• پنج شنبه 6 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 16 شوال 1445
  • 2024 Apr 25
چهار شنبه 24 اردیبهشت 1399
کد مطلب : 100570
+
-

گفت‌وگوی همشهری با مرتضی مبلغ درباره ضرورت همبستگی ملی در کشور:

باید شرایط اعتمادبخشی درجامعه ایجادکرد

در ماه‌های اخیر به‌دلیل رفتارهای سازنده از طرف حاکمیت اعتماد مردم افزایش یافته است _ برخی ناکارآمدی‌های سالیان سال، کمبودها و خود بیماری کرونا آسیب‌های جدی به اقشار کم‌درآمد وارد کرده‌اند و می‌توانند بسترساز حوادث خطرناکی باشند

باید شرایط اعتمادبخشی درجامعه ایجادکرد

محسن تولایی _ خبر‌نگار

موضوع گفت‌وگوی ملی و ترمیم شکاف‌های اجتماعی ناشی از اختلافات مردم با حاکمیت، 3سال پس از دولت دوم تدبیروامید همچنان نگرانی و دغدغه اصلی بسیاری از رهبران سیاسی و فعالان جریان اصلاح‌طلبی در کشور است. حجم انباشته نارضایتی‌ها و تبدیل آن به ناامیدی و بی‌اعتمادی عمومی مهم‌ترین زنگ خطر در مسیر چنین اتفاقی بوده و گمان به تکرار سیکل تعارض در سال‌های 96 و 98 متکی به چنین تحلیلی است. سایه سنگین بیماری کرونا بر اتفاقات ویژه 2سال اخیر کشور، اگرچه به‌تدریج از آسمان کشور دور می‌شود اما نگرانی عمده از روزی است که یک‌بار دیگر خرمن آسیب‌ها و آفات اجتماعی یک‌بار دیگر خودنمایی کند. مرتضی مبلغ، عضو شورای‌عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان درباره میزان جدی بودن این گسست اجتماعی و حاکمیتی و مهم‌ترین الزامات بازگشت اعتماد عمومی و ملی با همشهری صحبت کرد.

فاصله دولت، ملت و گسست اجتماعی چقدر در کشور جدی است؟ 
ما اگر امروز بخواهیم بزرگ‌ترین مشکلی که بر کشور حاکم است را بیان کنیم، فکر نمی‌کنم مشکلی بالاتر از شکاف‌های مختلفی که در جامعه پدیدار شده است، وجود داشته باشد. البته این شکاف‌ها در بخش‌های مختلف وجود دارد و حتی درون خود حاکمیت نیز ما شاهد این شکاف‌ها هستیم که بسیار هم تاکنون آسیب‌زا بوده است. به جای آنکه حاکمیت یکدست باشد، رقابت‌های خیلی جدی درون حاکمیت بین دستگاه‌های مختلف وجود دارد و به جای یک فرایند هم‌افزا ما یک فرایند کاهنده را در خیلی از مواقع شاهد هستیم. همین مسئله باعث شده است تا مشکلات جدی در نحوه مدیریت کشور بروز کند و شاهد چالش‌های روزافزون باشیم. آثار اینها در جامعه تبدیل به شکاف‌های مختلف و از همه مهم‌تر شکاف حاکمیت و ملت شده است.
آیا همچنان صحبت از همبستگی ملی برای کشور نسخه شفابخشی خواهد بود؟ 
بزرگ‌ترین سرمایه یک نظام سرمایه اجتماعی، اعتماد عمومی و اعتماد ملی است. اگر یک نظام بتواند پشتوانه جامع ملت را داشته باشد، در بسیاری از مسائل و مشکلات می‌تواند ورود سازنده‌ای داشته باشد و بر بسیاری از بحران‌هایش غلبه کند، اما اگر این سرمایه کاهش پیدا کند، شکاف‌ها روزافزون شود، اعتماد ملی و عمومی کاهش پیدا کند و به حداقل خودش برسد، طبیعی است که بسیاری از تلاش‌های حاکمیت نیز از کمترین اثربخشی و خاصیتی برخوردار خواهد بود. هیچ‌چیزی برای یک نظام مهم‌تر از این نیست که بتواند روندهایی را دنبال کند و سازوکارهایی را در پیش بگیرد که منجر به بازتولید اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی شود. اگر این اتفاق بیفتد، اقتدار مردمی حاکمیت افزایش پیدا می‌کند و می‌تواند با پشتوانه ملت بر بسیاری از مشکلات غلبه پیدا کند. با این توضیح هیچ امری مهم‌تر از این نیست که باید فرآیندهایی از طریق بازنگری برخی سیاست‌ها و تجدیدنظر در بسیاری از سیاست‌های ناکارآمد و نادرست گذشته در کشور شکل بگیرد تا منجر به بازآفرینی اعتماد عمومی و انسجام ملی شود.
الزامات بازگشت این اعتماد عمومی از طرف حاکمیت چیست؟
موضوع انسجام ملی، اعتماد ملی یا آشتی ملی که سال‌هاست مطرح می‌شود در همین راستاست و مستلزم بازنگری در رویکردها و تجدیدنظر در برخی از سیاست‌های نادرست و غلط در عرصه‌های مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاست خارجی است. بدون اینها اعتمادی شکل نخواهد گرفت و اگر این اتفاق نیفتد، شاهد این خواهیم بود که اوضاع رو به وخامت بیشتری خواهد گذاشت. نگاه‌های متصلبانه و معطوف به گذشته باید تغییر کند. باید گشایشی سازنده نسبت به آینده و سیاست‌ها اتفاق بیفتد و انعطاف جدی به‌وجود بیاید. این خودی و ناخودی کردن بسیار خطرساز بوده است و باید کنار گذاشته شود. ملت در مجموع باید امنای کشور تلقی شوند. وقتی نظام جمهوری اسلامی ابتنای بر آرای مردم دارد و پشتوانه اصلی‌اش مردم هستند، ما باید مردم را امین خودمان بدانیم. ممکن است در جامعه برخی از افرادی باشند که خلاف عمل کنند و قانون‌شکنی کنند، ولی اینکه در کل مردم با دیدگاه‌ها، نگاه‌ها و رویکردهای مختلف را همه این نظام و کشور بدانیم و ولی‌نعمتان خودمان تلقی کنیم، مهم‌ترین مسئله است. چنین نگاهی نیازمند تجدیدنظرهای خیلی جدی در برخی از رویکردها، سیاست‌ها و شکستن تصلب‌ها و پیدا کردن انعطاف‌ها و گشایش‌های سازنده در نگاه به جامعه، سیاستگذاری‌ها، برنامه‌ها و استرات‍ژی‌ها و راهبردهای مدیریتی کشور است.
گسست اجتماعی جدی ایجاد شده ناشی از نحوه اعلام و مدیریت شیوع بیماری کرونا در کشور بود یا باید آن را محصول سیاست‌های چند ساله دانست؟
شکاف اجتماعی محصول چند دهه گذشته بوده است و مربوط به چند سال اخیر نیست. برخی رویکردهای نادرست، سیاست‌های غیرسازنده، نگاه‌های متصلبانه و نیز چالش‌های درون حاکمیت و رقابت دستگاه‌های مختلف و پیدایش دستگاه‌های موازی غیررسمی درون حاکمیت که با دستگاه‌های اصلی و مبتنی بر رأی مردم رقابت می‌کنند، به‌تدریج باعث شده است که این شکاف‌ها به‌وجود بیاید و تشدید شود. اتفاقا فکر می‌کنم در 3ماه اخیر به‌دلیل وضعیت وخیمی که کشور در شیوع بیماری کرونا پیدا کرد و همه نسبت به خطر بزرگ آگاه شدند، سازوکارها و فرایندهایی درون حاکمیت و دولت شکل گرفت که مقداری این شکاف‌ها را ترمیم کرد و کاهش داد؛ یعنی بخشی از انسجام ملی شکل گرفت و مقداری سرمایه اجتماعی احیا شد. این می‌تواند مبنا و بهانه‌ای باشد برای اینکه حرکت‌های اساسی و تجدیدنظرهای اساسی به‌وجود بیاید. ما باید این روند را ادامه دهیم و به همه عرصه‌ها تسری بدهیم و نگاه متفاوتی نسبت به نحوه مدیریت جامعه پیدا کنیم که روزآمدتر باشد، متناسب با نیازها، مقتضیات و مطالبات ملی و مردمی باشد و بتواند خیلی از بن‌بست‌ها و چالش‌ها را بشکند. اقدامات جدید حاکمیتی باید شرایط اعتمادبخشی در جامعه ایجاد کند که مردم باور کنند دارد اتفاقات سازنده‌ای در کشور می‌افتد. در این صورت است که مردم همانطور که در کرونا در سطح بسیار وسیعی کمک کردند و سیاست‌ها را پذیرفتند و به آنها عمل کردند، در سایر عرصه‌ها نیز می‌توانند چنین اعتمادی داشته باشند و پشتوانه حاکمیت و دولت و مدیریت کشور واقع شوند تا بتوانیم روزهای امیدبخش‌تری پیش رو داشته باشیم.
فاصله اعتراضات اجتماعی در سال‌های اخیر در کشور ما کاهش داشته. برخی معتقدند تبعات ناگوار بیماری کرونا تازه بعد از فروکش کردن در کشورهای در حال توسعه‌ای همچون ایران نمود پیدا می‌کند. اگر همبستگی ملی ایجاد نشود، تکرار اعتراض‌هایی از نمونه اعتراض‌های آبان‌ماه چقدر جدی است؟
وقتی نارضایتی در جامعه تشدید شود، آبستن حوادث خواهد شد. کافی است که یک بی‌اعتمادی به آن اضافه شود تا به‌شدت حوادث و آسیب‌ها را تشدید کند. نحوه مدیریت اعتراضات بنزینی آبان و وقایع دی‌ماه سال گذشته نمونه‌هایی از دامن زدن به چنین بی‌اعتمادی‌هایی بودند. نارضایتی در جامعه ما کم نیست. ما مشکلات اقتصادی داریم. تحریم به کشور تحمیل شده است و انباشت برخی ناکارآمدی‌های سالیان سال، کمبودها و خود بیماری کرونا آسیب‌های جدی به اقشار کم‌درآمد وارد کرده‌اند و می‌توانند بسترساز حوادث باشند. طی 2،3 ماه اخیر به‌دلیل رفتارهای درست و سازنده‌ای که از طرف حاکمیت و دولت اعمال شد، مردم به‌طور نسبی اعتماد کردند که مسئولان صادقانه در راستای حل مشکل عمل می‌کنند. وقتی مردم روراستی دیدند مشکلات را بسیار تحمل کردند و حاکمیت هم هوشمندانه و باتدبیر به‌گونه‌ای عمل کرد که ضمن اینکه سلامت مردم صدر راهبردها قرار گرفت اما معیشت، کسب‌وکار و ارتباطات ضروری اجتماعی آنان را نیز مدنظر قرار داد و بی‌توجه به آن نبود. دولت به نحو هوشمند و مدبرانه‌ای موضوع را دنبال کرد تا ضمن حفظ سلامت مردم، کسب‌وکارهای آنان نیز به جریان بیفتد و فضای اجتماعی رونق پیدا کند. درمجموع نیز این سیاست‌ها موفق بوده است. نتیجه مدیریت هوشمندانه و برخورد صادقانه این می‌شود که اعتماد عمومی بالاتر برود، سرمایه اجتماعی افزایش پیدا کند و نارضایتی‌ها قابل تحمل شود. 
این موضوع بسیار مهمی است؛ یعنی در کشور ما که نارضایتی‌ها در آن بالاست، اگر حاکمیت به‌گونه‌ای رفتار کند که هم مدبرانه و هم صادقانه باشد، به‌نحوی که مردم احساس کنند تمام دستگاه‌های حاکمیتی و مدیران آن صادقانه و کارآمد در راستای حل مشکلات گام برمی‌دارند، تحمل می‌کنند و این نارضایتی‌ها نمی‌تواند تبدیل به حوادث مخرب شود که معلوم نیست چه خشونت‌های پی‌درپی‌ را به همراه خواهد آورد.


امیدواریم کرونا بهانه‌ای باشد برای تجدید نظر در سیاست‌ها

کشور ما در بخش‌های مختلف با نارضایتی‌هایی مواجه است که ناامیدی و بی‌اعتمادی را سبب شده‌اند. بیشترین و گسترده‌ترین این نارضایتی‌ها در حوزه‌های اقتصادی و معیشتی مردم است. تنها راه اینکه نارضایتی‌های گسترده تبدیل به حوادث خشونت‌بار نشود، همان افزایش سرمایه اجتماعی و ایجاد اعتماد گسترده و عمیق و امید به آینده است. لازمه اینها دنبال کردن سیاست‌های مؤثر و ایجاد فرآیندهایی است که جامعه باور کند اتفاقات سازنده‌ای در حال وقوع است. بر اثر این باور و اعتماد به‌تدریج این سرمایه اجتماعی افزایش پیدا می‌کند. اگر چنین شود، جامعه ایران در بیش از 4دهه گذشته نشان داده است که هرگونه نارضایتی و سختی را تحمل می‌کند، چون احساس می‌کند همه‌‌چیز صادقانه با او مطرح شده است و همه دارند همدلانه و با تمام وجود برای حل مشکلات کار می‌کنند و هیچ‌کس به‌دنبال منافع خودش نیست، بنابراین مشکلات را قبول می‌کنند، تحمل می‌کنند و البته همکاری هم می‌کنند. ما امیدواریم موضوع کرونا بهانه‌ای باشد که با تجدیدنظر در سیاست‌ها و پذیرش خیلی از خطاهایی که در گذشته بوده و با ورود به عرصه‌های سازنده، اعتماد مردم بیشتر شود، و مدیریت کشور هم هرچه بیشتر توانمند، مؤثرتر و کارآمدتر باشد تا فضای آرامش‌بخش‌تر و پرامیدتری به جامعه تزریق شود.

این خبر را به اشتراک بگذارید
در همینه زمینه :