گ0ودهای تهران چطور و چگونه شکل گرفتند؟
از چاله میدان تا گود حسین نفتی
معصومه اصغری
روزگاری مرزهای حاشیه شهرمان را گودهای اطراف آن تعیین میکردند؛ همانجایی که مردم اسمشان را گذاشته بودند محلههای پشت و پسله. معروف بود اهالی این محلهها زیر بار حرف نرو هستند و زیر سایه حرف سردار سپه که گفته بود هرکسی این گودها را پر کند زمینها مال خودش میشود دست به کار شده بودند و در همان گودها خانهای برای خودشان دست و پا کردند. اما شکلگیری این گودها و نامگذاریشان روایتهایی در خودش دارد که شنیدنشان خالی از لطف نیست.
«نصرالله حدادی» درباره ایجاد این چالها میگوید: «در زمان شاه تهماسب 4 دروازه برای تهران ساخته شد که در اطراف آن خندقهایی به وجود آمد. برای اینکه تهران حصار مشخصی داشته باشد از چند نقطه که آن زمان در حاشیه و بیرون از قسمت مرکزی شهر قرار داشت خاکبرداری کردند. چاله میدان، چاله حصار و گودهای زنبورکخانه، دروازه محمدیه و فیلخانه به این شکل ایجاد شدند.» نحوه نامگذاری این گودها در طول زمان منطبق بر کارکردشان بود.
حدادی درباره گود زنبورکخانه میگوید: «زنبورک نوعی اسلحه گرم بود که مانند توپهای جنگی عمل میکرد. لولهای مانند تفنگ داشت که ته آن گشاد میشد و با سهپایه روی زمین قرار میگرفت. برای حمل این اسلحه آن زمان از شتر و قاطر استفاده میکردند. زنبورکچی هم به نظامیانی گفته میشد که از این اسلحه استفاده میکردند. مهمات و شترها و قاطرهای این زنبورکها را در گودی نگهداری میکردند که بعدها به نام گود زنبورکخانه معروف شد.
این محله اکنون به همین نام در شمال خیابان مولوی و نزدیک به بقعه سر قبر آقا قرار دارد.» هر کدام از این گودها سرنوشتی پیدا کردند. چالهحصار از همان ابتدا محل تخلیه زبالههای مردم شهر شد. چاله میدان هم وضعی مشابه چالهحصار داشت و کولیها و مهاجران بیخانمان در اطراف آن زندگی میکردند که از آداب شهری و شهرنشینی به دور بودند. چاله میدان محدود به جنوب بازار چهلتن و امامزاده سید اسماعیل(ع)، میدان مالفروشها و بالاخره میدان امین السلطان میشد. در زمان شهرداری کریمآقا بوذرجمهری، دروازههای تهران برای توسعه شهر تخریب شدند.
این گودها با تخریب دروازهها در مرزهای شهر قرار گرفتند و رفته رفته وضع بهتری پیدا کردند. برخی از این گودها هنوز سر و شکل محله دارند اما از تعداد دیگری از آنها اثری باقی نمانده است. گود عربها از چالهایی بود که بعد از انقلاب اسلامی با هدف یکسانسازی سطح محلهها از میان رفت. «رضا غلامی» از قدیمیترین ساکنان محله صابونپزخانه در اینباره میگوید: «از وقتی به خاطر دارم همسایه عربهایی بودیم که میگفتند از خوزستان مهاجرت کرده و به اینجا آمدهاند.
بزرگ این عربها همه زمینهای گود را خریده بود و به همین دلیل این چال به گود عربها معروف شد. کوچههای یخچال و حمام همافران از معبرهای معروف این محله بودند. سالها پیش برای اینکه این گود با دروازه غار و صابونپزخانه همسطح شود آن را از بین بردند. الان بوستان بهاران در محل این گود قرار گرفته است و اطراف آن هنوز اهالی عربزبانی زندگی میکنند که نوادگان همان عربهای مهاجر محله ما هستند.»
گودهایی که سبب خیر شدند سرنوشت گودهای تهران بنا بر موقعیتی که در آن قرار داشتند رقم میخورد. بعضی از این گودها با خاکریزی مجدد همسطح محلههای همسایهشان شدند و تعدادی دیگر از آنها حالا از مراکز مهم تفریحی و ورزشی و حملونقل شهری پایتخت به حساب میآیند. عمیق بودن ساختار این محلهها باعث میشد تا شهرداران وقت با یک برنامهریزی، پروژهای را که نیاز به حفر داشت برای اجرا به این اماکن شهری بیاورند.
ترمینال جنوب نمونه بازر این تصمیمگیریها بود. این ترمینال در دهه 40 در محل گود آذری ساخته شد. در کنار آن دریاچهای بزرگ ساختند که اکنون در دل بوستان بعثت قرار دارد و همچنان محل تفریح اهالی محلههای جنوبی است. گود حسین نفتی هم که در منطقه 16 قرار داشت اکنون تبدیل به یکی از ورزشگاههای این منطقه شده است. چاله مگسی که در کنار مکان فعلی ایستگاه مترو شهرری قرار داشت اکنون بخشی از محله دیلمان محسوب میشود. در گذشته از اهالی این گود با نوعی تحقیر یاد میشد. اما اکنون مکان چاله مگسی متصل به بزرگراه شده و خانهها و املاک آن از خوشنشینترین نقاط منطقه 20 است. یافتآباد، چشمهعلی، صالحآباد، نازیآباد و باقرآباد هم از گودهای دیگری بودند که در طول دهههای 30 و 40 تبدیل به محلههای مسکونی با شمایلی آبرومند شدند.