فرشاد شیرزادی
منطقه 8
وقتی صحبت از نارمک و هفتحوض میشود، سر ذوق میآید. از سمنوپزان شبعید در راسته خیابان آیت برایمان میگوید. از بستنیفروشی «حاجی نوروز» که از سالها پیش در محل سکونت او قرار داشته و اکنون حتی برای بچههای دهه 60 و 70 به نوعی نوستالژی ویژه تبدیل شده است.
آخرین فیلم سینمایی او به نام «زیر سقف دودی» بدون اینکه به شکل پررنگ به ورطه دفاع افراطی از زنان بیفتد، بازگوکننده مشقتهایی است که زنان سرزمین ما در شهر تهران با آن مواجهاند؛ شهری به ظاهر مدرن اما در برخیلایههای پنهان زندگی تا حدی دارای مناسبات از هم گسیخته. این زندگی به ظاهر مدرن دیگر محل و مجالی برای ابراز عواطف ناب زنانه و مادرانه زنان این شهر باقی نمیگذارد. پوران درخشنده، کارگردان نامآشنای سینمای ایران با ما درباره بهار و شبعید در نارمک سخن میگوید.
میدانم که محل سکونت شما منطقه نارمک است و تعلقخاطر خاصی به هفتحوض دارید. حال و هوای عید با توجه به میدانهای زیبای صدگانه این منطقه چه تفاوتی برای شما بهعنوان هنرمند با دیگر نقاط تهران دارد؟
همه میدانهای نارمک مشجر است و فضای سالمی را برای مردم این منطقه ایجاد میکند. مردم این منطقه در نوروز به یکدیگر نزدیکترند و ارتباط خوبی از لحاظ در و همسایگی با هم دارند.
از میدانها و محله هفتحوض در شبعید و تعطیلات نوروز چه خاطره زیبا و به یادماندنیای در ذهن دارید؟
در همین راسته یک بستنیفروشی به نام «حاجی نوروز» هست. آن سالها با توجه به مهمانهایی که داشتیم هر وقت که میخواستیم به عید دیدنی برویم، خانوادهام از همین بستنیفروشی برایشان بستنی میگرفت و با دست پر به دیدن اقوام میرفتیم. مادرم مثل ما علاقه ویژهای به بستنیهای این بستنیفروشی داشت.
بستنیها آب نمیشد؟
نه، هیچ وقت. خانه اقوام و خویشاوندان ما هم در همین محله بود و هیچوقت بستنیها آب نمیشد. هم فاصلهها خیلی نزدیک بود و هم ترافیک مثل امروز گریبان شرق تهران را نگرفته بود. هر وقت پا به هفتحوض میگذارم باز هم خاطرات این بستنیفروشی دوران کودکیام برایم تداعی و زنده میشود.
در آن زمان کجای نارمک سکونت داشتید؟
برِ خیابان سیمتری نارمک که همان خیابان آیت باشد، سکونت داشتیم. درست بین بستنیفروشی حاجینوروز و گلفروشی. در همین میدان شکوفههایی که بر درختان با فرارسیدن بهار نمایان میشد خیلی قشنگ بود. میدان محل سکونت ما پر از گلکاری بود. شکوفه درختان برای من بهترین لحظات را به وجود میآورد. هر سال سعی میکردیم کنار این شکوفهها عکس یادگاری بگیریم. اما از آن مهمتر مهربانی مردم این منطقه است.
رفت و آمدهایی که مردم داشتند برایم جذاب بود. خیابان آیت از قدیم پیادهرو پهنی داشت که مردم شبعید در این پیادهروگویی شب زندهداری میکردند. شبعید مردم در این پیادهرو رفت و آمد، خرید و در یک کلام زندگی میکردند. حراج در شبعید بیداد میکرد. هفتحوض در این موقع سال غلغله میشد و ما بچهها از دیدن این تصاویر کیف میکردیم. قدم زدن در این خیابان لذتبخش بود وگاه تا دمدمای صبح در شبعید با خانواده بیرون میماندیم.
هنوز سمنوپزی عمه لیلا در این منطقه راه نیفتاده بود. بعضی از مردم دیگهای بزرگی را با خود به میان پیادهرو میآوردند و سمنویی را که شب پیش پخته بودند به دیگران عرضه میکردند و با قیمت مناسب میفروختند. در این منطقه زندگی جریان داشت و هنوز هم خیلی شلوغ است. این منطقه پرهیاهو و سرشار از زندگی است. نزدیکیهای نوروز حس خوبی در این منطقه به آدم دست میدهد.
عیدی شما به بچهمحلهای قدیمتان چیست؟
امیدوارم در این ایام که خانوادهها دور هم هستند فرصتی داشته باشند و بتوانند فیلمهای سینمایی ایرانی را ببینند. فیلم «زیر سقف دودی» برای خانواده و دور هم جمع شدن و درک متقابل انسانها از یکدیگر است. عیدی من فیلم «زیر سقف دودی» برای همه مردم است.
یکشنبه 27 اسفند 1396
کد مطلب :
10114
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved