• سه شنبه 4 اردیبهشت 1403
  • الثُّلاثَاء 14 شوال 1445
  • 2024 Apr 23
پنج شنبه 1 خرداد 1399
کد مطلب : 101221
+
-

همه‌‌چیزهایی که باید درباره اهدای عضو بدانیم، از زبان مدیرعامل انجمن اهدای عضو ایرانیان

یک مرگ 8 زندگی

یک مرگ 8 زندگی

نیلوفر ذوالفقاری

چیزی شبیه معجزه است، اینکه فردی دیگر به این دنیا برنگردد، اما بتواند 8زندگی دیگر را نجات دهد. این همان معجزه‌ای است که پیش چشم‌مان اتفاق می‌افتد و با اهدای عضو ممکن می‌شود. در این سال‌ها درباره اهدای اعضای فردی که دچار مرگ مغزی شده‌اند زیاد شنیده‌ایم؛ اطلاعاتی که گاه اشتباه بوده و بر این فرایند خداپسندانه، اثر منفی گذاشته‌اند. در آستانه رسیدن به روز اهدای عضو، سراغ کتایون نجفی‌زاده، مدیرعامل انجمن اهدای عضو ایرانیان، رفته‌ایم تا این ‌بار از زبان او، همه آنچه را که باید درباره اهدای عضو بدانیم، بشنویم. آمارها می‌گویند از 8 تا 10هزار مرگ مغزی که در سال اتفاق می‌افتد و در 50درصد آنها باید اعضای قابل استفاده وجود داشته باشد، سال قبل فقط 1078فقره اهدا صورت گرفت و این یعنی حدود یک‌چهارم میزان ممکن. این برای کشوری با فرهنگ ایثار، چندان قابل ‌قبول نیست. هرچند آمار اهدای عضو روز به‌ روز پیشرفت کرده و به‌خصوص در سال گذشته، افزایش چشمگیری داشته است، اما دانستن و اطلاع‌رسانی درباره اهدای عضو، تنها راه افزایش این آمار و زندگی‌ بخشیدن به بیماران نیازمند عضو است.

مرگ مغزی کُما نیست
مرگ مغزی پدیده‌ای است که در آن، به‌دلیل ضربه‌ای که به مغز وارد می‌شود، خونریزی مغزی، تومور یا نرسیدن اکسیژن، سلول‌های مغزی دچار ورم می‌شوند. از آنجا که جمجمه، سطحی استخوانی است، فشار داخل آن بالا می‌رود و به این ترتیب مسسیر رگ‌هایی که از گردن وارد جمجمه می‌شوند و خون‌رسانی به مغز را انجام می‌دهند، مسدود می‌شود. سلول‌های هر عضوی با متوقف شدن خون‌رسانی در چند دقیقه می‌میرند. امکان برگشت فرد مرگ مغزی به زندگی به هیچ‌وجه وجود ندارد و این کاملا مخالف حالت کماست. در حالت کما، سلول‌های مغزی سر جای خود هستند، اما عملکرد ندارند. ممکن است روزی این عملکرد برگردد یا نه، زمانی هم برای آن نمی‌توان درنظر گرفت. در گزارش‌ها مواردی از کما وجود دارد که بعد از 17سال فرد به زندگی برگشته است. اما درباره مرگ مغزی، از سال1964 که دانشگاه هاروارد برای این پدیده تعریفی عنوان کرده، حتی یک مورد نبوده که فرد مرگ مغزی به زندگی برگشته باشد.

بعضی خانواده‌ها نگران ظاهر تغییر‌یافته پیکر فرد درگذشته هستند، در حالی‌ که این نگرانی بی‌مورد است و تلاش می‌شود احترام متوفی حفظ شود. مراسم خاکسپاری هم با این کار به تعویق نمی‌افتد.

مرگ مغزی 
اگر مردم ندانند که چطور قلب یک فرد مرگ مغزی تپش دارد، نمی‌توانند این موضوع را بپذیرند و احتمال رضایت دادن برای اهدای عضو کم می‌شود. به همین دلیل باید همه مردم، دانش علمی مکانیسم مرگ مغزی را بلد باشند تا بتوانند در صورت بروز حادثه، فقط به تصمیمشان برای اهدا یا عدم‌اهدا فکر کنند، نه اینکه در آن زمان به آنها اطلاعات علمی بدهیم. اینجاست که اهمیت فرهنگسازی توسط نهادهای مختلف پررنگ می‌شود. همه باید کمک کنند تا مفهوم «مرگ ‌مغزی مساوی است با مرگ» بین مردم جا بیفتد. اگر در این زمینه اطلاعات غلط منتشر شود، مردم هم دچار باورهای اشتباه می‌شوند. یکی از باورهایی که گاهی بین خانواده‌های فرد مرگ مغزی دیده می‌شود، تصور برگشت فرد به زندگی است که این امکان وجود ندارد. باور دیگر این است که شاید معجزه‌ای رخ دهد. معجزه این نیست که در آن لحظه آن فرد بلند شود و راه برود، بلکه معجزه این است که از این مرگ، 8زندگی آفریده می‌شود. این همان معجزه و شگفتی در آفرینش است که خداوند آفریده است. 

وقتی قلب هنوز می‌تپد
قلب ما باتری اتوماتیکی دارد که با جابه‌جا شدن یون‌ها، ضربان تولید می‌کند. این عضو هم برای تولید ضربان، به اکسیژن احتیاج دارد. قلب از طریق ریه‌ها اکسیژن مورد نیاز خود را دریافت می‌کند و اگر این اکسیژن‌رسانی قطع شود، برای 6 تا 8دقیقه، می‌تواند مثل یک خازن، امواج الکتریکی را در خود ذخیره و همچنان ضربان ایجاد کند. اگر چنین خاصیتی وجود نداشت، با قطع اکسیژن‌رسانی، قلب ایست می‌کرد. اما حالا اگر در این فاصله کوتاه، دستگاه تنفس مصنوعی به فرد متصل شود، جریان اکسیژن همچنان به قلب می‌رسد و در نتیجه قلب ضربان‌سازی را ادامه می‌دهد. به این ترتیب فرد در حالی ‌که سلول‌های مغزی خود را از دست داده، هنوز صاحب قلبی است که تپش دارد. باور این موضوع برای مردم سخت است و با خودشان فکر می‌کنند حتی اگر اینطور است، بهتر است فرد را در همین حالت نگه دارند. اما بافت مرده می‌تواند موادی را در خون فرد منتشر کند، مانند وقتی که اگر فردی دچار قانقاریا باشد، نمی‌توان عضو را نگه داشت. فاصله بین مرگ مغزی تا از بین رفتن اعضای دیگر، چند ساعت تا حداکثر 2هفته است؛ یعنی بیمار مرگ مغزی را نمی‌توان بیشتر از این مدت با قلب تپنده نگه داشت. این فرصتی است که می‌توان اعضای فرد مرگ مغزی را نجات داد.

اطلاعات اشتباه ندهیم
همه فرایند اهدای عضو در گروی اطلاعات صحیحی است که باید به مردم داده شود و اشتباه در مسیر اطلاع‌رسانی، باعث متوقف شدن این مسیر سخت می‌شود. اگر در فیلمی ببینیم که فرد مرگ مغزی به زندگی برگشته یا اگر درباره پارتی‌بازی برای گرفتن عضو یا رد و بدل شدن پول بین اهداکننده و گیرنده شایعاتی مطرح شود، اثری منفی بر ذهنیت مردم باقی خواهد گذاشت؛ در نتیجه خانواده‌ها به اهدای اعضای فرد مرگ مغزی رضایت نخواهند داد. تخصیص عضو، یعنی اینکه عضو به چه بیماری برسد، توسط وزارت بهداشت و چند دانشگاه بزرگ کشور انجام می‌شود و به هیچ وجه کسی نمی‌تواند در این زمینه دخالت کند. تیم‌های اهدای عضو و پیوند، به‌طور متناوب در جریان روند فعالیت قرار می‌گیرند و امکان ایجاد تداخل در این روند وجود ندارد. بنابراین تهیه فیلم‌هایی که بدون تحقیق، اطلاعات غلط را به مردم منتقل می‌کنند، اشتباه‌ترین کار ممکن است. 

تاریخچه اهدای عضو
اولین پیوند به‌معنای امروزی، یعنی همان ایمپلنت بافت عضو برای ترمیم عملکرد آن، پیوند تیروئید بود که در سال۱۸۸۳ انجام شد. این کار توسط جراح سوئیسی، تئودور کوچر، انجام شد که بعدها جایزه نوبل را از آن خود کرد. 
نخستین پیوند از اهداکننده مرگ مغزی توسط جراح اوکراینی یوری وارانی در دهه ۱۹۳۰ به انجام رسید که پس‌زدن عضو منجر به شکست این عمل شد. 
پس از تیروئید، پیوند عضوهای دیگر در دهه‌های حدود سال۱۹۰۰ انجام شدند. در سال۱۹۰۹ جایزه نوبل به‌خاطر کشف عملکرد غده تیروئید به کوچر اهدا شد. در همان زمان پیوند اعضای انسان جهت درمان بیماری‌ها انجام شد. 

در دهه۱۹۰۰ میلادی، جراح فرانسوی، الکسیس کارل و چارلز گاتری با انجام پیوند عروق، در روش جراحی پیوند پیشگام شدند. در طول جنگ جهانی اول، به‌ویژه با کار هارولد گیلیز در آلدرشات، گام‌های بزرگی در زمینه پیوند پوست برداشته شد. 

سوال و جواب هایی که باید بدانیم
  اعضای افراد مرگ مغزی چگونه و به چه کسانی اهدا می‌شوند؟

قوانین تخصیص عضو ایران براساس معتبرترین قوانین جهانی تخصیص عضو و با تطبیق آن بر اساس شرایط کشورمان نوشته شده است. فهرست انتظار بیماران نیازمند در مرکز مدیریت پیوند وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، تنظیم و به‌روز می‌شود و در زمان اهدا، تخصیص اعضا فقط توسط این مرکز صورت خواهد گرفت. مسئول تخصیص عضو وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی با بررسی فهرست بیماران نیازمند براساس گروه خونی، سایز بدن، زمان ورود به فهرست و میزان اورژانسی بودن وضعیت بیماران نیازمند به عضو، مناسب‌ترین گیرنده را با کمک برنامه کامپیوتری مخصوص انتخاب می‌کند. در عین حال، مسئول تخصیص عضو پس از انتخاب گیرندگان مناسب آن اهداکننده خاص، به بیمارستان‌های مربوطه اطلاع می‌دهد تا گیرنده‌های انتخاب‌شده را آماده کنند. توسط مراکز پیوند با گیرندگان انتخاب‌شده تماس گرفته می‌شود و درخواست می‌شود تا بیمار سریعا خود را به بیمارستان برساند. گیرنده‌ها مدت‌هاست که چشم انتظار پیوند عضو مانده و هر لحظه انتظار این تلفن را کشیده‌اند.
  پس از اطلاع مسئول تخصیص به بیمارستان‌های محل ثبت نام هر گیرنده، تیم پیوند چه می‌کنند؟
از زمان اطلاع از وجود‌دهنده مناسب، تیم پیوند به‌شدت فعال می‌شود؛ برای هر پیوند یک تیم 80-70نفره به حرکت درمی‌آیند تا دست در دست هم، نیت خیر خانواده اهدا‌کننده را برآورده کنند. یکی از جراحان تیم پیوند در ساعت مقرر تعیین‌شده توسط مسئول تخصیص، جهت برداشت عضو به بیمارستان محل اهدا می‌رود. اهداکننده و گیرنده‌ها هرکدام در قسمتی از کشور به اتاق عمل برده می‌شوند و عمل برداشت عضو و جراحی مشکل پیوندها شروع می‌شود.
  آیا باطل‌کردن کارت اهدای عضو ممکن است؟
می‌دانید که می‌توانید با یک مراجعه سریع به سایت اهدای عضو، کارت اهدای عضو برای خودتان بگیرید. اما آیا باطل کردن این کار ممکن است؟ بله، در هر زمان که از داشتن کارت منصرف شوید می‌توانید از طریق سایت، تقاضای خود را لغو کنید. هرچند با در نظر داشتن نیاز به رضایت خانواده برای اهدا تنها با اعلام خواسته خود به خانواده خود نیز می‌توانید انصراف خود را از اهدا اعلام کنید. برای لغو کارت اهدای عضو خود، می‌توانید کد ملی، نام و نام‌خانوادگی، تاریخ تولد و علت درخواست خود را به آدرس ای‌میل card@ehda.center ارسال کنید.
  آیا خانواده‌های فرد اهدا‌کننده و فرد گیرنده عضو پیوندی یکدیگر را ملاقات خواهند کرد؟
خیر، هویت طرفین به دلایلی که چند نمونه از آن گفته می‌شود، محرمانه خواهد ماند. البته تعدادی از خانواده‌ها تمایل خواهند داشت که از طریق نامه‌های بی‌نام و نشان (با همکاری مرکز اهدای عضو) با هم مکاتبه داشته باشند. دلیل محرمانه ماندن اطلاعات این است که به ندرت دیده شده که برخی از اعضای خانواده اهدا‌کننده، پس از مدتی از خانواده گیرنده عضو، در خواست مادی دارند. گاهی اوقات بیمار پیوند‌شده، پیوند را رد می‌کند و زنده نمی‌ماند و چون بیمار گیرنده در حکم فرزند جدید خانواده اهدا‌کننده است، مثل این است که گویی این خانواده، 2بار فرزندشان را از دست داده‌اند. گاهی خانواده اهدا‌کننده توقع دارند که گیرنده نیز از نظر شیوه زندگی، کاملا مانند زنده‌یاد فرد مرگ مغزی باشد که این برای گیرنده و خانواده‌اش مشکلاتی ایجاد می‌کند. بعضا خانواده‌های اهدا‌کننده تمایل دارند به کرات (برخی اوقات روزانه)، گیرنده را ملاقات کنند تا خاطرات عزیز از دست‌رفته‌شان را زنده کنند که این نیز باعث ایجاد مزاحمت و اختلال در روند زندگی گیرنده خواهد شد.
  آیا در قبال عضو اهدا‌شده پولی به خانواده اهدا‌کننده داده می‌شود یا خیر؟
خیر، عضو پیوندی به صورت رایگان و به ‌عنوان هدیه به خانواده گیرنده اهدا می‌شود و گیرنده نیز پولی بابت عضو پیوندی پرداخت نمی‌کند و برای تضمین این امر شما می‌توانید در مراسم بزرگداشت پیوند اعضا (جشن نفس) که هر‌ساله برگزار می‌شود، شرکت و با خانواده‌های‌دهنده و گیرنده صحبت کنید و سؤالات خود را در این مورد از آنها بپرسید.
  آیا فرد زنده هم می‌تواند اهدا‌کننده باشد؟
بله، در بعضی شرایط می‌تواند اهدا‌کننده باشد. کلیه یکی از معمول‌ترین اعضای اهدایی افراد زنده است، زیرا یک فرد سالم با یک کلیه هم قادر است به زندگی طبیعی خود ادامه دهد. قسمتی از ریه والدین به کودک زیر 6سال، قسمتی از کبد به افراد دیگر و در موارد نادر قسمتی از روده کوچک نیز قابل اهداست.
  آیا درصورت مرگ طبیعی نیز امکان اهدای عضو وجود دارد یا خیر؟
بله، بعد از مرگ کامل به ‌صورت طبیعی تا 48ساعت نسوجی مانند قرنیه، دریچه قلب، استخوان و تاندون، قابل اهدا هستند. خلاصه آنکه هر فرد مرگ مغزی می‌تواند با اهدای ارگان‌های حیاتی خود جان یک تا 8نفر را از مرگ حتمی نجات دهد و با اهدای بافت و نسوج خود یک تا 53نفر را از معلولیت رهایی بخشد.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید