. باید این موضوع را قدر شناخت و تقویت کرد.
انصاری با بیان اینکه خط و راه امام چیزی جدا  از خط اسلام راستین و به تعبیر خود او اسلام ناب محمدی نیست، گفت: خط امام مانند اصل اسلام و قرآن کریم یک سری محکمات و اصول ثابت و بنیادینی دارد که به‌دلیل همخوانی آن با فطرت، کرامت انسانی، اهداف وحی و قرآن و خداوند متعال تغییرپذیر نیست. اما تاکتیک‌ها، روش‌ها و راهکار به مقتضای زمان ممکن است تغییر کند. این چهره سیاسی اصلاح‌طلب افزود: کسانی که ادعای پیروی از راه امام می‌کنند، ممکن است دو دسته باشند؛ یک دسته ممکن است به‌خاطر مصلحت و منافع خودشان بدون اعتقاد و التزام صرفا ادعا کنند. اما عده دیگر به ادعایی که می‌کنند، اعتقاد دارند و مایل هستند که در این مسیر حرکت کنند. در صدر اسلام هم جریانی مشابه با دسته اول بودند که قرآن از آنها با عنوان جریان نفاق یاد می‌کند؛ جریانی که با اسلام و پیامبر مخالف بودند اما با توسعه و استقرار اسلام در مدینه، این دسته در ادعا مسلمان شدند و در حقیقت همان اهداف دشمنان اسلام را دنبال می‌کردند. قرآن این گروه را بدتر از کفار معرفی می‌کند. انصاری افزود: امام نیز در جریان انقلاب اسلامی این تعبیر را درباره منافقین به کار بردند و فرمودند که منافقین از کفار بدتر هستند. این جریان با تفکر امام هیچ‌گونه همخوانی نداشتند، اما زمانی که اقبال گسترده مردم به امام و انقلاب را دیدند، چهره عوض کرده و به حسب ظاهر، خود را طرفدار خلق و مردم و انقلاب نشان دادند. این گروه دشمنی‌های خود را در عمل ادامه دادند و نهایتا این گروه که ادعای انقلابی‌گری آنها گوش فلک را کر کرده بود، با دشمنان انقلاب و مردم ایران و با صدام حسین همراه شدند. معاون سابق رئیس‌جمهور درباره دسته دوم از مدعیان انقلابی‌گری تصریح کرد: در دسته مقابل، جریاناتی هستند که صادقانه راه امام و انقلاب را قبول دارند. در اینجا تبعیت از راه و اندیشه امام امری نسبی است؛ همچنان که ایمان نسبی است. ممکن است افراد و گروه‌هایی پایبندتر از دیگران باشند، اما دیگران هم به هرحال کلیت انقلاب اسلامی و راه امام را پذیرفته‌اند و هرچند ممکن است در عمل برخی سستی‌ها وجود داشته باشد، اما از دید قرآن شاخص ارزیابی صداقت مدعیان هر مکتب، اقدامات عملی آنهاست نه صِرف ادعا. انصاری با اشاره به روحیه مخالفت امام  با انحصارطلبی در قدرت و طرد دیگران،گفت: ایشان قدرت را امانتی الهی برای خدمت به مردم می‌دانستند، بنابراین اقداماتی که برای حصر دیگران از سوی رقبا انجام می‌شد، امام آن را بر‌نمی‌تافتند. متأسفانه امروز ما شاهد هستیم که برخی با عنوان انقلابی‌گری و با عنوان حزب‌اللهی نسبت به طبقات متوسط جامعه، به جوان‌ها، به احزاب و گروه‌های دیگر از یک نگاه منفی برخوردارند. برخورد این گروه به‌گونه‌ای است که گویی دیگران از خط امام و انقلاب خارج هستند و انقلابی‌گری را عمدتا در نوعی پرخاش و تندخویی و برخورد قهرآمیز با دیگران تعریف می‌کنند. درحالی‌که انقلابی‌گری از نگاه امام عبارت از این بود که منافع مردم متناسب با زمان و مکان به‌درستی تامین شود. بنابراین، یکجا انقلابی‌گری مبارزه با شاه بود و جای دیگر راه‌اندازی جهادسازندگی و خدمت به محرومان و در دوران دفاع‌مقدس، انقلابی‌گری در جنگیدن و مبارزه بود. امام انقلابی‌گری را در عمل برای تامین منافع مردم و اسلام تفسیر می‌کردند و معتقد بودند که در این میدان همه باید با هم باشند. عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به اهمیت موضوع وحدت و اتحاد در اندیشه امام افزود: امام وحدت را رمز پیروزی و منطبق با اصل توحید و آموزه‌های اصل دین اسلام و هرگونه اقدام تفرقه‌انگیز و دسته‌بندی در جامعه را ناشی از هوای نفس می‌دانستند. ایشان در عین حالی که تشکل‌ها و احزاب را به رسمیت می‌شناختند و آنها را تقویت می‌کردند، همیشه بر وحدت کلمه تأکید داشتند و معتقد بودند که تمام گروه‌ها و آحاد جامعه در اهداف کلان و در تامین منافع ملی باید متحد باشند. انصاری در خصوص شاخصه‌های تفکر و اندیشه‌های امام خمینی، خداباوری و ایمان و پایبندی ایشان به خداباوری در عرفان عملی و عرفان نظری، به مردم‌باوری در اندیشه امام خمینی اشاره کرد و گفت: امام به‌عنوان مرجع تقلید و عالم دینی برای سعادتمندی جامعه و کمک به مردم بدون منت و بدون هیچ نیت دنیایی تلاش می‌کردند و به‌شدت به رأی مردم، انتخاب مردم و آسایش مردم باور داشتند. امام معتقد بودند که اگر مردم آگاه شوند و حقایق برای آنها آشکار شود، خود آنها جلوتر از مسئولان حرکت می‌کنند. تکیه، اعتماد و ابتنای امام به مردم به‌گونه‌ای بود که از باور ایشان هیچ قدرت استبدادی و زورگویی نمی‌تواند در برابر آن مقاومت کند. به همین سبب امام گروهی را که به‌دنبال اقدامات مسلحانه علیه حکومت شاه برای پیروزی انقلاب بودند، بر‌نمی‌تابیدند.
انصاری با اشاره به اندیشه‌های امام پیرامون مفهوم ولایت فقیه، گفت: امام ولایت فقیه را برای تامین منافع مردم و برای استقرار قانون بر جامعه می‌دانستند و هرگز تصویری از ولایت فقیه که مقابله‌ای با قانونگرایی و نظم اجتماعی و حاکمیت مردم داشته باشد، نداشتند و تأکید می‌کردند که اساسا ولایت فقیه برای این است که قدرت مردم را به صحنه بیاورد. ایشان مردم را ولی‌نعمتان و صاحبان اصلی کشور می‌دانستند. انتخابگری مردم به‌عنوان اصول ثابت اندیشه امام در کنار ولایت فقیه بود و منافاتی با دمکراسی نداشت. به‌طور کلی، ابتنای امور کشور به رأی و انتخاب مردم در تمام سطوح بود.
انصاری خاطرنشان کرد که امام با هر نوع تفسیری از قانون اساسی که مردم را نامحرم بداند، بجد مخالف بودند و با آن برخورد می‌کردند. به گفته انصاری، امام در حوزه مسائل دینی روی ‌تعمیق مسائل دینی تأکید زیادی داشتند. به همین سبب شهید مطهری و شهید بهشتی را ترویج می‌کنند. امام جریانی را که تمام امور و اعتقادات مردم را به‌دست طبقه مداح و طبقه واعظ کم‌سواد بسپارد، بر‌نمی‌تابید و مطلقا موافق ورود این گروه به سیاست نبود. ‌شأن مداح در همان چارچوب که تاریخ را به‌درستی روایت کنند و مراسمات را زنده نگه دارند، مورد تأیید بود. هرگونه غلو و بزرگنمایی و حرکت‌های سخیف و به بازی گرفتن آموزه‌های دینی مردم، در حد خواب و خواب‌نمایی با مخالفت امام همراه بود.

این خبر را به اشتراک بگذارید